تجاوز به حریم تئاتر شهر باز هم مسئله شد / انتقاد مهدی حجت به ساخت مسجد در یک منطقه فرهنگی / گردن کلفت بودند و کسی نمیتوانست حرفی بزند
مهدی حجت که در اوایل انقلاب دو سال مدیریت تئاتر شهر را به عهده داشت با ذکر خاطراتی از گذشته به ساخت مسجد در کنار تئاتر شهر انتقاد کرد.
ایران آرت: مهدی حجت که بیشتر به عنوان معمار و بنیانگذار سازمان میراث فرهنگی شناخته میشود، در سالهای اوایل پیروزی انقلاب اسلامی در یک بازه زمانی حدود دو سال مدیر تئاترشهر بوده است؛ تئاترشهری که آن زمان زیر نظر صدا و سیما (تلویزیون ملی) اداره میشد.
حجت که در آن سالها نمایشی را هم با حضور بازیگرانی همچون پرویز پورحسینی کارگردانی کرده بود، در مرور خاطرات خود از وضعیت تئاترشهر به نکتهای اشاره میکند که امروز هم پس از گذشت بیش از 30 سال همچنان مدیران این مجموعه با آن دستبه گریبان هستند؛ آن هم حضور انبوه دستفروشانی است که زیبایی اطراف این بنای قدیمی را مخدوش میکنند.
او به عنوان یکی از اظهارنظرکنندگان در موضوع تغییر شکل ساختمانی که بیش از 10 سال است کارگاه آن کنار تئاترشهر جاخوش کرده است، در گفتوگویی با ایسنا میگوید: اوایل انقلاب تئاتر خیلی مورد توجه بود؛ به طوری که دو دور صف، گرداگرد ساختمان تئاترشهر میچرخید. آن موقع جامعه سیاسی بود و تئاتر مثل روزنامه خواندن و تلویزیون نگاه کردن بود و مردم راحت مسائل اجتماع را در تئاترهایی که اجرا میشد، میدیدند. یادم میآید سالهای 58- 59 در لبهی غربی تئاتر شهر، در دو طرف پیادهرو دستفروش زیادی جمع میشد و از برق تئاترشهر هم سیم میکشیدند و در تمام راسته با برق تئاترشهر مشغول کار بودند. خیلی هم گردن کلفت بودند و کسی نمیتوانست حرفی بزند؛ چون آن را برای خودشان میدانستند اما در عین حال یادم است که در کنار محوطه کانکسی هم گذاشته بودند که عدهای در آن نماز میخواندند.
حجت درباره این مسئله که امروز آن کانکس به بنایی تبدیل شده که در طول این سالها حرف و حدیث زیادی داشته و در شرایطی که قرار بود مسجد شود، نام دیگری (مجتمع فرهنگی و مذهبی) پیدا کرده است، توضیح داد: این روزها ایدهای مطرح میشود بر این مبنا که مسجدی که فقط کاربری مسجد دارد، خیلی مهجور است. دراینباره حتی استناد تاریخی هم وجود دارد که مسجد فقط برای نماز خواندن نبوده، بلکه کارهایی مثل قضاوت یا جمعآوری سپاه هم در آنجا انجام میشده است. اما بعدها این فعالیتها هر کدام جدا شده و بیرون از مسجد رفتند که البته در طول زمان دوباره این قضیه مطرح شد که مسجد بدون فعالیتهای جنبیاش خیلی زنده نیست و سند این ماجرا هم این است که بسیاری از مساجد خوب و گرانقیمت تهران مثل مسجدی که در خیابان وزرا است، فقط هنگام ظهر و غروب برای نهایتا نیم ساعت خواندنِ نماز باز میشوند و بعد، آنها را میبندند.
وی ادامه داد: یکی از مواردی که خودم کم و بیش در آن دخالت داشتم، به مسجد امام رضا (ع) در ابتدای خیابان گرگان مربوط بود که ترکیب آن اتفاقا خیلی شبیه مساجد قدیمی نیست اما کافه و رستوران هم دارد و تحت عنوان "مجتمع فرهنگی امام رضا (ع)" فعالیت میکند. البته این موضوع و این نوع کاربری صوَر مختلفی پیدا کرد که یکی از آنها خیلی به انحراف رفت و آن هم این بود که با توجه به نبود مسجد در بسیاری از محلهها و نیز نبود پول کافی برای ساخت مسجد، تصمیم گرفتند مثلا در یک زمین مسجد بنا کنند و بعد اطراف آن را مغازه بسازند که خرج و مخارج آن هم درآید، اما این طرح که با پشیمانی ایدهپردازش هم همراه بود، باعث شد الان مساجد زیبایی داشته باشیم که وسط تعداد زیادی مغازه دفن شدهاند و اتفاق بدترش هم این بود که مغازهها را فروختند و اوضاع نابسامانتر شد.
