چرا نوبل ادبیات موراکامی را نادیده میگیرد؟
هاروکی موراکامی، نویسنده مشهور ژاپنی از جمله چهرههایی است که علاقمندان به رمان هر ساله منتظر نوبل گرفتن او هستند اما چرا جایزه ادبی نوبل از این نویسنده مشهور اینقدر گریزان است؟
ایران آرت: طرفداران هاروکی باز هم دستهجمعی نفس خود را حبس کردند و باز هم ناامید شدند.
دعاهای دیرینه طرفداران سرسخت نویسنده پرفروش، هاروکی موراکامی -وقتی آکادمی سوئد جایزه نوبل ادبیات امسال را به عبدالرزاق گورنا، نویسنده اهل تانزانیا اهدا کرد- بیپاسخ ماند.
موراکامی که بیشتر به خاطر پرفروشترین آثارش در سال ۱۹۸۷، «جنگل نروژی» شناخته میشود، اولین بار در سال ۲۰۰۷ به عنوان یکی از مدعیان معتبرترین جایزه ادبی جهان مطرح شد؛ هنگامی که سایت شرطبندی مشهور لدبروکز او را بهعنوان یکی از برترین مدعیان معرفی کرد. از آن زمان به بعد، نام او در لیست امیدها قرار گرفت و انتظارات طرفداران را افزایش داد و گمانهزنیهای دیوانهوار درباره احتمال نوبل او را به یک رابطه سالانه تبدیل کرد.
امسال نیز کمی هیاهو در اطراف پیرمرد ۷۲ساله وجود داشت. یک روز قبل از اعلام رسمی، موراکامی دومین مورد محبوب در میان کتابفروشان بود که سزاوار این جایزه دانسته میشد و لادبروکس به او امتیاز 10 به 1 داد؛ در مقایسه با مارگارت اتوود، نویسنده مشهور کانادایی که بیشتر به خاطر رمان ویرانشهری خود در سال ۱۹۸۵ به نام سرگذشت ندیمه مشهور شد.
اما بار دیگر آکادمی به سمت دیگری رفت و این سوال را دوباره ایجاد کرد: چرا جایزه ادبی نوبل از نویسنده مشهور اینقدر گریزان است؟
ایبنا به نقل از چین تایمز نوشت: در طول سالها، منتقدان دلایل متعددی را ذکر کردهاند که مهمترین آنها فقدان بیانیههای سیاسی در آثار وی است.
در سالهای اخیر گفته شده است که آکادمی سوئد به سمت نویسندگانی میرود که آثارشان از نظر سیاسی قابل ستایش است و از نویسندگانی که افراد مستضعف را روشن میکنند و کسانی که با حاکمان ستمگر مبارزه میکنند و یا بهطور جدی به مسائل اجتماعی معاصر میپردازند، حمایت میکند. چنین عناصری زمینهساز آثار برنده امسال نیز هستند.
کمیته نوبل اعلام کرده گورنا -که کارش بر استعمار و آسیب ناشی از تجربه پناهندگان متمرکز است- این جایزه را «به دلیل کاوش بدون ملاحظهکاری و دلسوزانه اثرات استعمار و سرنوشت پناهندگان در خلیج بین فرهنگها و قارهها» دریافت کرده است.
این رمانها وی را «از توصیفات کلیشهای دور میکند و نگاه ما را به شرق آفریقای شرقی باز میکند که برای بسیاری از دیگر نقاط جهان ناآشنا است.»
در سال 2015 ، نویسنده بلاروس سوتلانا الکسیویچ به دلیل «نوشتههای چندصدایی، و یادمانی از رنج و شجاعت در زمان ما» مورد تقدیر قرار گرفت. کار گزارشگرانه او شامل موضوعاتی از جنگ دهساله شوروی در افغانستان تا فاجعه هستهای چرنوبیل بود.
نویسنده فرانسوی پاتریک مودیانو، که در سال ۲۰۱۴ این جایزه را دریافت کرد، بهخاطر «هنر یادبودی که با آن بر ناخوشایندترین سرنوشتهای بشری را دست گذاشته و جهان زندگی تحت اشغال (نازی) را نمایان کرده است، مفتخر شد.»
