گنجینهای که پسر چوپان از دژ پیدا کرد!
بخشی از گنجینهای که در آن برخی اشیای زرین هم وجود داشته، در محوطه دژ باقی مانده بود
ایران آرت: قلعه، ارگ، دژ، هر قدر هم که عظیم و مستحکم باشد، وقتی که نفوذپذیر و فتح شد، از همان لحظه تا صدها و هزاران سال بعد، زیر دست و پا میافتد و با گامهای مهاجمان تا عابران، از نسلهای محتلف، پیوسته لگدمال میشود؛ تا روزی که کاملا مضمحل میشود. دژ باستانی زیویه در کردستان، یک نمونه از این ارگهاست که سالهاست روند نابودی آن شتاب گرفته است.
دژ زیویه که کارشناسان آن را یک ارگ حکومتی میدانند، در 55 کیلومتری جنوب شرقی شهر سقز در استان کردستان، در نزدیکی غار کرفتو، بر فراز تپهای بلند با همین نام قرار دارد. این ارگ نیز مانند بسیاری از مشابهانش، در منطقهای کوهستانی و قطعا سختعبور بنا شده است.
قدمت آن را به نیمهی دوم سدهی هفتم قبل از میلاد و دوران مادها و مانناها میدانند. یعنی حدود 2700 سال پیش. به هر حال، زمانی حکومت ساکنان این دژ بر منطقه احتمالا با یک شکست پایان یافته و عجیب که بخشی از گنجینهای که در آن برخی اشیای زرین هم وجود داشته، در محوطهی آن باقی می ماند. گفته میشود که حدود هفتاد، هشتاد سال پیش پسر چویانی بهطور اتفاقی این گنجینه را یافته و با خبر شدن مردم روستاهای اطراف، گنیجنه غارت شده است.
برخی اما معتقدند این روایت، ساختگی و برای سرپوش گذاشتن بر قاچاق اشیای کهندژ بوده است. به هر حال، گویا تعدادی از اشیاء توسط آندره گدار برای موزهی ایران باستان خریداری میشود و تعدادی هم از موزههای خارج از کشور سر در میآورند.
در این سالها و دههها اما آنچه که این محوطهی باستانی ارزشمند را که ظرفیت برگزاری فصلهای کاوش بسیاری دارد، بیشتر در معرض آسیب قرار داده، حفاریهای غیرمجاز و فرسایش عوامل طبیعی بوده است.
حفاران غیرمجاز یا تجاری، چون صرفا برای بهدست آوردن اشیای منقول حفاری میکنند، به آسیب دیدن بنا و اجزای غیرمنقول توجهی ندارند. هماکنون هم تنها یک نمایندهی محلی سازمان میراث و مسلح به یک موتورسیکلت و یک کاور لباس منقش به آرم سازمان! آن هم بیشتر از محل دور و مشرف به تپه، از آن محافظت میکند. از طرفی، آنچه که از کهندژ سر بیرون آورده، دیوارههای سنگی و خشتی است که بخشهای خشتی آن طبعا بیشتر در معرض آسیب، بویژه در برابر بارش و وزش باد هستند. برای این منظور هم تنها کاهگلمالیهایی انجام شده که برای محافظت از بنا قطعا ناکافی است.
البته شکی نیست که برای کشیدن روکش محافظ (اسپیس فرم) مانند آنچه در محوطههای باستانی دیگر کشورها صورت گرفته یا دستکم پوشش سولهگونه مانند آنچه روی بناهایی همچون تپه نوشیجان احداث شده، اعتبار مالی بالایی لازم است؛ اما به هر حال، فقدان این پوشش، بهعلاوهی توقف کاوش و همچنین فقدان مسیر طراحیشده برای حضور و بازدید گردشگران، موجب شده که دژ تپهی زیویه، سال به سال و روز به روز، بیش از گذشته، در غربت، رو به اضمحلال سیر کند.
ایسنا
عالی