هتتریک صداوسیما در مرجعیت رسانهای/ جوانگرایی ادامه مییابد؟
حجم واکنشها به اتفاقات خبری روزگذشته در صداوسیما باعث شد این رسانه یک بار دیگر مرجع افکار عمومی و حتی نخبگانی شود.
ایران آرت: طی چند روز گذشته صداوسیما نشان داد که در حوزه «خبر» وارد ریل گذاری جدیدی شده است و حتی بحران بنزینی دیروز باعث شد صداوسیما به مثابه یک رسانه تراز جمهوری اسلامی عمل کند. رسانه ملی نشان داد میتواند در همین بحرانهای امروزه ماهیت اصلی خود را حفظ کند و حتی موجب شگفتی و تحسین مردم عام و چهرههای خاص باشد.
به گزاررش مهر، واکنش سریعالسیر بخشهای خبری به اتفاقات روز جامعه آنچنان بوده است که میتوان گفت صداوسیما در همین فاصله اندک پس از تغییر در ترکیب مدیران دارد تحولات را به شکلی انقلابی هم نشان میدهد.
ماجرای «سیلی به استاندار» که یک باره در شبکههای اجتماعی پیچید و با فاصلهای اندک در تلویزیون به آن پرداخته شد، «حمله سایبری به پمپ بنزینها» و از همه مهمتر پرداختن به «انتصاب فامیلی توسط علیرضا زاکانی» در تلویزیون سه خبری بود که واکنش سریع و خبری تلویزیون را به دنبال داشت و حتی میتوان گفت تلویزیون در حوزه اطلاعرسانی موفق، هت تریک کرد.
البته از همان اولین روزهای تغییر رئیس صداوسیما و انتخاب پیمان جبلی، امیدهای بسیاری برای تغییر در مهمترین نهاد رسانهای کشور شکل گرفت چه از طرف کسانی که سالها در درون سازمان کار کردهاند و نیاز به تغییر و تحولاتی اساسی در آن میبینند و چه از طرف صاحب نظرانی که از بیرون سازمان نسبت به آنچه که سال هاست قرار بوده رسانهای در تراز جمهوری اسلامی باشد نقد داشتهاند.
از این حیث هر اقدام و هر سخن پیمان جبلی زیر ذره بین اهالی رسانه و صاحب نظران هم قرار گرفت به ویژه انتصابهای جدید او که هر یک میتواند نقطه عطفی هم در واگذاری مدیریتی در تلویزیون محسوب شود.
مدت زیادی نیست که از انتصابهای پیمان جبلی رئیس جدید صداوسیما میگذرد او دست روی نقاط مهمی از سازمان صداوسیما هم گذاشت و ابتدا یک مدیر جوان را در همان معاونتی که خود پنج سال عهده دارش بود گمارد و در انتخابی دیگر سکان یکی از مهمترین و کلیدی ترین پستهای سازمان را به نیروی جوان دیگری سپرد که بازتابهای مثبتی هم در همین چند روز داشته است.
این تغییرات نویدبخش رویکرد دیگری هم در صداوسیما بود و انتظارها برای تحولات جدی در پستهای کلیدی صداوسیما بالا رفت. حالا بسیاری منتظرند صداوسیما یک خانه تکانی اساسی در همه بخشها داشته باشد و جوان گرایی که طی چند سال اخیر بارها بر آن تاکید شده است این بار به جد و با قاطعیت تحقق پیدا کند. به ویژه که جبلی اولین گامهای این جوان گرایی را هم با انتصاب احمد نوروزی برداشت و او را به سمت یکی از معاونتهای پرچالش سازمان انتخاب کرد.
در این مجال کوتاه و به بهانه بازتاب مثبت همین انتصابها مروری بر همین اتفاقات داریم.
۱۹ مهرماه بود که اولین گام در تغییرات معاونان ارشد سازمان کلید خورد و احمد نوروزی بهعنوان معاون برون مرزی صداوسیما انتخاب شد. نوروزی متولد سال ۶۶ است با این حال از جمله محورهای حرفهای و کاری وی، تمرکز و فعالیت در فضای مجازی و همچنین تسلط رسانهای در حوزه خارج از ایران یعنی اروپا و آمریکا بوده است از جمله فعالیتهایش هم مدیریت یادداشتها و مصاحبههای سایت انگلیسی Khamenei.ir از سال ۹۴ تا ۹۶ بوده است.
حضور او به دلیل آشنایی با حوزه روابط خارجی میتواند گام مثبتی در جهت توسعه کمی و کیفی شبکههای برون مرزی باشد. به ویژه که پیش از این در معاونت برون مرزی صداوسیما با خود جبلی نیز همکاریهایی داشته است و به عنوان مشاور معاون برون مرزی سازمان صدا و سیما و همچنین قائم مقام محتوایی شبکه PressTV فعالیت کرده است.
