بازگشت گلی ترقی به روزهای اوج/ رمان جدید خانم نویسنده منتشر شد
"دیوهای خوشپوش" را شاید بتوان بازگشتی دوباره به روزهای اوج ترقی دانست؛ داستانهایی که مخاطبان پیگیر آثار ترقی را یاد "جایی دیگر" و "دو دنیا" میاندازد.
ایران آرت: گلی ترقی در کتاب "من هم چه گوارا هستم" سعی می کند به شکل مرسوم قصه بنویسد، در رمان "خواب زمستانی" به سمت سمبولیسم پیش میرود که فضای دهه ٦٠ دارد و در "خاطرههای پراکنده"، صرفاً به گذشته و کودکی خود بر میگردد و سعی میکند کشفهایی را که در آن دوره کرده ارایه دهد.
به نوشته شهروند، گلی ترقی بیشک مهمترین نویسنده دهه هفتاد است اما سال ٩٣ دو کتاب چاپ کرد با عنوان "فرصت دوباره" و "اتفاق" که حال و هوای آثار اسبق او را نداشتند. "اتفاق" در آن روزها به یک اتفاق در صفحات مجازی بعضی از نویسندگان و منتقدان تبدیل شد. تا جایی که بعضی از آنها بهتندی آن را رمانی با کیفیت بسیار پایین ارزیابی کردند. برخی نیز از پایان این نویسنده بزرگ سخن گفتند چون بر این باور بودند که گویا رمان جدید خانم ترقی پهلو به آثار عامهپسند میزند.
ماجرای "اتفاق" از این قرار است که خواهر و برادر دوقلویی در دهه بیست به دنیا میآیند که علاقه فراوانی به هم دارند. آنها با هم بزرگ میشوند و در این میان پسر عاشق دختری میشود که فرجامی تراژیک دارد. بعد از مدتی پسر به خارج میرود و خواهر دوقلویش در ایران میماند. او برای دیدار برادرش بیتاب است اما مرگ پدرشان اجازه نمیدهد که آرزویش تحقق پیدا کند. پس از آن هم مادر میمیرد و دوباره خواهر نمیتواند برادر دوقلویش را ببیند. در این میان انقلاب اسلامی نیز به پیروزی میرسد و دیدار این دو را به تأخیر میاندازد. اما بالاخره برادر بعد از پنجاه سال برمیگردد. در این میان خواهر هم با کسی که عاشقش بوده ازدواج میکند. و به این ترتیب رمان با خوبی و خوشی به پایان میرسد. البته اینکه رمانی "پایانِ خوش" داشته باشد هیچ عیب و ایرادی تلقی نمیشود اما شیوه روایت ترقی به اعتقاد نویسندگان و منتقدان، اُفت محسوسی داشت. تا جایی که دیالوگها را حتی به دیالوگهای سریالهال ضعیف ایرانی تشبیه کرده بودند. با این حال نباید سابقه گلی ترقی را نادیده گرفت.
داستان "بزرگ بانوی روح من" از مجموعه "جایی دیگر" در سال ١٩٨٦ میلادی به عنوان برترین قصه سال فرانسه (از میان قصههای غیر فرانسوی) برگزیده شد. در سال ١٣٨٠ داستانهای "اناربانو و پسرهایش"، "بزرگ بانوی روح من" و "درخت گلابی" از همان مجموعه توسط داوران دوره اول جایزه هوشنگ گلشیری به عنوان داستان برگزیده انتخاب شدند. در سال ١٣٨٢ داستانهای "آن سوی دیوار" و "گلهای شیراز" از مجموعه "دو دنیا" توسط داوران دوره سوم جایزه هوشنگ گلشیری دوباره برگزیده شدند. فیلم "درخت گلابی" یکی از آثار تأثیرگذار داریوش مهرجویی بر اساس داستان او ساخته شد و… گلی ترقی در واقع نویسندهای بود که طیف علاقهمندان فراوانی را با داستانهای خود همراه کرد. در واقع اگر بخواهیم طبقهبندی کلی از آثارش ارایه بدهیم باید بگوییم او در مجموعه "من هم چه گوارا هستم" سعی می کند به شکل مرسوم قصه بنویسد. در رمان "خواب زمستانی" به سمت سمبولیسم پیش میرود که فضای دهه ٦٠ دارد و سیاسی است. در "خاطرههای پراکنده" هر دو نوع را کنار گذشته، صرفاً به گذشته و کودکی خود بر میگردد و سعی میکند کشفهایی را که در آن دوره کرده ارایه دهد. در "جایی دیگر" که اکثر قصهها در فرودگاه، هواپیما یا در حرکتهای مهاجران یا اوایل ورودشان اتفاق میافتد سعی میکند این مسائل را نمایش دهد و در "دو دنیا"، تناقضهای انسان مهاجر را نمایش میدهد.
ترقی در کتاب جدیدش که به تازگی منتشر شده دوباره به داستان کوتاه روی آورده؛ شش داستان در کتابی با عنوان "دیوهای خوشپوش". او در این داستانها نقب میزند به گذشتههای دور و جهان نوستالژی خود را بازسازی میکند. البته نوستالژی در آثار ترقی چندان استحکامی ندارد؛ گویی رایحهای بر دیوار است که چندان هم نمانده است و نویسنده حسرتی از این بابت ندارد. "دیوهای خوشپوش" را شاید بتوان بازگشتی دوباره به روزهای اوج ترقی دانست؛ داستانهایی که مخاطبان پیگیر آثار ترقی را یاد "جایی دیگر" و "دو دنیا" میاندازد. این کتاب بهتازگی از سوی انتشارات "نیلوفر" منتشر شده و باید منتظر ماند و نظرات منتقدان را درباره آن دید.