حجت با اشاره به اینکه اگر قرار است اسم جایی را مجتمع فرهنگی بگذاریم، باید به یاد داشته باشیم که فرهنگ ما از دین ما جدا نیست، گفت: درباره پروژه مسجد ولیعصر (عج) در چهارراه ولیعصر (عج) و کنار تئاترشهر، به طور دقیق نمیدانم برای کدام بخش از آن خطبه خوانده شده است که الان با نام دیگری آماده بهرهبرداری میشود، اما به طور کلی اگر درباره بنای این ساختمان بخواهیم صحبت کنیم، باید بگویم طرحی که از ابتدا برای ساخت مسجد در این محل در نظر گرفته بودند، مناسب نبود؛ چون اصلاً در این محدوده جای ساختن چنان بنایی نبود. آنچه هم الان ساخته شده، چیزی است که چاره دیگری جز این نبود و معمار بنا (رضا دانشمیر) هم مطلقاً مسجدساز نیست، خودش هم ادعای ویژهای در مسجدسازی ندارد. درواقع انجام این کار به دوش او گذاشته شد و اگر نسبت به کار او اعتراضی هست، باید از کسانی که ایشان را انتخاب کردند پرسید که «چرا یک معمار مسجدساز را انتخاب نکردید؟!»
او اضافه کرد: این مسئله از آن جهت قابل توجه است که به نظر میرسد اصلاً اینجا را از همان ابتدا برای یک کاربری چند منظوره میخواستند.
حجت با تاکید براینکه «تئاتر شهر باید حریم ثبت آثار ملی داشته باشد و اگر نداشته باشد، از کوتاهی مسئولان است»، گفت: به نظر میرسد اگر این بنای ثبت شده در فهرست آثار ملی حریم فیزیکی داشت و حریم آن هم رعایت میشد، مترو چنان ایستگاهی را در محوطه آن نمیساخت. با این حال برای ساخت مسجد یا هر بنای دیگری هم باید این ملاحظه صورت میگرفت چون در هر جایی نمیتوان مسجدی با آن ابعادی که ابتدا مدنظر بود ساخت، حتی اگر زمین برای ساخت به اندازه کافی موجود باشد.
وی با اشاره به اینکه زمانی مسجدی ساخته شده بود که در وسط بزرگراه قرار داشت ولی بعد تخریب شد آن هم بر اساس فتوای امام خمینی (ره) که تصریح کرده بود، اگر برای بنایی خطبه مسجد خوانده شده باشد، بنا بر ایجاب اجتماعی، میتوان آن را تخریب کرد، اما باید معادل همان متراژ، جای دیگری مسجد ساخت، گفت: در اینجا هم اگر موضوع حریم تئاتر شهر و مسائل ایمنی آن جدی مطرح باشد، باید مشخص شود که آیا وجود مسجد در این خیابان با مسائلی که آنجا وجود دارد وهن آن تلقی میشود یا خیر، اما در حال حاضر ساختمانی داریم که به هر نحوی ساخته شده و باید تحرک و زندگی را به آن ببریم تا در تناسب با فضای اطرافش باشد و اگر این اتفاق بیفتد آن وقت عاقبت بخیر میشود.
این معمار و مدیر فرهنگی خاطرنشان کرد: در تهران دو خیابان هست که یکی شمالی - جنوبیترین و دیگری شرقی- غربیترین خیابانهای پایتخت هستند. این دو خیابان در نقطهای به نام چهارراه ولیعصر (عج) با هم تلاقی پیدا میکنند و من از شما میپرسم آیا نقطهای حساستر و مهمتر از این در شهر وجود دارد؟
او افزود: این نقطه از شهر به دلیل وجود پارک دانشجو که خودش به تنهایی ویژگی خاصی دارد، به دلیل وجود تئاترشهر، دانشگاه تهران، دانشگاه هنر، دانشگاه پلیتکنیک، تالار وحدت، دبیرستان انوشیروان دادگر، چهارراه امیراکرم، انجمن حکمت و فلسفه و ... از موقعیتی برخوردار است که به جهت پشتیبانی اینها، تقاضا دارد هرآنچه در اطراف این محل ایجاد میشود از آن نوع زندگی حاکم براینجا حمایت کند. در چنین نقطهای، باید به فضای عمومی پاسخگویی درستی شود و اگر محیط را نشناسیم نمیتوان خوب پاسخگو بود.
وی با اشاره به اینکه در خیابان ولیعصر (عج) از چهارراه امیر اکرم تا چهارراه ولیعصر (عج) بیشتر تجمل و خرید و فروش لباس و کیف و کفش دیده میشود، در حالی که دانشگاه هنر و تهران یک نوع فضای فرهنگی را در اطراف خود ایجاد کردهاند، گفت: حالا در چنین فضایی نوعی خوراک که میتواند شرعی، فرهنگی و سیاسی باشد، باید فراهم شود، آن هم بر اساس عطشی که در اینجا هست؛ عطشی که قطعا با انچه در میدان محسنی یا صنعت است فرق دارد. بنابراین اولین نکتهای که یک مدیر فرهنگی باید توجه کند این است که اینجا به چه تنفسی نیاز دارد.
مهدی حجت در پایان بیان کرد: چه خوشمان بیاید و چه بدمان بیاید باید این واقعیت را بپذیریم که محیط چهارراه ولیعصر (عج) و به ویژه پارک دانشجو ویژگیهایی دارد که در اینجا اشاره شد. اگر تحلیل درستی وجود داشته باشد و مدیریتها با هم تعامل داشته باشند اتفاق خوبی میتواند برای کاربری ساختمانی که ساخته شده رخ دهد چون این محل باید به سمت ارتقای شکل زندگی موجود در این منطقه باشد و حتی میتواند پیشنهاد ویژهای به مردم بدهد، یعنی ممکن است در عنوان ساختمان تمایلات دینی هم وجود داشته باشد ولی در عین حال نوعی از زندگی را که لازم است، در اینجا به درستی تجمیع کند.