پنج راز ادبی که هرگز کشف نشد/ از غیب شدن آگاتا کریستی تا علت مرگ آلن پو
در دنیای نویسندگان و ادبیات رازهایی باقی مانده که هرگز برملا نشدهاند. چه کسی میداند آلن پو بر اثر مواد و الکل درگذشت یا خودکشی کرد؟ یا چه کسی میداند نمایشنامه "کاردینو" شکسپیر کجاست؟
ایران آرت: شهروند نوشت: آگاتا کریستی 11 روز غیبش زد، هیچکسی نفهمید آلن پو چطور مرد، نمایشنامه گمشده شکسپیر را کسی پیدا نکرد و… در تمام عرصهها همیشه رازهایی باقی میمانند که هرگز برملا نمیشوند. البته محققانی هم یافت میشوند که در پی کشف این رمز و رازها میروند اما درباره آنچه در این گزارش خواهید خواند، تاکنون کسی موفق به کشفشان نشده است.
وقتی آگاتا کریستی غیبش زد!
یکی از معروفترین کارآگاهینویسان جهان است. در این گزاره شکی نیست. از اولین پیشگامان در این حوزه هم بهشمار میرود. کارآگاههای ماندگاری هم در تاریخ ادبیات خلق کرده؛ از جمله پوآرو و خانم مارپل. بر اساس کتابهایش آثار سینمایی فراوانی هم خلق شده. آثارش به اکثر زبانهای دنیا ترجمه شده و تقریبا همگی آنها هم در طول سالهای مختلف در ایران به فارسی ترجمه شده است. او در زمان حیاتش بسیار مشهور شده بود اما اتفاقی برایش پیش آمد که هیچوقت درباره آن حرف نزد. او شب سوم دسامبر سال 1962، سوار ماشینش شد و بدون اینکه به هیچکسی بگوید، ناگهان غیبش زد! مقصد آگاتا کریستی مشخص نبود. فردای آن روز رسانهها پر شد از حدس و گمانهای فراوان، حتی عدهای گفتند که او به دست افراد ناشناس کشته شده. پلیس هم شروع به جستوجو کرده بود اما چیزی دستگیرش نشد، تا اینکه 11 روز بعد، آگاتا کریستی به خانه برگشت. او در این مدت کجا بود؟ کریستی در اینباره هیچوقت حرفی نزد. خبرنگاران حتی ماشینش را هم در محلی که آن را رها کرده بود و به جایی نامعلوم رفته بود، پیدا کردند اما او هیچوقت راز این غیبت چندین روزه را فاش نکرد.
علت مرگ آلن پو چه بود؟
آلن پو را به داستانهای دلهرهآور میشناسند. او در این ژانر از پایهگذاران است و بسیاری در ادبیات داستانی آمریکا و پس از آن از او تأثیر گرفتهاند. او در قالب داستان کوتاه کار خود را آغاز کرد و یکی از سرآمدهای این عرصه شد، ضمن اینکه جزو اولین پیشگامان داستانهای کارآگاهی نیز بهشمار میرود. از معروفترین داستانهایش میتوان به "گربه سیاه" اشاره کرد. بعدها همین داستان هم منبع الهام بسیاری از نویسندگان شد. مهمترین نکته اما در زندگی آلن پو این است که هیچوقت تا به حال کسی نفهمیده علت مرگ او چه بود. تمثیلی وجود دارد با این مضمون که مارگیر را مار میکشد. گویا آلن پو هم به داستانهای مخوف خودش دچار شد. چون هفتم اکتبر 1849، فقط 40سال داشت که زندگی را وداع گفت. او را روی نیمکتی در پارک پیدا کردند و به بیمارستان بردند. هوشیاری آلن پو در بیمارستان هم برنگشت و 4روز تمام هذیان میگفت. هر چه تلاش کردند بفهمند چه بلایی سرش آمده، هیچ چیزی عایدشان نشد. سرانجام هم دلایل زیادی برای مرگش ذکر کردند؛ انسداد شریان، موادمخدر، وبا، هاری، خودکشی، الکل، سل و….
