شاعرانی که شعرشان در زندان گل کرد
شعرای بسیاری در طول تاریخ ایران بودهاند که با حبسیات خود در تاریخ ماندگار شدهاند.
ایران آرت: حبسیه یا ادبیات زندان، گوشهای از ادبیات است که به توصیف وضعیت زندان، روحیات فرد زندانی شده، خاطرات دوران سخت زندان و رنجهای این دوران از لابلای دیوارهای بلند زندان و روزگاران سخت حبس به شیوهای موثر میپردازد.
به نوشته ماهنامه همشهری، تاریخ حبسیه سرایی در ادبیات فارسی به قرنها پیش باز میگردد. شعرای بسیاری در طول تاریخ ایران بودهاند که با حبسیات خود در تاریخ ماندگار شدهاند. در این مطلب زندگی سه تن از شاعران حبسیهسرای ایرانی در دوره پهلوی را مرور میکنیم.
شعر لبدوخته
محمد فرخی یزدی از حبسیه سرایان بنام تاریخ ایران است. لقب فرخی، شاعر لب دوخته است. او هم نسل با انقلاب مشروطه است و با زبان شعر به مبارزه با حکومت زمانهاش پرداخت. فرخی برای اولین بار هم به خاطر زبان شعری اش بازداشت شد. او در دوران جوانی تحت تاثیر انقلاب مشروطه خطاب به حاکم یزد شعری سرود. فرخی در این شعر به حاکم یزد میگوید که خوی ضحاکی دارد.
دستگیری او پایانی بر مبارزات شعری اش نبود. کار را به جایی میرساند که دهانش با نخ و سوزن توسط حاکم دوخته شد. فرخی در سال ۱۲۹۹ به تهران مهاجرت میکند. یعنی همزمان با کودتای ۱۲۹۹ رضاخان. او در سال ۱۳۱۲ باز هم به زندان میافتد و تا پایان عمر در سیاهی زندان باقی میماند.
جرم فرخی در ابتدا یک شکایت شخصی بود، اما پس از رضایت شاکی باز هم آزاد نشد و به جرم اسائه ادب به ذات همایونی در زندان باقی ماند. کاغذ سیگار و تکه کاغذهای کوچک محل نوشتن شعرهای فرخی بود. در سال ۱۳۱۸ به مناسبت ازدواج ولیعهد محمدرضا پهلوی اعلام عفو عمومی میشود، ولی عفو عمومی شامل حالش نمیشود.
در روز عروسی ولیعهد شعری میسراید که پایانی است بر روزگار سخت او و منجر به قتلش میشود. نتیجه سرودن این شعر میشود انتقال به انفرادی. چهار ماه انفرادی و نوشتن شعرها روی دیوار زندان و در نهایت به دست پزشک احمدی، پزشک زندان کشته میشود."
ادیب اعدام
خسرو گلسرخی جز برای نسل اول انقلاب ناشناخته بود. پخش آخرین دفاع گلسرخی در دادگاه حکومت پهلوی در سال ۸۹، نام او را به سر زبانها آورد. خسرو گلسرخی شاعر و نویسندهای مارکسیست بود. در دورانی که مارکسیستها در صف انقلابیون مسلمان حضور داشتند. از سال ۴۷ در بخش فرهنگی روزنامه کیهان قلم زد.
در سال ۵۱ به جرم طراحی ترور ولیعهد بازداشت شد در حالی که حکومت وقت فکر میکرد گلسرخی از اقدامات خود ابراز پشیمانی کند دادگاه او را به طمع عذرخواهی از شاهنشاه به صورت زنده پخش کرد، اما خسرو در جایگاه متهم ایستاد و گفت: "من دفاعی از خود ندارم. من جز از خلق خود دفاع نمیکنم." حکم اعدام گلسرخی صادر شد و پنج سال پیش از پیروزی انقلاب در ۲۹ بهمن ۱۳۵۲ اعدام شد.
یکی از معروفترین اشعار دوران حبس او چنین است:
گیرم که در باورتان به خاک نشسته ام
و ساقههای جوانم از ضربههای تبرهای تان زخم دار است
با ریشه چه میکنید؟
گیرم که بر سر این باغ بنشسته در کمین پرنده اید
پرواز را علامت ممنوع میزنید
با جوجههای نشسته در آشیان چه میکنید؟
گیرم که میکشید
گیرم که میبرید
گیرم که میزنید
با رویش ناگزیر جوانهها چه میکنید؟
شاعر زمستان
"پاییز در زندان" و "در حیاط کوچ پاییز در زندان" نام کتابهایی است از اخوان ثالث. اخوان مدتی از زندگی خود را در زندان قصر گذراند. حاصل این دوران کتابهای شعری است که در دوران زندان و پس از آن سروده است. مهدی اخوان ثالث، در حکومت پهلوی دو بار گرفتار حبس میشود. بار اول پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ است. در آن دوره تاریک از تاریخ ایران راه فرار از زندان ابراز ندامت از گذشته است.
اخوان ثالث ابتدا حاضر به ابراز ندامت نیست، اما گذر زمان و خیانت سران توده باعث میشود که او برای آزادی اش شعری بسراید. این شعر به مزاج حاکم زمانه خوش میآید و دستور آزادی او صادر میشود. اخوان پس از آزادی در سال ۱۳۳۵، کتاب "زمستان" را در وصف شکست خوردگان کودتای ۲۸ مرداد میسراید.
بار دیگر در سال ۱۳۴۳ به واسطه شکایت یک شخص در برابر قاضی به نقد وضعیت حاکم بر جامعه میپردازد. نتیجه آن میشود حکم زندان برای او. مجموعه حبسیه او تحت عنوان "در حیاط کوچک پاییز در زندان" در سال ۴۴ سرائیده شده است. این شاعر سرانجام در شهریور ۱۳۶۹ از دنیا رفت.