وزیر ارشاد، وزارت ارشاد ، مصطفی میرسلیم ، ممنوعیت کلوزاپ زنان بازیگر
وزیری که نشانه ظلم به هنر است/ بی ربط ترین وزیر ارشاد و ممنوعیت کلوزاپ زنان بازیگر
وزیری که نشانه ظلم به هنر است و می گویند آگاهانه به عنوان بی ربط ترین وزیر ارشاد انتخاب شد.
ایران آرت: میرسلیم مهندس بود و از طرفی اهل تجارت و بازار. خودش بعدها گفت قبل از وزیر شدن، فیلم نمیدید و بعد از اونم ندید.
اعتماد آنلاین خبر داد: پادکست رادیو مضمون نوشته است: مصطفی میرسلیم وزیر ارشاد شده بود که تا اون روز رکورددار بیربطترین وزیر فرهنگ به موضوع فرهنگ و بیعلاقهترین سیاستگذار فرهنگی به موضوعات فرهنگ و هنر باقی مونده. میرسلیم مهندس بود و از طرفی اهل تجارت و بازار. خودش بعدها گفت قبل از وزیر شدن، فیلم نمیدید و بعد از اونم ندید. ظاهراً این چند سال وزارت هم اگه میدید، اجباری بود و از سر بیمیلی. ظاهرا این فشار جریان سیاسی معروف به راست بود که باعث اومدن میرسلیم شد.
اونا میخواستن سهم خودشون از آدمای کابینه رو بیشتر کنن و هاشمی عمداً بیربطترین شخصیت از بین خودشونو برای این وزارت پیشنهاد داد تا خود اونا بهش رأی بدن و پیش اهالی فرهنگ و هنر بدنام بشن. تاکتیکی که ظاهراً جواب داد و هیچ صدایی از جناح راست مجلس بلند نشد که لااقل یه نفر از بین ما رو انتخاب کنید که ربطی به این فضا داشته باشه.
میرسلیم که معروف ترین کتابش تا اون روز «احتراق موتورهای درونسوز» بود، به خاطر همین عبارت سوژه طنزپردازای رسانهها شد و اونقدر به عالم سینما بیارتباط بود که حتی آدمای هیئت اسلامی هنرمندان هم باهاش میونه خوبی پیدا نکردن
مهدی فریدزاده که تا اون روز سابقه چند تا مدیریت میانی تو صدا و سیما رو داشت، معاون سینمایی میرسلیم شد و محمدحسین حقیقی که سطح مدیریتی پایینی داشت اما شیفته بهشتی بود، مدیرعامل فارابی.
خود میرسلیم از همون اول کار با معاون سینماییش میونه خوبی نداشت. برای همین وقتی سر کار اومد، یه روحانی جوون و پرشور به اسم علی افصحی رو نماینده خودش تو همه شوراهای تصمیمگیرنده کرد تا به شکل محرمانه گزارششو به شخص وزیر بده. یه چیزی شبیه میتی کومان.
تو ان دوران فضا بستهترین شکل خودشو تجربه کرد، طوری که شاید نه قبل از اون و نه بعدش همچین جوی نمیشه سراغ گرفت.
سید مجید پورطباطبایی، یکی از روحانیهای وزارت ارشاد که اون زمان تو اداره نظارت ارزشیابی، شورای فیلمنامه و شورای بازبینی فیلما بود میگه یه روز تو سال ۷۲ رفته بودم سینماقدس که دیدم تو پلهها یکی به فریدون جیرانی گفت پرونده این شماره مجلهتون درباره سینمای هند خیلی خوب بود. جیرانی هم جواب داد بله دیگه باید یه فکری برای پشت کلاسور دخترای دبیرستانی میکردیم. پورطباطبایی همینو که شنید، از تلفن عمومی سینماقدس زنگ زد به ارشاد و ماجرا رو گفت. اونام سهمیه کاغذ مجله سینما رو قطع کردن.
وضع از اینم بدتر بود. به محض اینکه انوار از معاونت سینمایی رفت، یه دفترچه به فیلمسازا داده شد که توش موارد ممنوعه رو نوشته بودن. مهمترینش نمای بسته از صورت خانما بود. حمید خاکبازان، کسی که به عنوان مدیر تو اداره نظارت و ارزشیابی این دفتر دفترچه رو آماده کرد، ده سال معاون مدیر قبلی همین بخش از ارشاد تو دوره انوار بود و همه این نماهای بسته رو دید و اون موقع صداش در نیومده بود. حالا اما خاکبازان میرفت تا به یکی از بدنامترین چهرههای تاریخ سینمای ایران تبدیل بشه و البته تو یه دوره سه-چهار ساله تونست به همچین رکوردی برسه.
پایان مطلب اعتماد