روایت عکاس از سالهای اول انقلاب با مجله تماشا و سروش(قسمت اول)
مریم زندی: با کمترین حقوق بازخرید شدم چون نمیخواستم رییس داشته باشم
در بخش تحریریه اشخاص زیادی با مجله به طور ثابت یا غیر ثابت همکاری داشتند، مثل منوجهر آتشی و قیصر امین پور و بسیاری از نویسندگان و شعرا و کسانی که دستی در نوشتن داشتند.
ایران آرت، مریم زندی: سال 1349 به عنوان عکاس در تلویزیون ملی ایران استخدام شدم. محل کارم قسمت فیلم در تلویزیون بود ولی بعد از مدت کمی که تصمیم به انتشار مجله ی تماشا گرفته شد، مرا به اداره ی روابط عمومی منتقل کردند و شدم عکاس مجله ی تماشا، مدتی بعد که صحبت از انتشار مجله ای متفاوت و در خور تلویزیون ملی ایران و البته بیش تر فرهنگی و هنری می شد و بعد از جلساتی بالاخره تصمیم به انتشار آن گرفته شد و شماره ی صفر آن در تاریخ شنبه پنجم دی ماه 1349 در قطع 22 در 28 سانتی متر و در 50 صفحه منتشر شد. به صاحب امتیازی رضا قطبی، مدیریت ایرج گرگین و سر دبیری ژیلا سازگار؛ هیئت تحریریه: نادر ابراهیمی، بهمن بوستان، محمد حقوقی، ابراهیم رهبر، عزت الله زنگنه، خسرو سمیعی ، باربد طاهری، منوچهر محجوبی، عطاءالله نوریان و دیانا نیک سجل بودند؛ طرح و تنظیم: قبادشیوا، عکس : مریم زندی؛ کاریکاتور: لطیفی. پس از بررسی و نظر خواهی قرار شد قطع مجله تغییر کند و بزرگ تر شود. قطع مجله 24 در 26 سانتی متر شد که تا شروع انقلاب به همین قطع منتشر می شد. با شروع چاپ مجله علی قشقایی عکاس هم به ما پیوست و قرار شد روی جلد ها را که رنگی بود او عکاسی کند و از برنامه های تلویزیون و اتفاقات خبری و مصاحبه ها، من عکاسی کنم. من تازه کار بودم و هنوز روی جلد حق من نبود! مدتی هم کاوه گلستان در شروع کار تماشا با ما همکاری می کرد.
دفتر مجله ابتدا در ساختمان تلویزیون خیابان الوند بود. به تدریج و با گسترش کار مجله در بخش های مختلف افراد بیشتری به گروه اضافه شدند. بهمن جلالی، هادی هراجی و ضیاءالدین خطیر در بخش عکاسی و در بخش تحریریه و گرافیک هم فوزی تهرانی، علی اصغر محتاج، علی خسروی، فریده شهبازی، ژاله چاه کوتاهی، مهنوش مشیری، شهرام گلپریان، تابش میر میریان، بیژن بیژنی، ملیحه حجتی و افراد دیگری اضافه شدند.
البته در بخش تحریریه اشخاص زیادی با مجله به طور ثابت یا غیر ثابت همکاری داشتند، مثل منوجهر آتشی و قیصر امین پور و بسیاری از نویسندگان و شعرا و کسانی که دستی در نوشتن داشتند. مجله به تدریج با مطالب بهتر و پروپیمان تر و البته بیشتر مقالات هنری و فرهنگی، جای خود را در مطبوعات کشور باز کرد و بعد از چند سالی انتشارات سازمان رادیو و تلویزیون ملی هم به نام انتشارات سروش شروع به کار کرد سازمان وسیع تر و ساختمان های بیشتری شد و کادر سردبیری و تحریریه و عکاسی مجله به طبقه ی چهارم ساختمان تخت طاووس نقل مکان کرد. بعد از مدتی به مجله ی تماشا یک مجله ی داخلی هم اضافه شد که تمام برنامه های هفتگی تلویزیون همراه با عکس و توضیحات راجع به برنامه ، در آن چاپ می شد. البته از شروع انتشار، این فکر وجود داشت و به تدریج کامل تر شد. بعد از خانم سازگار، ایرج گرگین سردبیر مجله شد و بعد رضا سید حسینی، فولادی، همدانی، کریم امامی که هر کدام با روش خودشان مجله را مدیریت می کردند.روابط کارکنان مجله تماشا، در طبقه چهارم ساختمان تخت طاووس، دوستانه و پر تحرک بود و همیشه شاهد آمد و رفت اغلب چهره های سرشناس فرهنگ و هنر به دفتر مجله بودیم. من برای رفت و آمدم ساعت خاصی نداشتم، صبح ها دیرتر می رفتم ولی گاهی تا ساعت نه و ده شب در استودیو های تلویزیون مشغول عکاسی از برنامه ها و یا در تاریک خانه مجله مشغول چاپ عکس بودم. بعد از پیروزی انقلاب و تمام شدن اعتصاب ها، مجله در قطع کوچکتر و با نام سروش شروع به انتشار کرد و فکر میکنم هنوز منتشر می شود. من تا سال 1362 کارمند تلویزیون و در انتشارات سروش بودم . ولی فضا سرد و پر تنش شده بود، اگرچه که در مجله تماشا جز رئیس و دربان کس دیگری عوض نشده بود! در سال1362 با کمترین حقوق باز خرید شدم و برای همیشه از کاری که رئیس داشته باشم خداحافظی کردم.
منبع: مجله اندیشه پویا