گفتگو با نویسنده دربند ترک / فقط مجله زندان را میخوانم
احمد آلتان که پس از کودتای نافرجام در ترکیه همراه برادرش محمد دستگیر و به حبس ابد محکوم شده، با انتشار نسخه انگلیسی نخستین رمان خود دوباره مورد توجه قرار گرفته است.
ایران آرت: نویسنده و روزنامهنگار ۶۸ ساله ترک دو سال پیش بازداشت شد و از فوریه امسال دوران حبس ابد را در زندانی در حومه استانبول (به اتهام داشتن ارتباط با کودتاگران در ترکیه) آغاز کرد. او با اینکه هر روز باید ۲۳ ساعت در سلول باشد، در زندان روی چهارمین کتاب خود کار میکند.
به گزارش همشهری آنلاین، خبرنگار ضمیمه ادبی تایمز به مناسبت انتشار نسخه انگلیسی رمان تاریخی "بسان زخم شمشیر" (انتشار به زبان ترکی در ۱۹۸۸) سراغ آلتان رفته و از او درباره دنیای نویسندگی و ادبیات پرسیده است.
کتاب مورد علاقه شما که در ۱۲ ماه گذشته منتشر شده باشد؟
من اینجا در زندان به کتابهای تازه دسترسی ندارم. تنها چیز مکتوب که در ۱۲ ماه اخیر خواندهام، مجله زندان بوده که به نظرم چندان جالب نیست.
پرچالشترین موضوعی که برای نوشتن انتخاب میکنید؟
از نظر من هر چیزی که گروتسک باشد سخت میتوان دربارهاش نوشت.
کدام نویسنده مرده یا زنده کمتر از شایستگی خود مورد توجه قرار گرفته است؟
معتقدم هر نوع دستهبندی نوعی بیعدالتی در حق نویسندگان است. ژرژ سیمنن و پاتریشیا هایسمیت وقتی برچسب نویسندگان ادبیات پلیسی بخورند، در حقشان جفا شده است و همینطور جان لوکاره وقتی او را فقط نویسنده داستانهای جاسوسی بدانیم.
کدام نویسنده مرده یا زنده بیش از حق خود قدر دیده است؟
مردم نویسندگان را تحسین میکنند و به محض اینکه فرصت بیابند، دوست دارند آنها را به لجن بکشانند. از دوران هومر تا امروز تقریبا تمام نویسندهها در معرض نوعی از تحقیرشدن بودهاند. من حتی درباره بالزاک و داستایفسکی هم مطالب نامربوط زیاد خواندهام و به نظرم بیمعنی است که خود نویسندهها هم وارد این جریانها بشوند. پس اجازه بدهید درباره این موضوع حرف نزنم.
بهترین پند و توصیهای که در زندگیتان شنیدهاید؟
بزرگوار، بخشنده است. ۱۵ ساله بودم که پدرم این عبارت را با لحنی بین نصیحت و سرزنش به من گفت؛ قانونی خوب برای به خاطر سپردن به ویژه هنگام رویارویی با درد و رنج.
هنگام نوشتن کارهای عجیب هم میکنید؟
دستهایم را در هوا حرکت میدهم انگار میخواهم بین واژهها و عبارتها هماهنگی برقرار کنم و آنها در جای درستشان بگذارم. این کارها برای کسی که دارد من را نگاه میکند باید جالب توجه باشد.
نخستین چیزی که نوشتید؟
پنج ساله بود که یک نمایشنامه نوشتم درباره مردی که در خانه یک زن پناه میگیرد. درست ۲۱ سال بعد دوباره همین نمایشنامه را بازنویسی کردم و الان نمیتوانم بگویم کدام نسخه بهتر است.
به نظرتان موفقیت یک کتاب را چگونه باید ارزیابی کنیم؟
مرگ و زمان. موفقیت شما فقط وقتی قابل ارزیابی است که کتابهایتان پس از مرگ هم دوام آورده باشند. این نفرین نویسندگان است و ما هرگز نمیفهمیم آنها موفق شدهاند یا نه. شاید به همین دلیل است که ما نسبت به نشانههای موفقیت چنین حساس و علاقهمندیم.
در تعطیلیها چه میخوانید؟
اگر دوران زندان را جزو تعطیلیها به شمار بیاوریم که به نظرم اینگونه است، هر چیز که دم دستم باشد میخوانم؛ رمان، کتاب تاریخی، ادعانامه، پرونده دادگاه و حتی برگه خرید.
بیانسه یا باب دیلن؟
از دو همسلولیام پرسیدم؛ انتخاب قطعی ما به اتفاق آرا بیانسه است!