اتفاقات تلخ و شیرین ادبیات در سال ۹۸
از انتشار تصحیح کتاب عطار پس از ۵۰ سال تا خداحافظی خالق "قصههای مجید" با نویسندگی و مرگ چند چهره بزرگ ادبی، از اتفاقات مهم ادبیات در سال ۹۸ بود.
ایران آرت: گذر از یک سال، گذر از فراز و فرودها و بیم و امیدهاست. روزهای پایانی سال، موسم مرورِ تلخ و شیرینها و به دست گرفتن کارنامه روزهایی است که گذشت. ادبیات فارسی هم در این یک سال روزهای خوش و ناخوش زیادی را از سر گذرانده است؛ از داغِ رفتنِ استادان و شاعران بزرگ و نامآور تا شیرینی رکوردها و جایزهها؛ از زنده نگه داشتن نام و یادِ نویسندهها و شاعران معاصر تا خداحافظیِ تلخِ یک عزیز با دنیای قلم.
به گزارش خراسان، در این نوشته سعی شده مهمترین رویدادهای ادبیات ایران در سال ۹۸ مرور شود:
چشم روشنیِ اردیبهشتیِ استاد
خیلیها چشم به راهش بودند و بالاخره امسال فرصت دیدار در نمایشگاه کتاب تهران فراهم شد. دو جلدیِ دوستداشتنیِ تذکرة الاولیای عطار به تصحیحِ ارزشمند استاد شفیعی کدکنی در غرفه نشر سخن رونمایی شد. به گفته مسئولان این انتشارات، علاقهمندان در نمایشگاه حدود هزار و 500 دوره از این کتاب را خریدند و فروش این اثر از مرز 400 میلیون تومان گذشت. استاد شفیعی کدکنی حدود 50 سال برای گردآوری نسخههای کهن و اصیل تذکرة الاولیای عطار وقت گذاشته و همین نکته تصحیح او را معتبرترین و متفاوتترین تصحیح از متن عطار کرده است.
خداحافظیِ تلخِ "هوشو" با قلم و کاغذ
درست در روزهای خوش نمایشگاه کتاب و هنگام رونمایی از تازهترین اثر خالق قصههای مجید به نام "قاشق چایخوری"، خبری بد غافل گیرمان کرد و آن اعلام خداحافظی هوشنگ مرادی کرمانی با دنیای نویسندگی بود. این نویسنده محبوب معاصر روز هفتم اردیبهشت در همایش "گنج سیساله" به مناسبت سیامین سال تأسیس مرکز کرمانشناسی در دانشگاه شهید باهنر گفت: "معتقدم نویسنده مانند بوکسور و فوتبالیست و ... یک دورهای دارد و تمام میشود. دوره من تمام شده است و دیگر نمیخواهم بنویسم. البته اگر بتوانم".
تخریب در رشت، مرمت در تهران
بعد از دو سال کش و قوس سرانجام در بهار امسال خانه مادری هوشنگ ابتهاج(ه.ا. سایه) در رشت تخریب شد و حرف و صدای سایه هم نتوانست مانع تخریب این بنا شود. ماجرا از خرداد 96 شروع شد که بعضی از همشهریهای ابتهاج از احتمال تخریب خانه مادری او به دلیلِ این که ثبت ملی نبود، خبر دادند و بالاخره هم شد آنچه نباید میشد. از طرفی در همین بهار خبری خوش رسید که شهرداری تهران خانه نیما یوشیج را به مبلغ 13.5 میلیارد تومان خریده است. چند ماه بعد هم مدیر عامل سازمان زیباسازی تهران از تلاشها برای آماده کردن این خانه با کاربری فرهنگی مناسب تا پایان سال خبر داد که البته تا امروز، یعنی 22 اسفند، هنوز خبری نیست!
حالِ خوشِ ادبیات کودک و نوجوان
امسال برای ادبیات کودک و نوجوان ایران سالِ خوشحالکنندهای بود و سه اتفاق خوش در آن افتاد. اول این که فرهاد حسن زاده به فهرست نامزدهای نهایی جایزه هانس کریستین اندرسن در سال 2020 راه پیدا کرد. این جایزه، مهمترین جایزه ادبیات کودک و نوجوان در جهان و معروف به نوبل کوچک است. خبر خوش دوم این که هوشنگ مرادی کرمانی هم به عنوان یکی از نامزدهای دریافت جایزه آسترید لیندگرن در سال 2020 معرفی شد و سوم این که در شهریور امسال کتابخانه بینالمللی مونیخ آلمان کتاب "یک شعر بیطاقت" سروده افسانه شعباننژاد را در تقویم سالانه خود به عنوان یکی از آثار برتر شعر جهان معرفی کرد.
دریغ و آه از بزرگانِ رفته...
سه شنبه، هشتم مرداد خبری تلخ، آه از نهادِ همه برآورد و آن درگذشت حسین آهی، شاعر معاصر کشورمان بود. او مدتها با بیماری سرطان دست و پنجه نرم کرد و در 66 سالگی از دنیا رفت. حسین آهی در دهه 80 اجرای برنامه "با کاروان شعر و موسیقی" را بر عهده داشت و پس از آن برنامه رادیویی "تماشاگه راز" را اجرا میکرد. درست سه ماه بعد، یعنی هشتم آبان خبر تأسفآور دیگری شنیدیم و آن درگذشت استاد برجسته ادبیات فارسی، دکتر مظاهر مصفا بود. این استاد برجسته دانشگاه تهران، قصیدهسرای برجستهای هم بود و رساله دکترایش را زیر نظر استاد بدیعالزمان فروزانفر با عنوان "تحول قصیده در ایران" نوشت.
صدتایی شدنِ "چراغها را من خاموش میکنم"
یکی از اتفاقات امیدبخش برای رمان و داستان ایرانی در سال 98 رقم خورد و آن تجدید چاپ رمان "چراغها را من خاموش میکنم" زویا پیرزاد برای صدمین بار بود. این رمان که روایت زندگی زنی ارمنی به نام کلاریس آیوازیان در یکی از محلههای آبادان است، از سال 1380 تا کنون توانسته است مخاطب داستان ایرانی را با خود همراه کند و بارها و بارها تجدید چاپ شود. جالب این که "چراغها را من خاموش میکنم" به زبانهای مختلفی از جمله فرانسوی، آلمانی، ترکی و یونانی هم ترجمه شده است.