آفت مهاجرت به زبان شاعر، افت زبانی و عقبگرد
یلی از شاعرانی که دارای شعرهای درخشان با زبانی نو و زنده بودند، بعد از اینکه پیوندشان از سرزمین مادریشان گسست و به خارج از کشور رفتند، به دلیل اینکه در آن محیط ارتباطشان با ادب فارسی و آن دادوستدهای ادبی که در کشورشان اتفاق میافتاد، کم یا ناچیز شد، آثارشان حالت عقبرفتگی و قهقرایی را طی میکند و در واقع سیری قهقرایی را پیمودند و این باعث تاسف است.
ایران آرت: علیرضا طبایی با اشاره به تاثیر منفی مهاجرت بر زبان شعر، از شاعرانی که به گفته او پس از مهاجرت سیر قهقرایی و عقبگرد را طی کردهاند و علت این ماجرا میگوید.
این شاعر در گفتوگو با ایسنا درخصوص نمود مهاجرت در ادبیات و به ویژه در شعر، و تغییر در شیوه نگاه شاعران به مقوله مهاجرت اظهار کرد: این مقوله را از گذشتههای دور هم داشتیم، البته نه به این شکل، بلکه به شکلهای دیگر؛ مثلا به صورت مسافرت، تبعید و ... شاعرانی بودند که به دلخواه خودشان رفتند یا حتی تبعید شدند و به شکلهای مختلف از شهر خود به شهر دیگری رفتند، چون الزاما هم مهاجرت به کشوری دیگر نبوده است. از این دست موارد زیاد در ادبیات ما وجود دارد. در آن دوران که شعر در ایران مورد کملطفی قرار گرفته بود اما در دربار هند به شاعران توجه زیادی داشتند، خیلی از شاعران ما به هندوستان رفتند و در آنجا شرایط متفاوتی پیدا کردند. و یا مسائلی تحت تاثیر دوران مشروطه و رویدادهای اجتماعی مختلف باعث میشد که شاعران از شهر یا کشورشان دل بکنند؛ چرا که این شرایط شهر یا کشورشان را با فضایی تازه که تا آن روز برایشان ناشناخته بود، مواجه کرده بود.
او در ادامه گفت: چون شاعران از عنصر تخیل بهرهمند هستند، معمولا ذهنیت خاصی نسبت به مسائل دارند؛ بنابراین رویدادها و حوادثی را که در طول زمان اتفاق افتاده - یا میتواند اتفاق بیفتد - با عنصر تخیل میآمیزند و برای خودشان دنیایی را خلق میکنند که شعرشان در آن شکل میگیرد. بنابراین ممکن است بعدها که با حقیقت و واقعیت روبهرو میشوند، ببینند آنچه در خیالشان میاندیشیدند یا تصور میکردند، با آنچه وجود دارد، خیلی فاصله دارد.
علیرضا طبایی همچنین به بیان اثرات منفی مهاجرت بر شاعران پرداخت و افزود: متاسفانه خیلی از شاعرانی که در طول چند دهه اخیر از کشور مهاجرت کردند - به خواست خودشان یا به اجبار رفتند - بعد از مدتی، آثاری را که از آنها در مطبوعات یا رسانهها منتشر شده شاهد بودهایم، با افت زبانی و بهنوعی عقبگرد مواجهاند. یعنی خیلی از شاعرانی که دارای شعرهای درخشان با زبانی نو و زنده بودند، بعد از اینکه پیوندشان از سرزمین مادریشان گسست و به خارج از کشور رفتند، به دلیل اینکه در آن محیط ارتباطشان با ادب فارسی و آن دادوستدهای ادبی که در کشورشان اتفاق میافتاد، کم یا ناچیز شد، آثارشان حالت عقبرفتگی و قهقرایی را طی میکند و در واقع سیری قهقرایی را پیمودند و این باعث تاسف است.
این شاعر سپس گفت: متاسفانه خیلی از شاعران را میشناسم که پس از اینکه مهاجرت کردند، آثار منتشرشده از آنها شعرهایی نازل و سطحی بوده که اصلا از آنها انتظار نداشتم. در حالی که در ایران آثاری بسیار برجسته و زیبا از آنها دیده بودم.
طبایی در ادامه به تاثیر منفی مهاجرت بر زبان شعر اشاره و بیان کرد: به هر حال، چیزی که میشود در رابطه با مهاجرت گفت این است که تاثیر منفی آن بیشتر بر روی زبان، نحوه تصورات و دیدگاههایشان است. البته حسنهایی هم دارد، مهاجرت شاعران را با دنیاهای تازه، شرایط تازه، مفاهیم تازه و ... مواجه میکند و اگر آنها بتوانند ارتباط خوبی با زبان کشور مقصد برقرار کنند، یعنی پیوند عمیق و آشنایی خوبی با زبان آن سرزمین پیدا کنند، میتوانند با آثار شاعران بزرگ آن کشور آشنا شوند و از تاثیرات آنها بهره بگیرند، و این میتواند به عنوان یک عنصر بسیار مفید به حساب بیاید.
او در پاسخ به این پرسش که پس میتوان گفت آنهایی که به گفته او سیر قهقرایی طی کردند، نتوانستند از ظرفیتهای کشور مقصد استفاده کنند، بیان کرد: اینها به اینکه در چه سن و شرایطی هستند، برمیگردد که آیا زمینه برای عبور از این دوران برای آنها وجود دارد؟ آیا دچار آن یاس و ناراحتی که بعد از مدتی گریبانگیر خیلی از افراد میشود هستند؟ اینها عواملی است که باید آنها را در نظر بگیریم. اگر بتوانند بر این مشکلات فائق بیایند، احتمال این وجود دارد که مجددا با زبان تازهای که پیدا میکنند، جهشی در کارشان به وجود بیاورند و آثاری را عرضه کنند که شایسته آنهاست؛ اما مقداری بعید است. معمولا این آفت زبانی و دورافتادن از فضای ادبی کشورشان روی آثارشان تاثیر مخربی داشته و دارد.