هتتریک صداوسیما در مرجعیت رسانهای/ جوانگرایی ادامه مییابد؟
معاونت برون مرزی صداوسیما شامل شبکههای مختلفی است که هر یک میتواند مرجعی برای جذب مخاطب جهان امروز باشد و شاید یکی از رویکردهای ویژه در این معاونت باید سرمایه گذاری روی شبکههای برند معاون برون مرزی باشد. شبکههایی که بتواند نه تنها در مهمترین اتفاقات روز جهان در راستای اسلام هراسی و ایران هراسی فعالانه عمل کند بلکه استراتژیهایی برای حضور کنشمند داشته باشد.
شبکه پرس تی وی که معمولاً زیر نظر مستقیم خود معاون برون مرزی مدیریت میشود و همچنین شبکه العالم هم اکنون دو شبکه مهم این معاونت هستند که میتوانند در مسیر جدید توسعه کیفی پیدا کرده و به نوعی دوباره احیا شوند.
نوروزی با فاصلهای اندک از انتصابش احسان کاوه را به قائم مقامی رئیس شبکه پرس تی وی منصوب کرد. کاوه که دارای مدرک کارشناسی ارشد رشته مدیریت رسانه است و از سوابق مدیریتی پیشین او میتوان به مدیریت شبکه تهران سیما، مدیریت تولید شبکه آیفیلم و مدیریت مرکز تلویزیون و انیمیشن حوزه هنری اشاره کرد هم از نگاه رسانهای و هم تجربه لازم برای این تحولات برخوردار است.
پیمان جبلی هم در حکم وی مأموریتهای مختلفی را خواستار شده است که از جمله مهمترین آنها «گسترش عمق اثرگذاری و دایره اطلاعرسانی در سطوح منطقهای و رسانهای و مقابله با امواج تحریف و فتنهگری دشمنان»، «مرجعیت بخشی به رسانههای ام القرای جهان اسلام» و «ارتقای حرفهای و افزایش سرعت و کیفیت در خدمات رسانهای» بوده است.
علیرضا خدابخشی؛ چالشها و حواشی معاونت سیاسی
قدم بزرگ و جسورانه پیمان جبلی در اولین انتصابش برکناری، مجید آخوندی پس از سالها حضور در معاونت سیاسی طی دو دوره ضرغامی و علی عسکری بوده است. او در این انتصاب علیرضا خدابخشی را که خود از بدنه رسانهای سازمان است به عنوان معاون سیاسی برگزید؛ فردی که شاید هنوز مناصب ویژه مدیریتی نداشته است اما مثل خود جبلی، رسانه را تا سطوح دبیری و سردبیری و… پلکانی پیموده است.
انتصاب خدابخشی شاید برای بسیاری معرفی چهره تازهای در عرصه خبر و رسانه بود، به فاصله اندکی از انتخابش هم ویدئویی از نقد او در مقابل ضرغامی و در سالهای پیش در شبکههای اجتماعی بازتاب یافت که در آن با انتقاد از بخش خبری سازمان میگوید: «چاره بسیاری از مشکلات ما یک برنامه نود سیاسی یا مطبوعاتی است، در ابتدا هم مدیران و برنامه سازان رسانه ملی مورد نقد قرار بگیرند.»
هتتریک صداوسیما در مرجعیت رسانهای/ جوانگرایی ادامه مییابد؟
درباره تاثیر حضور علیرضا خدابخشی و از همه مهمتر تغییر رویکرد ویژه صداوسیما در بخش خبری حجم واکنش چهرهها به دو اتفاق دیروز مثل خبر حمله سایبری به جایگاههای پمپ بنزین و انتصاب داماد زاکانی در شهرداری آنقدر بالا و همراه با تشویق و تبریک بود و باعث شد علیرضا خدابخشی معاون سیاسی در واکنش به این پیامها توضیحی درباره آنچه اتفاق افتاده است بدهد.
علیرضا خدابخشی در متنی که در اینستاگرام خود به صورت استوری قرار داد نوشت: «سه شنبه در پی اختلال در سامانه کارت سوخت، آقای دکتر جبلی شخصاً به صورت مستقیم حدود ۲ ساعت هدایت بخشهای خبری را بر عهده داشتند. آنچه من انجام دادم صرفاً قطع برنامههای همه شبکههای رادیویی و پخش خبر فوری بد که البته به همکارانم خیلی فشار آوردم و امیدوارم من را درک کنند.»
همین توضیح خدابخشی نشان داد رئیس صداوسیما در کنار حجم کاری که طبیعتاً در تغییرات جدید با آنها مواجه است چقدر به قدرت اطلاع رسانی و سرعت خبری آگاه است و با ورود مستقیم به یک بحران اجازه نداده است آن بحران به یک فاجعه ملی و کشوری تبدیل شود.
حالا با اتفاقات اخیر در صداوسیما بارقههایی از امیدهای تازه نسبت به رسانه ملی شکل گرفته است که هم همه خصوصیات «رسانهای» بودن را دارد و هم میتواند «ملی» باشد و مرجع افکار عمومی و نخبگان قرار بگیرد.