کد خبر: 8561 A

بازخوانی جدال قلمی نادر نادرپور و رضا براهنی در نیم‌قرن پیش؛ این وقاحت فقط از براهنی براهنی برمی‌آید!/ تو نه منتقدی نه شاعر!

بازخوانی جدال قلمی نادر نادرپور و رضا براهنی در نیم‌قرن پیش؛ این وقاحت فقط از براهنی براهنی برمی‌آید!/ تو نه منتقدی نه شاعر!

نادرپور نوشته: این نکته را روشن می کنم تا ببینم آیا باز براهنی از وقاحت بی حدوحصر خود مایه خواهد گذاشت و حقیقتی روشن تر از خورشید را به گل دروغ خواهد اندود، یا خجالت خواهد کشید و دم فروخواهد بست؟

ایران‌آرت: لیلا ابراهیمیان هر هفته در هفته نامه صدا، به مطبوعات نیم قرن پیش سری می زند، او این بار به چند مجله سرک کشیده است. از این میان، بخشی از مقاله نادر نادرپور، شاعر، را درباره رضا براهنی از مجله فردوسی بخوانید:

مجله فردوسی که به نشریه روشنفکری معروف بود، روز سه شنبه 27تیر ماه 1346 در شماره 821 خود مقاله ای به قلم نادر نادرپور منتشر کرد. در این مقاله آمده است براهنی نه شاعر است نه منتقد...! بخشی از این مقاله را با هم بخوانیم : "چنین پیداست که این جدال قلمی میان من و "براهنی" ادامه خواهد یافت. شما هم از این جدال، ناراضی نیستید. حال که تنوری گرم یافته اید، چرا نانی در آن نپزید؟ اگر من، با آگاهی از این "نان پزان"، همچنان تنور را می تابم، از آنروست که پای امری مهم در میان است: پای شعر امروز فارسی و ماجرایی که در این چند سال بر او رفته است. و گرنه سال هاست می دانم که "دو تن را به جان هم انداختن" جزو الفبای روزنامه نویسی است و به "آتش اختلاف آنان دامن زدن" از نخستین وظایف هر سردبیر! این را گفتم تا در این ماجرا، خود را زیرک و ما را کودن نپندارید. اما آن چه مرا خاصه به رقم زدن این سطور واداشت نفرت و انزجاری بود که از وقاحت براهنی در دگرگون کردن حقایق، به من دست داد. آن چه قریب به یک ماه پیش در کاخ جوانان به وقوع پیوست و از قلم شما عنوان "رویداد ماه" گرفت، واقعیتی بود که لااقل سیصد نفر جوان شاهد آن بودند . دگرگون کردن این واقعیت، آن هم به شکلی که در نوشته هفته قبل براهنی دیدیم  فقط وقاحت می خواهد وقاحتی که درهیچ کس جز براهنی نمی توان سراغ کرد! اگر قفل محافظه کاری از لب آقای اخباری و دیگر مسئولان کاخ جوانان برداشته شود و اینان به سخن آیند، معلوم خواهد شد که وقاحت این اعرابی تا چه حد پایه است. من در انتظار توضیح اینان، برای آخرین بار، از رویداد کاخ جوانان سخن می گویم و این نکته را روشن می کنم تا ببینم آیا باز براهنی از وقاحت بی حدوحصر خود مایه خواهد گذاشت و حقیقتی روشن تر از خورشید را به گل دروغ خواهد اندود، یا خجالت خواهد کشید و دم فروخواهد بست؟

در بخشی از این مقاله آمده است : "این اعرابی ادعا کرده است که: "طبق اظهار آقای سعادت (یکی از اعضای ادبی کاخ جوانان) در حضور آقای کد خدا زاده (مدیر کتابخانه کاخ) از سایه و مشیری و کسرایی و نادرپور یکجا دعوت به عمل نیامده است، بلکه از نادرپور دعوتی برای سخنرانی به عمل آمده و چون وی اظهار کرده است که نمی تواند یک ربع ساعت بیشتر درباره شعر صحبت کند، به پیشنهاد نادرپور قرار شده کسرایی و مشیری و سایه با اتفاق نادرپور در جلسه شرکت کنند... متاسفم که به تو (براهنی) خطاب می کنم و ناگزیر نام تو را بر زبان و قلم می آورم، زیرا به راستی این کار را درشان خود نمی دانم. اما چه کنم که پس از رویداد کاخ جوانان، تو خود را به میان ما انداخته ای تا شاید از این آب گل آلود ، ماهی بگیری..."

 

فریدون مشیری رضا براهنی نادر نادرپور هوشنگ ابتهاج مجله فردوسی سیاوش کسرایی
ارسال نظر

آخرین اخبار

پربیننده ترین