کد خبر: 9767 A

ترس و شجاعت همیشه همراه کاظم رضا بود

ترس و شجاعت همیشه همراه کاظم رضا بود

یاد کاظم رضا ، نویسنده و ناشر جنگ " لوح " ، در زاد روزش گرامی داشته شد.

ایران آرت: سیزدهم تیر ماه هفتاد و دومین زادروز کاظم رضا، قصه نویس پیشرو و ناشر جنگ لوح بود که به عنوان نخستین نشریه تخصصی داستان در دهه های چهل و پنجاه منتشر می شد. رضا، آبان گذشته بعد از دوره ای بیماری در گذشت اما امسال چند روزی پس از زادروز او ، دوستان و دوستدارانش در کتاب فروشی فرازمند رشت گرد هم آمدند تا از کاظم رضا، داستان نویسی و مرامش در انتشار لوح بگویند.

در این جلسه پری رخ رضا، همسر کاظم رضا گفت: بی وقفه کار می کرد و تمام وجودش پر از نوشته بود . خاطره های کودکی و قصه هاش زندگی اش، سیری سینمایی در ذهنش داشتند چون از بچگی توانسته بود هر چه را می خواند به ذهن بسپارد و با آن ها زندگی کند. آدمی بی نهایت منزوی بود. اما وقتی می نوشت دل و جرئت و نوشته هایش بی پروا بود. اغلب آدم های قصه هایش را می شناخت. دوستان پدرش، دوستان خودش، خیلی از آدم هایی را که از ابتدای زندگی اش شناخته بود، وارد قصه هایش می کرد. و این کار را بدون کوچک ترین سانسوری انجام می داد. این کاری بود که شجاعت می خواست و کاظم این شجاعت را داشت. کاظم رضا دوست داشت کارهایش چاپ شود اما نه با ذلت. خودش ناشر بود و می توانست دنبال چاپ کارهایش برود اما از این پلکان بالا نرفت . دوست داشت سراغش بیایند و کشفش کنند. ترس همیشه با او بود ، همچنان که شجاعت.

محسن طاهر نوکنده، ناشر و گرد آورنده گاهنامه این شماره اضافه کرد: در دهه چهل با کتاب هفته ی شاملو، طیف تازه ای از خوانندگان پیدا شده بودند که مطمئنا با مخاطبان پاورقی های سپید و سیاه و تهران مصور و آسیای جوان تفاوت داشتند. کتاب هفته نشان داد که تغییر و تحولی در جامعه ایجاد شده و زمینه آماده است تا نسل جدید بتوانند در عرصه ی ادبیات و هنر، نویسندگان و هنر مندان خودشان را داشته باشند. لوح به ابتکار کاظم رضا به عنوان اولین جنگ ایرانی به زبان فارسی که ویژه ی داستان بود، یک فراخوان عام و دعوتی بود از نسل جدید جوانانی که در دهه چل به بلوغ رسیده بودند. دعوت به این که نترسید، قصه بنویسید، بفرستید و ما چاپ می کنیم. ما در لوح تکثری را در شیوه داستان نویسی می بینیم که از تابستان همان سال ناصر تقوایی، تا جاده های رادی و سفر دولت آبادی در آن قابل چاپ هستند. این یعنی هر کس دارای ذوق و استعداد است نترسد، شروع کند. همه می توانند نویسنده شوند. کسی که به قول کارل پوپر با " جامعه ی باز " آشنا باشد می تواند چنین تفکری نسبت به ادبیات و هنر داشته باشد و کاظم عملا با لوح به ما نشان داد که صاحب چنین تفکری است .

 

کاظم رضا

محمد رضا پور جعفر ، نویسنده و مترجم و پژوهشگر ادبی نیز گفت: اگر قرار می گذاشتیم از میان خود ، همین گروه کوچک و لاغر داستان نویس ، چنانچه درختچه ای کم طول و کم عرض فرضش کنیم ، کسی را برگزینیم که داستان برایش ریشه بود و رهایی ، آن کس کاظم رضا بود که می توانست همواره داستان بخواند، هر داستانی را بخواند و آن ها را در زنجیره ای چند جلدی همچون دایره المعارف گرد آورد. داستان برای کاظم سرگرمی نیست، رهایی است. نوشتن بیرون پریدن از صف مردگان است، التیام زخم های کهن و رهایی از مرگ.

محمد باقر حاجیانی ، شاعر و منتقد ادبی بیان کرد:  کاظم رضا حدود نیم قرن داستان نوشته است و از همان سال 1347 شبیه داستان نویس دیگری نیست ، نه فقط شبیه داستان نویس دیگری نیست که اصلا شبیه کسانی که در این مملکت چیز می نویسند نیست . کاظم رضا اشاره نمی کند و سمبول نمی سازد، پلات داستانی کلاسیک ندارد تا هول و ولای حوادث و رخدادها خواننده را دنبال خود بکشاند و حواسش را از تماشا پرت کند ، خواننده را در تعلیق و تعقیب حادثه یا کنش نمی اندازد . اصلا در داستان های کاظم رضا به یک چشم انداز تمام واقعه و صحنه پیداست ؛ مثل پرده های نقالی خودمان که مجالس مختلفی حتی بر یک پرده پیداست و از پرسپکتیو هیچ خبری نیست و شاید مهم ترین کار این باشد که زبان را دچار این باز نمایی می کند و نهاد ها و سنت ها و جوانبی از فرهنگ ایرانی را در داستان به زبان می آورد، می گذارد صدای شان را بشنویم ، حتی اگر صدای رو به احتضارشان باشد، حتی اگر ترس های کاظم رضا باشد، یا از آن ها متنفر باشد ، یا دوست شان داشته باشد؛ در کاظم رضا تمام این ترس ها و تنفر ها و علاقه ها خونسردند، و خواننده را از تماشای دقیق جزئیات متن هایی که با دقت و وسواس و انتخاب لغت به لغت ساخته شده اند باز نمی دارند پس کاظم رضا به کار خوانند کم حوصله نمی آید.

منبع: اندیشه پویا

 

کاظم رضا
ارسال نظر

آخرین اخبار

پربیننده ترین