در مورد کمیته، کوئچیرو سوکگاوا، استاد ادبیات ژاپنی در دانشگاه زنان گیفو که مدتهاست موراکامی را مطالعه میکند، میگوید: «وقتی نویسندگان مورد بررسی جایزه به زبانهای مختلف مینویسند و از این همه زمینههای مختلف فرهنگی بیرون میآیند، آنچه در پایان تفاوت ایجاد میکند این است که آیا آثار آنها دارای اهمیت سیاسی است یا خیر.»
به گفته وی، این امر به نویسندگانی مانند اتوود و نویسنده کنیایی نگوگی وا تیونگو -یکی دیگر از نامزدهای دائمی نوبل- برتری رقابتی نسبت به موراکامی میدهد: اتوود اغلب با فمینیسم در ارتباط است؛ درحالیکه نگوگی در دهه ۱۹۷۰ پس از نوشتن نمایشی ضد نظام زندانی شد که تصور میشد تهدیدی برای وضع موجود در آن زمان است.
سوکگاوا میگوید: «اما چنین عناصری در آثار موراکامی وجود ندارد.»
در واقع، او میگوید رفتارهای اخیر موراکامی ممکن است به آکادمی سوئد این تصور را بدهد که او از تعهد خود به عدالت سیاسی فاصله گرفته است.
در ماه مارس، این نویسنده با غول خردهفروشی ژاپنی یونیکلو همکاری کرده و به خاطر اتهامات کار اجباری اویغورها در سین کیانگ مورد انتقاد قرار گرفت؛ و دلیل منتقدان، ادعاهایی بود مبنی بر این که پیراهنهای آنها با پنبه از منطقه تهیه شده است. البته فستریتیلینگ، شرکت مادر یونیکلو، ارتباط محصولاتش با نقض حقوق بشر را رد کرده است.
موراکامی همچنین در مورد نحوه نمایش رمانهایش در مورد زنان و رابطه جنسی با جنجال مواجه شده است.
به عنوان مثال، توصیفات زنده او از صحنههای جنسی شامل قهرمان مرد و یک دختر زیر سن قانونی در رمان سهجلدی 1Q84 در سال ۲۰۰۹، توسط برخی منتقدان به عنوان پرچم قرمز بالقوه برای آکادمی سوئد ذکر شده است.
سوکگاوا گفت: «جنسیتگرایی در مورد یک دختر زیر سن قانونی و توصیفات مفصل درباره شهوتطلبی بدن او را میتوان در زمینه ادبی امروز مشکلساز دانست.»
یک سطر از این سهگانه بعداً منجر به نامزدشدن این نویسنده برای جایزه سالانه مجله انگلیسی مرور ادبیات جنسی کثیف شد که برای افشای «فجیعترین بخش توصیف جنسی در یک اثر داستانی» طراحی شده است.
همچنین در آثار موراکامی تمایل به فرهنگ مصرفکننده غربی وجود دارد. قهرمانان داستان در رمانهای او اغلب زندگی شیکی دارند - به موسیقی غربی گوش میدهند، لباسهای زیبا میپوشند و پاستا و ساندویچ میخورند.
سوکگاوا میگوید روشنفکران جهان تمایل دارند با شک و تردید به این نمونههای تجاریگرایی نگاه کنند؛ اما موراکامی به جای آنکه از آن فاصله بگیرد، آثاری را قلم میزند که تحسین خوانندگان آسیایی را برمیانگیزد.
سوکاگاوا میگوید: «موراکامی در دورانی ظهور کرده که توانایی مصرف این چیزها به عنوان اثبات موقعیت اجتماعی افراد در نظر گرفته شده و کارهای او نیز با همین منوال رونق یافته است. اما آن دوران در حال گذر است. من فکر میکنم کار حرفهای او در حال حاضر در یک دوراهی قرار دارد؛ زیرا تا زمانی که او چیز جدیدی را آزمایش نکند، شانس برندهشدن او در نوبل اندک باقی میماند.»