شعر ناخوانده شفیعی کدکنی از مجموعه طفلی به نام شادی/ زندگی کردم ولی از دور
کتاب "طفلی به نام شادی"، سروده شفیعی کدکنی و شامل 247 قطعه شعر در قالب‌های مختلف قصیده و غزل و رباعی و نیمایی سال گذشته منتشر شد.
ایران آرت: صفحه منتسب به محمدرضا شفیعی کدکنی، شاعر و استاد ادبیات فارسی دانشگاه تهران، شعری از مجموعه "طفلی به نام شادی" را بازنشر کرد. کتاب "طفلی به نام شادی"، سروده شفیعی کدکنی و شامل 247 قطعه شعر در قالب‌های مختلف قصیده و غزل و رباعی و نیمایی سال گذشته منتشر شد.
متن این شعر که "زندگی کردم ولی از دور" نام دارد به شرح زیر است:
زندگانی می‌کنم اینجا، ولی از دور
مثل مشتی کاغذِ چرکِ مچاله
توی یک سطل زباله
زندگی را دور می‌ریزم
در لجن‌زاری که هر رجّاله و تعویذ‌خوان آنجا
خویش را فرمان‌روای خون و خوان و خواهش انسان
می‌شناسد،
آه!
زندگانی می‌کنم،
آری،
ولی از دور
چون درختی زرد
در پایینِ پاییزان
روز‌های عمرِ خود را می‌تکانم
در مسیرِ باد
روزها و روز‌های روز
سالها و سالهای سال
زندگی کردم ولی از دور.