نمایشنامه شکسپیر کجاست؟
ویلیام شکسپیر از معروفترین شاعران و نمایشنامهنویسان جهان است. نقاط ابهامآمیز درباره زندگی او کم نیستند. گاهی حتی گفتهاند که چنین کسی اصلا وجود نداشته و یک اسم مستعار بوده! با این حال جوابهای مستدلی هم علیه این ادعا نوشته شده. بنابراین نمیتوان درباره این موضوع اظهارنظر قطعی کرد، اما یکی از ابهامآمیزترین نکات دیگر، نمایشنامهای است که شکسپیر در زمان زندگی نوشته و کسی آن را نخوانده است. نویسنده نمایشنامههای معروفی از جمله "هملت"، "مکبث"، "اوتللو" و… گویا نمایشنامه دیگری هم دارد به اسم "کاردینو". حالا چرا چنین ادعایی وجود دارد؟ چون یک ناشر نمایشنامهای از او به این نام در سال 1653 منتشر کرده. سند خرید این نمایشنامه از سوی ناشر مربوطه وجود دارد، حتی اسنادی وجود دارد که نشان میدهد این نمایشنامه روی صحنه رفته. با این حال هنوز کسی هیچ ردی از این نمایشنامه پیدا نکرده است. گفته میشود شکسپیر این نمایشنامه را تحتتأثیر کتاب "دون کیشوت" اثر سروانتس نوشته است.
چه کسی "بیوولف" را نوشت؟
هویت مؤلف یا مؤلفان بعضی آثار مشهور جهان همچنان ناشناخته است؛ از جمله "هزار و یک شب" که هنوز هم کسی نمیداند آن را چه کسی نوشته است؟ عدهای میگویند مؤلفش یکنفر بوده اما بعدها برخی افراد قصههایی به آن اضافه کردهاند. در هرحال این قضیه درباره "بیوولف" هم صادق است. "بیوولف" اولین اثر حماسی شناختهشده در اروپاست. این کتاب به زبان انگلیسی کهن نوشته شده و مورخان تاریخ نگارشش را بین سالهای 700 تا 1000 تخمین زدهاند. این نوشته حماسی تا قرن نوزدهم حتی به این نام مشهور نبود بلکه تازه بعد از این قرن بود که به نام "بیوولف" شناخته شد. ماجرای این حماسه به نبردهای پهلوانی برمیگردد در قبیلهای در دانمارک. مردم این قبیله از شر جانوری خونخوار در امان نیستند. نام این جانور "گرندل" است. پهلوان "بیوولف" در نهایت گرندل را میکشد و به قعر آب فرو میرود تا مادر این جانور را هم هلاک کند. او با این نبرد قهرمانی به پادشاهی میرسد اما سرانجام در رویارویی با اژدهایی دیگر کشته میشود.
کدهایی که شکسته نشد
عتیقهشناس انگلیسی کتاب هم مینوشت. ویلفرد مایکل وینیچ، هم علاقهمند به جمعآوری کتابهای قدیمی بود، هم صاحب یکی از بزرگترین کتابفروشیهای کتابهای نایاب. در واقع پدیده فروش کتابهای نایاب مربوط به حالا نیست و در گذشته نیز رواج داشته. وینیچ در سال 1912، کتابی عتیقه خرید که بیشتر از کتابهای دیگر او را مشغول کرد. این کتاب به شکلی رمزگذاریشده نوشته شده بود و متعلق به اواخر قرن پانزده و اوایل قرن شانزدهم میلادی بود. با این حال هیچ شرحی درباره آن وجود نداشت و هیچکس نمیدانست چطور باید این کتاب را خواند. بعد از آن محققان بسیاری برای رمزگشایی این کتاب دست به کار شدند ولی هیچکدام نتوانستند رمز را بشکنند و تا همین حالا هم هنوز کسی نمیداند جزئیات این کتاب چیست. الفبای به کار رفته در این کتاب، ناشناخته هستند و تنها چیزی که فهمیدهاند این است که این کتاب درباره دستور داروسازی است. چه دارویی؟ برای چه درمانی؟ و چگونه؟ هیچکس هنوز چیزی نمیداند.