جوجو مویز و علایق خاص ادبیاش/ از نخواندن "جنگ و صلح" شرمسارم!
نویسنده انگلیسی آثاری چون "من پیش از تو"، "پس از تو"، "هنوز هم من" در این مطلب از آثاری سخن میگوید که در زندگیاش تأثیرگذار بودهاند.
ایران آرت: جوجو مویز نویسنده 50 ساله انگلیسی با داستانهای عاشقانهای چون "من پیش از تو"، "پس از تو"، "هنوز هم من"، و آخرین رمانش، "بخشنده ستارگان" در دنیا شناخته میشود.
خانم مویز پیش از اینکه نویسنده شود روزنامهنگار بود و از سال 2002 به نوشتن رمانهای عاشقانه رو آورد و جز معدود نویسندگانی است که موفق شد جایزه انجمن داستانهای عاشقانه را دو بار به دست آورد.
به گزارش ایبنا به نقل از گاردین، از او درباره آثاری که میخواند، دوست دارد، هدیه میدهد و ..... سؤال کردیم. خواندن پاسخهای این نویسنده انگلیسی خالی از لطف نیست:
کتابی که در حال حاضر میخوانم:
"تئاتری برای رویاپردازان" نوشته پولی سامسون. داستانی جذاب که درباره جمعی از شاعران و هنرمندان مانند لئونارد کوهن است. نویسنده در خلق تصاویر انتزاعی هنرمندانه عمل کرده است.
کتابی که زندگیام را تغییر داد:
"کتاب گزارش فابر" با ویراش جان کری. این کتاب منبع الهام من برای روزنامهنگار شدن و سپس نوشتن داستان بود.
کتابی که بیشترین تأثیر را بر من گذاشت:
"پشت صحنهیِ موزه" نوشته کیت اَتکینسون. وقتی این کتاب را خواندم سه رمان چاپنشده نوشته بودم و اولین کتابی بود که اهمیت "صدا" را به من آموزش داد و پس از آن اولین داستانم منتشر شد.
کتابی که ای کاش من نوشته بودم:
بیشتر کتابهایی که زحمت میکشم و تمام میکنم.
آخرین کتاب خندهداری که خواندم:
"انحرافات استاندارد" نوشته کاترین هینی. در طول یک پرواز چنان بلند خندیدم که خانوادهام تظاهر میکردند نسبتی با من ندارند.
آخرین کتابی که با خواندنش اشک ریختید:
اخیراً خیلی کتاب غمانگیز نخواندهام اما کتاب "چیزی که دوست داشتم" نوشته سیری هاستوِد سبب شد در لابی هتل چنان آهی بکشم که نگهبان هتل به سمت من آمد و جویای حال من شد.
کتابی که نتوانستم تا پایان بخوانم:
هر از چند گاهی کتابها را تا پایان نمیخوانم. قبلاً اینطور نبودم اما حالا فکر میکنم زندگی خیلی کوتاه است. اگر تا صفحه 100 جذب کتاب نشوم کنارشان میگذارم. البته نام بردن از این کتابها به نظر من درست نیست.
کتابی که از نخواندنش خجالتزده هستم:
"جنگ و صلح". فکر میکنم در پیشنیه تحصیلی من خلأ بزرگی از ادبیات روسیه قرار دارد و در پر کردن این خلأ هر بار شکست میخورم.
کتابی که از خواندنش لذت میبرید:
"مخمل ملی" نوشته انید باگنولد. وقتی بچه بودم از خواندن داستان دخترک سادهای که عاشق اسبها بود و در نهایت به آرزوهای بزرگش رسید لذت میبردم و این داستان امید زیادی به من بخشید. هر چقدر بزرگتر شدم با خانم براونِ داستان همذاتپنداری بیتشری کردم. کتاب از نسخه سینماییاش جذابتر و زیرکانهتر است.
کتابی که دوست دارید به دیگران هدیه بدهید:
"سه زن" نوشته لیسا تادئو. نگاهی ژورنالیستی به امیال زنانه. شاید با سلیقه عموم سازگار نباشد اما به نظرم هر کسی این کتاب را بخواند تحتتأثیر قرار میگیرد.