کد خبر: 7714 A

همه آثار نیمه تمامم را بسوزانید!/ وصیت‌نامه ادوارد آلبی

همه آثار نیمه تمامم را بسوزانید!/ وصیت‌نامه ادوارد آلبی

ضربه‌ای که وصیت‌نامه آلبی بر بدنه هنر نمایشی وارد می‌آورد، هنوز در هاله‌ای از ابهام قرار دارد. دو وصی این درخواست از دوستان قدیمی این نمایشنامه‌نویس هستند و از هر گونه مصاحبه‌ای خودداری می‌کنند.

ایران آرت: فرانس کافکا و ادوارد آلبی از یک نظر وجه مشترک دارند. هر دوی این نویسنده‌ها رسما خواستار از بین بردن آثار نیمه‌تمام‌شان پس از مرگ شدند. نمایشنامه‌نویس امریکایی پاییز سال گذشته از دنیا رفت و بنابر بخشی از وصیت‌نامه او، که در اختیار نیویورک‌تایمز قرار گرفته است، آلبی از دو تن از دوستانش- آرنولد تورن حسابدار و ویلیام کاتز طراح- درخواست کرده بود تمامی آثار نیمه‌تمامش را از بین ببرند. این درخواست از جهتی غیرعادی است اما بی‌سابقه نیست. حتی عبارتی در قانون برای توصیف این وضعیت به کار رفته است: «نظارت دست مرده» و گرچه موافقت با این درخواست و اجبار در انجام آن بحث‌برانگیز بوده است اما از فرانس کافکا تا آدام یاچ، موزیسین و رپر امریکایی این درخواست در وصیت‌نامه آنها عنوان شده است.

ضربه‌ای که وصیت‌نامه آلبی بر بدنه هنر نمایشی وارد می‌آورد، هنوز در هاله‌ای از ابهام قرار دارد. دو وصی این درخواست از دوستان قدیمی این نمایشنامه‌نویس هستند و از هر گونه مصاحبه‌ای خودداری می‌کنند. آنها صحبتی درباره اینکه تا به حال دست‌نوشته‌ای را به دست فراموشی سپرده‌اند، نمی‌کنند. اعتماد نوشته است:اما وصی‌های آلبی، درخواست‌های دیگر این نویسنده را به مرحله اجرا درآورده‌اند؛ پاییز پیش‌رو حراجی ساتبیز بیش از 100 اثر هنری را که آلبی گردآوری کرده بود به فروش می‌گذارد. کارشناسان مجموع فروش این آثار را 9 میلیون دلار را تخمین‌ می‌زنند، مبلغی که عاید بنیاد آلبی می‌شود. (این نمایشنامه‌نویس هرگز ازدواج نکرد، فرزند یا قوم‌وخویش نزدیکی نداشت. بنابراین بنیاد او، تنها ذی‌نفع املاک و دارایی‌های او است.)

حتی اگر اجرای این خواسته‌ها جنجال‌هایی را پیش آورد، وصی‌های آلبی مصمم هستند خواسته‌های او را جامه عمل بپوشانند؛ برای مثال در ماه مه، آنها به مسوولان سالن تئاتر کوچک Oregon اجازه ندادند بازیگر سیاهپوست شخصیت فرعی مو بور نیک را در مشهورترین نمایشنامه آلبی «چه کسی از ویرجینیا وولف می‌ترسد؟» ایفا کند و دلیل این اقدام خود را مقاصدی که نمایشنامه‌نویس پیش از مرگش بیان کرده بود، عنوان کردند. اگر بخواهیم خطرات احتمالی این وصیت را دست‌کم بگیریم حداقل باید از خواندن و دیدن یک اثر آلبی صرف‌نظر کنیم. پیش‌نویس نهایی آخرین پروژه آلبی - «Laying an egg» درباره زن میانسالی که برای باردار شدن در کشمکش و تقلا  است- که دو بار تاریخ روی صحنه رفتن این نمایشنامه مشخص شد و هر دو بار توسط خود آلبی اجرای آن لغو شد. او معتقد بود این نمایشنامه هنوز آماده نیست.

