از مهاجرت، تبعید و نرودا تا ازدواج مجدد و رمان جدید/ ملکه ادبیات لاتین: مثل یک رانده شده زندگی میکنم
ایزابل آلنده نویسنده مشهور اهل شیلی که صاحب لقب ملکه ادبیات لاتین است میگوید مهاجران به کشورها غنا میبخشند.
ایران آرت: اکنون بیش از ۷۴ میلیون جلد از کتابهای ایزابل آلنده، نویسنده شیلیایی، به ۴۲ زبان دنیا به فروش رسیده است. سال گذشته سالی پر از تجربههای مهم شخصی و شغلی برای او بود: درگذشت مادرش، انتشار رمان جدیدش "Largo pétalo de mar"و ازدواج جدیدش که چند هفته پیش اتفاق افتاد. او در مصاحبه با دویچه وله درباره کتاب جدیدش و زندگیاش سخن میگوید که درست مانند داستان "Largo pétalo de mar" بیش از هر چیز متاثر از موضوع مهاجرت است.
او در رابطه با کودکی و جوانیاش به عنوان دختر دیپلماتی که پس از کودتای نظامی در شیلی به تبعید در ونزوئلا رفت و سپس به آمریکا مهاجرت کرد میگوید: "من مثل یک رانده شده زندگی کردهام."
او میگوید: "خوب است وقتی که مینویسی در محیطی بیگانه باشی چون مجبور میشوی با دقت بیشتری به جهان بنگری و به آن گوش بدهی."
غنابخشی مهاجران به کشورها
ایزابل آلنده از موضع و رفتار "دولتهای پوپولیستی که ترس و نفرت میپراکنند" انتقاد میکند. او میگوید که در ایالات متحده آمریکا که خود به دست مهاجران بنیان نهاده شد در همه دورانها اقوام و گروههایی وجود داشتند که مورد تبعیض قرار میگرفتند، مثل امروز که مهاجران کشورهای آمریکای لاتین در آمریکا مورد تبعیض هستند. "اما به محض آنکه کسی جذب جامعه بشود سهم مهمی در پیشرفت جامعه بازی میکند و به کشور غنا میبخشد."
به گفته آلنده، داستان آوارگان اسپانیایی که با کشتی وینیپگ به شیلی آمدند عقیده او را در این مورد تأیید میکند. در آن زمان مقاومت شدیدی علیه ورود این مهاجران از سوی کلیسای کاتولیک و محافظهکاران وجود داشت که از آوارگان "کمونیست، آنارشیست، لیبرال و آتئیست" میترسیدند. "اما آنها به سرعت جذب جامعه و بخشی از کشور شدند و سهمی که در ساختن کشور ایفا کردند فوقالعاده است."
نقش پابلو نرودا
یک شخصیت مهم در رمان ایزابل آلنده، پابلو نروداست که تلاشهایش به عنوان کنسول شیلی در پاریس به فراریان اسپانیایی این امکان را داد که بتوانند به شیلی بگریزند. نام اصلی رمان آلنده به زبان اسپانیایی ("Largo pétalo de mar") برگرفته از شعری از نروداست. "آثار پابلو نرودا در تمامی سفرهای من همراهم بودهاند. بیشتر کتابهای من در ایالات متحده نوشته شدهاند، جایی که من در آن زندگی میکنم وکتابها و مطالب دیگر را به انگلیسی میخوانم. نرودا به من امکان داد که زبان و منظرههای شیلی را در ذهنم زنده نگاه دارم."
آلنده درباره انتقادهایی که گروههای فمینیستی از نرودا میکنند و او را ماچو و خشن مینامند، معتقد است: "اثر یک هنرمند را نمیتوان بر مبنای زندگی خصوصی او قضاوت کرد. چون اثر هنری جزء میراث بشری خواهد شد و کسی که آن را خلق کرده ممکن است آدم شکستخوردهای باشد، همانطور که همه ما میتوانیم این گونه باشیم."
گوش دادن به جای قضاوت
در کتاب جدید آلنده نیز، همانند رمانهای نخستین این نویسنده، چند شخصیت زن قوی وجود دارند. برای نمونه پیانونوازی هست که با کشتی فراریان به شیلی میآید و مدیر یک مدرسه موسیقی میشود.
آلنده میگوید: "من زنان شجاع و فعال زیادی را میشناسم، به طوری که هیچ مشکلی برای نوشتن درباره آنها ندارم." او در ضمن به بنیادی اشاره میکند که خود او برای حمایت مالی، بخصوص از زنان و کودکان خانوادههای مهاجر از آمریکای لاتین، در کالیفرنیا تاسیس کرده است.
ایزابل آلنده میگوید برای اینکه جذب مهاجران در جامعه، همانند آنچه در مورد پناهندگان به شیلی رخ داد، با موفقیت صورت گیرد باید با پیشداوری در برابر مهاجران مقابله کرد. " موضوع این است که باید به چشمان آنان نگریست و داستانهایشان را شنید و در برابرشان باز و پذیرا بود. چرا باید از بیگانگان بترسیم؟ با بستن مرزها یا ساختن دیوار نمیتوان مشکلی را حل کرد بلکه باید شرایط زندگی را در کشورهایی بهبود بخشید که افراد از آن فرار میکنند."
انتشار رمان "Largo pétalo de mar" همزمان است با هشتادمین سالروز ورود کشتی وینیپگ به شیلی. ترجمه این کتاب به آلمانی نیز به پایان رسیده است. آلنده این کتاب را در برلین، هامبورگ و کلن معرفی خواهد کرد.