نویسندهها خجالتی و کمرو هستند/ امیدوارم شخصیتم هیجانانگیز نباشد
آلین اوهانسیان میگوید: در فرهنگ غربی، علی الخصوص در آمریکا، مردم عاشق سرک کشیدن در زندگی سلبریتیها هستند اما من امیدوارم شخصیتم برای مردم برعکس رمانهایم هیجانانگیز نباشد.
ایران آرت: آلین اوهانسیان، نویسنده کتاب "میراث اورهان" در کویت متولد شد اما مدت زیادی نگذشته بود که در سهسالگی همراه با خانوادهاش از کویت خارج شد. در دوران بزرگسالی پس از اخذ مدرک کارشناسی ارشد رشته تاریخ، تحصیلات خود در مقطع دکترا را نیمه کاره رها کرد تا به نویسندگی بپردازد. وی اکنون همراه با همسر و دو پسرش در سن خوان کپیسترانو کالیفرنیا زندگی میکند.
کتاب "میراث اورهان" به چهارده زبان دنیا ترجمه شده و از دیدگاه آمازون برترین کتاب سال 2015 است. علاوه بر اینها، کتاب میراث اورهان جز فینالیستهای جایزه ادبی پن نیز بوده است. علیرغم استقبال ایرانیان از این کتاب در نمایشگاه کتاب تهران، شواهد حاکی از آن است که این کتاب نتوانسته آنطور که باید دل مخاطب ایرانی را بهدست بیاورد. نشر مروارید در سال نود و پنج نخستین سری این کتاب را با ترجمه فریده اشرافی وارد بازار کتاب ایران کرد. فریده اشرافی مترجمی باسابقه است که ترجمه کارهای موفقی همچون "آقای پیپ" را در کارنامه خود دارد و باتوجه به کیفیت کار او و رمان میراث اورهان، احتمالا انتظارات انتشارات مروارید از این کتاب بیشتر از اینها بوده است.
در ادامه متن صحبت محمدرضا چهارسوقی امین در خبرگزاری ایبنا با آلین اوهانسیان را میخوانید.
در کویت متولد شدید و در آمریکا زندگی میکنید، چه چیزی باعث شد که از ترکیه بنویسید؟
من داستان مینویسم و این بدان معناست که میتوانم راجعبه هر مکانی بنویسم، این اماکن میتوانند واقعی یا خیالی باشند. من دانشجوی دکترای تاریخ بودهام و بهعنوان یک مورخ باید تحقیقات زیادی راجعبه موضوعی که میخواهم پیرامون آن بنویسم انجام داده باشم. جالب است بدانی که داستان دنیای وسیعتری از تاریخ دارد. آدم جالبی هستی، آخر این سوال به ذهن هرکسی نمیرسد چون اکثر آدمها اهمیتی به این قضیه نمیدهند. حالا که اینقدر باریک بینی اجازه بده رازی کوچک را با تو و مخاطبانت در میان بگذارم، جد بزرگ من اهل آناتولی بوده اما حتی مادربزرگم آنجا را از نزدیک ندیده است. میتوانم بگویم که برای نوشتن پیرامون آناتولی از تخیلم استفاده کردم.
میدانم که شما به ترکیه سفر کردهاید تا تحقیقاتتان را کامل کنید، آیا هیچ نشانی از تازگی زخم آن نسلکشی در جامعه وجود دارد؟
این زخم نه تنها تازه است، بلکه باز است. این زخم روی نسل جوان ترکیه و همچنین جامعه مدرن ترکیه تاثیرگذار است. یکی از اهدافم از نوشتن این کتاب این بود که نشان بدهم حتی انسانی امروزی مانند اورهان چگونه تحت تاثیر عفونت ناشی از این زخم تاریخی قرار میگیرند.
در هنگام نوشتن رمان تاریخی باید بیشتر به جنبه داستان کار دقت داشت یا جنبه تاریخی آن؟
میلیونها راه برای روایت داستان وجود دارد، هر نویسندهای باید راه خودش را پیدا کند و هیچ باید و نبایدی وجود ندارد. فقط توجه داشته باشید که تاریخ تغییرناپذیر است.
کار بعدیتان راجعبه چیست؟ آیا دوست دارید راجعبه قحطی تاریخی ایران بنویسید؟
در حال حاضر مشغول نوشتن داستانی راجعبه دنیای غرب از دید یک زن هستم. باید بگویم که اطلاعی راجعبه قحطی ایران ندارم. تاریخ بشری وسیع است و هیچکس به تمام آن تسلط ندارد. از طرف دیگر خیلی جسارت میخواهد که به یک نویسنده بگویی از چه بنویسد. مثل این میماند که به یک مرد بگویی که به تصادف زنی را برای عاشق شدن انتخاب کند. امیدوارم بعد از این چنین سوال از کسی نپرسی.
من به شما نگفتم که راجعبه این قضیه بنویسید، صرفا چون فکر کردم این قضیه نیز نوعی نسلکشی بود که توسط بریتانیاییها در ایران اتفاق افتاد شاید این برایتان جالب باشد که راجعبه آن بنویسید، اگر نه قصد جسارت نداشتم.
منظور من هم از جسارت گستاخی نبود، امیدوارم سبک نوشتنت به شکلی باشد که مخاطبان به کل این مصاحبه دیدگاه فلسفی داشته باشند.
تاریخ را در یک کلمه برایمان خلاصه کنید.
تاریخ خلاصهای از نابخردیهای انسان است.
آیا زنی که چنین نوشتار شیرینی دارد، در زندگی روزانهاش به همین اندازه شخصیت هیجانانگیزی دارد؟
نویسندهها که مثل بازیگرها نیستند، آنها خجالتی و کمرواند. در فرهنگ غربی، علی الخصوص در آمریکا، مردم عاشق سرک کشیدن در زندگی سلبریتیها هستند. امیدوارم شخصیتم برای مردم برعکس رمانهایم هیجانانگیز نباشد.
در انتها اگر حرفی با مخاطبانتان در ایران دارید، میتوانید بیان کنید.
از همه شما ایرانیها بابت خواندن این داستان ممنونم، امیدوارم در آینده داستانهای بیشتری برایتان بنویسم.