حتی اگر وصی‌ها پیش‌نویس آلبی را از بین ببرند، روزنه امیدی برای وجود نسخه‌های دیگری از این نمایش هست؛ الیزابت ایرلند مک‌کان، یکی از تهیه‌کنندگان تئاتر برادوی می‌گوید حداقل یک نسخه ناقص از این نمایشنامه دارد اما مشخص نیست آلبی روی پروژه‌ای که فقط خودش از داستان آن آگاه بود، کار کرده یا نه. همچنین مشخص نیست آلبی دست‌نوشته‌های دیگری از خود به جای گذاشته است یا نه. یا زبانی که در وصیت‌نامه به کار برده است فقط می‌تواند به نخستین پیش‌نویس‌های نمایشنامه‌های منتشرشده‌اش تعمیم پیدا کند. دیوید‌ای. کرسپی، رییس انجمن ادوارد آلبی و استاد نمایشنامه‌نویسی در دانشگاه میزوری می‌گوید: «مایوس شده‌ام؟ بله. چرا که کوچک‌ترین اثر از یک نویسنده می‌تواند دریچه‌ای رو به سیر خلاقیت نویسنده بگشاید. غافلگیر شده‌ام؟ نه. آلبی محتوایی را که در دسترس عموم مردم قرار می‌گرفت، به‌شدت کنترل می‌کرد. »

آلبی بیشتر برای درام تاثیرگذار «ویرجینیا وولف» (1962) شناخته می‌شود که اقتباس سینمایی آن با بازی الیزابت تیلور و ریچارد برتون روی پرده رفت. او سه بار جایزه پولیتزر را به خانه برد؛ سال 1967 برای «توزان ظریف»، سال 1975 برای «چشم‌انداز دریایی» و سال 1994 برای «سه زن بلندبالا». دو بار هم جایزه تونی، معتبرترین جایزه تئاتر امریکا را برای نمایش‌های «ویرجینیا وولف» (1963) و «بز، یا سیلیوا کیست؟» (2002) به دست آورد. همچنین جایزه یک عمر دستاورد هنری تونی را در سال 2005 از آن خود کرد.

این نمایشنامه‌نویس سپتامبر سال گذشته در سن 88 سالگی از دنیا رفت. وصیتنامه او که در سال 2012 آن را امضا کرده است، در دادگاه سافولک کاونتی ساروگیت ثبت قانونی شده است؛ او در بخشی از وصیتنامه‌‌اش می‌نویسد: «اگر در زمان مرگم اثری نیمه‌تمام از خود بر جای گذاشتم از وصیانم می‌خواهم آنها را از بین ببرند. » همین بخش از صحبت‌های او است که مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. در وصیتنامه می‌خوانیم تا زمانی که دست‌نوشته‌های او از بین بروند، «وصی‌ها باید طوری با دست‌نوشته‌ها برخورد کنند که گویی به‌شدت محرمانه است و اطمینان حاصل کنند چنین اطلاعاتی رونویسی نمی‌شوند، در دسترس بازبینی‌ها و بررسی‌های پژوهشی و انتقادی یا به هیچ‌وجه در دسترس عموم قرار نمی‌گیرند.»

اما یکی از پیچیده‌ترین بخش‌های وصیتنامه‌ آنجایی است که مسوولیت «نیمه‌تمام تشخیص دادن دست‌نوشته‌ها» را به گردن وصی‌ها می‌اندازد. مسوولیتی که درخواست از بین بردن یا حفظ آثارش را شامل می‌شود. برخی هنرمندان از حق تصمیم‌گیری آلبی برای موقعیت نوشته‌هایی که پس از مرگش منتشر می‌شوند، دفاع کرده‌اند. اما وکلایی که تداخلات دارایی‌های قانونی و مالکیت معنوی را مورد بررسی قرار داده‌اند، معتقدند در وصیتنامه آلبی، چشم‌اندازی تیره‌وتار می‌بینند. در طول تاریخ شاهد حضور وارثانی بودیم که حکم خود را جایگزین هنرمندان درگذشته کرده‌اند و قانون ناچیزی در مورد درست بودن این اقدام وضع شده است. از مشهورترین مثال‌های آن می‌توان به کافکا اشاره کرد؛ او از دوستش، ماکس برواد، خواسته بود همه دفاتر خاطره‌نویسی و دست‌نوشته‌هایش را بسوزاند اما برواد اجازه انتشار رمان‌های منتشرنشده این نویسنده را می‌دهد. یوجین اونیل اظهار کرده بود نمایشنامه «سفری طولانی از روز به شب» تا 25 سال پس از مرگش منتشر نشود و روی صحنه اجرا نشود اما بیوه او سه سال بعد اجازه انتشار و اجرای آن را داد.

 

ادوارد آلبی کافکا وصیت نامه آلبی
ارسال نظر

آخرین اخبار

پربیننده ترین