عطر نرگس، رقص رنگین/ مشاعره بهاری فردوسی و مولانا تا شاملو و ابتهاج
شاعران بزرگ فارسی با لطافت طبع خود و با دلانگیزترین واژگان و عبارات در وصف بهار سرودهاند و نوروز را شادباش گفتهاند.
ایران آرت: از چند روز پیش از رسیدن بهار تا چند روز نخستین سال نو، با حجمی از پیامهای تبریک از سوی دوستان و خانواده مواجه میشویم. ادبیات فارسی از ابتدا تا امروز، گنجینه سرشاری از اشعار ناب بهارانه و عیدانه را در خود جای داده است که میتوان در این روزها به سراغش رفت و تک بیتی ناب برای تبریک از آن استخراج کرد. به گزارش خراسان، کما بیش هیچ شاعری نیست که از بهار و نوروز نگفته باشد. شاعران بزرگ زبان فارسی با لطافت طبع خود و با دلانگیزترین واژگان و عبارات در وصف بهار سرودهاند و نوروز را شادباش گفتهاند. در این نوشتار گلچینی از تک بیتهای بهارانه ادبیات فارسی را که مناسب ارسال برای دوستان و آشنایان است، میخوانید.
شعرکلاسیک
فردوسی
همه ساله بخت تو پیروز باد
همه روزگار تو نوروز باد
نظامی گنجوی
بهاری داری از وی بر خور امروز
که هر فصلی نخواهد بود نوروز
عطار
جهان از باد نوروزی جوان شد
زهی زیبا که این ساعت جهان شد
سعدی
دم عیسی است پنداری نسیم باد نوروزی
که خاک مرده باز آید در او روحی و ریحانی
مولانا
بهار آمد بهار آمد بهار خوش عذار آمد
خوش و سرسبز شد عالم اوان لاله زار آمد
حافظ
بعد از این دست من و دامن سرو و لب جوی
خاصه اکنون که صبا مژده فروردین داد
منوچهری دامغانی
آمدت نوروز و آمد جشن نوروزی فراز
کامگارا! کار گیتی تازه از سر گیر باز
کمال الدین اسماعیل اصفهانی
بزرگوارا روزت همیشه نوروز است
چو وقت گل همه اوقات عمر تو خوش باد
سلمان ساوجی
روز نوروزت مبارک باد و هر روز از نُوَت
ابتدای دولتی که آن را نباشد انتها
شعر نو
شفیعی کدکنی
بزرگا گیتی آرا نقش بند روزگارا / ای بهار ژرف / به دیگر روز و دیگر سال / تو میآیی و باران در رکابت / مژده دیدار و بیداری/ تو میآیی و همراهت / شمیم و شرم شبگیران / و لبخند جوانهها /که میرویند از تنواره پیران
هوشنگ ابتهاج
من به باغ گل سرخ/ همره قافله رنگ و نگار/ به سفر رفتم/ از خاک به گل/ رقص رنگین شکفتن را/ در چشمه نور/ مژده دادم به بهار
فریدون مشیری
بوی باران، بوی سبزه، بوی خاک/ شاخههای شسته، باران خورده، پاک/ آسمان آبی و ابر سپید/ برگهای سبز بید/
عطر نرگس، رقص باد/ نغمه شوق پرستوهای شاد/ خلوت گرم کبوترهای مست / نرم نرمک میرسد اینک بهار/ خوش به حال روزگار
حمید مصدق
تو بهاری؟/ نه، بهاران از توست/ از تو میگیرد وام/ هر بهار این همه زیبایی را/ هوس باغ و بهارانم نیست/ ای بهین باغ و بهارانم تو
احمد شاملو
من باهارم تو زمین/ من زمینم تو درخت/ من درختم تو باهار / نازِ انگشتای بارونِ تو باغم میکنه/ میونِ جنگلا طاقم میکنه
سیدعلی صالحی
مأوای ما گلبرگ کوچکی است / بازمانده از باغی دور / با هزار زمستان دیوانهاش در پی / و سهم ستاره از آفتاب
تنها تبسم پنهانی است / که در انعکاس تکلم شب جاری است/ خدایا از آن پرنده کوچک سبز اگر خبر داری/ بهار امسال را پر از سلام و ترانه کن