شاعری که بیشتر شعرهایش را در زندان سرود
سرودهها و نمایشنامههای ناظم حکمت در عین سادگی پذیرفته ادیبان ترکیهاند و سالهاست که در کتابهای درسی از آنها بهره میگیرند.
ایران آرت: ۳ ژوئن ۱۹۶۳: ۵۶ سال پیش در چنین روزی ناظم حکمت در مسکو درگذشت. بیشتر شعرهایش را در زندان سرود و در آنجا رمان "جنگ و صلح" لئو تولستوی را به ترکی ترجمه کرد.
ناظم حکمت در تسالونیکی در یونان کنونی زاده شد. پدرش کارمند بلندپایه وزارت خارجه عثمانی و مادرش نجیبزادهای لهستانیتبار بود.
از سه سالگی نزد پدربزرگ مادریش در حلب سوریه آموزش و پرورش یافت.
در سروده "خودزندگینامه" مینویسد:"در سال ۱۹۰۲ زاده شدم. هرگز دوباره به زادگاهم بازنگشتم. عقبگرد را دوست ندارم. در ۱۹ سالگی دانشجو بودم در دانشگاه کمونیستی مسکو. در ۴۹ سالگی باز مهمان مسکو در کمیته مرکزی حزب.
از ۱۴ سالگی میسرایم: "برخی گیاهان را میشناسند، گروهی ماهیها را، من اما جداییها را."
به گزارش دویچهوله، ۲۲ ساله بود که به عضویت حزب کمونیست ممنوعشده ترکیه درآمد و از آن پس یا پنهانی، یا در زندان، یا در تبعید زیست ولی هرگز پیش زورمندان و توانگران سر خم نکرد و هنرش را بازتاب این پایداری قرار داد.
۳۶ ساله بود که به زندان افتاد و ۴۸ ساله بود که پس از اعتراض سرشناسان هنر و ادبیات و برپایی یک عفو عمومی آزاد شد ولی یک سال پس از آن برای همیشه به تبعید اتحاد شوروی پیشین رفت.
سرودهها و نمایشنامههای او در عین سادگی پذیرفته ادیبان ترکیهاند و سالهاست که در کتابهای درسی از آنها بهره میگیرند. در پیشگفتار "منظرههای انسانی" مینویسد: "نویسنده این کتاب یک شاعر ساده ترک است که افتخار میکند مغز، قلب و زندگیاش را در راه مبارزه و برای استقلال ملی، عدالت اجتماعی و صلح گذاشته و در اشعارش بیتوجه و ستایش از نام خود، موقعیت، نژاد و ملیتش، همه شکستها و پیروزیهای خود را از آن مردم خود میداند."
"گر من نسوزم، ور تو نسوزی،
ما گر نسوزیم،
نور از کجا برآید
در تیرگیها؟"
ناظم حکمت در ۶۰ سالگی در پایتخت روسیه کنونی درگذشت.