روایت خالق «دختری در قطار» از رازهای نویسندگی و کتابهای محبوب
نویسنده مشهور بریتانیایی گفت: از بازخوانی کتابها احساس گناه میکنم وقتی میبینم انبوه کتابهای نخوانده یک گوشه ماندهاند.
ایران آرت: مهدی فروتن: پائولا هاوکینز که یک سیاستمدار همنام خود در آمریکا دارد، با رمان «دختری در قطار» و نسخه سینمایی آن به چهرهای سرشناس در دنیای ادبیات دنیا تبدیل شد.
هاوکینز 46 سال پیش از پدر و مادری بریتانیایی در زیمبابوه به دنیا آمد و در 17 سالگی به بریتانیا بازگشت. او در کالج کبل دانشگاه آکسفورد فسلفه، سیاست و اقتصاد خواند و پس از مدتی خبرنگاری در روزنامه تایمز، کتاب «الهه پول» را با موضوع توصیههای اقتصادی برای زنان نوشت. در 2009 نام ایمی سیلور را برای خود برگزید و چهار رمان در مایههای کمدی عاشقانه نوشت؛ کتابهایی که نه در بازار به موفقیت رسیدند نه سهمی در شناساندن نام خالق خود داشتند.
این وضعیت ادامه داشت تا اینکه هاوکینز تصمیم گرفت وارد عرصههای جدیتر ادبیات شود. او در 2015 شش ماه برای نوشتن رمان روانشناسانه «دختری در قطار» وقت گذاشت آن هم در شرایطی که به مشکل شدید اقتصادی خورده و برای گذران زندگی ناچار بود از پدرش پول قرض کند. «درون آب» دومین تریلر هاوکینز است که سال گذشته منتشر شد و گرچه به فهرست پرفروشها راه یافت اما نتوانست منتقدان را مانند «دختری در قطار» راضی کند.
هاوکینز در این گفتگو از کتابهای محبوب خود میگوید؛ اینکه چرا از «جین ایر» متنفر است، چرا هرگز «اولیس» را نخوانده و چرا با بازخوانی کتابها احساس گناه میکند.
کدام کتاب زندگی شما را دگرگون کرد؟
به نظرم این پرسشی است که اگر در روزهای مختلف هفته از من بپرسید، پاسخ من به آن متفاوت خواهد بود اما «تاریخ سری» دونا تارت برایم در دهه سوم زندگی بسیار اهمیت داشت و انگیزه ورود به عرصه ادبیات جدی را در من بیدار کرد. پس از آن بود که تصمیم گرفتم داستان جنایی بنویسم.
کتابی که بیش از همه بر شیوه نوشتن شما تاثیر گذاشت؟
تازگیها بیشتر تحت تاثیر کتابهای غیرداستانی قرار میگیرم تا کتابهای داستانی. لحن پالوده، دقیق و قوی کتابهایی چون «در کمال خونسردی» ترومن کاپوتی و «بخشهای سرخ» مگی نلسن بسیار بر من تاثیر گذاشتهاند.
کتابی که بیش از اندازه جدی گرفته شده است؟
ناراحتم که هرگز «جین ایر» شارلوت برونته را دوست نداشتم؛ نه وقتی در مدرسه خواندمش نه وقتی بعدها دوباره سراغ آن رفتم. به نظرم شخصیت آقای روچستر غیرقابلتحمل بود. هر چند از بازگشتن به شخصیتهای «دریای پهناور سارگاسو» جین ریس لذت بردم.
کتابی که ذهنیت شما را عوض کرد؟
«مینویسم آنچه دوست دارم» استیو بیکو را 13 یا 14 سال داشتم که خواندم و خواندن آن چشمهایم را باز کرد، آن هم برای نوجوانی سفیدپوست در جنوب آفریقا.
کتابی که از نخواندن آن بسیار شرمندهاید؟
من هرگز «اولیس» جیمز جویس یا «موبی-دیک» هرمان ملویل را نخواندهام. آیا باید از این موضوع شرمنده باشم؟
گناهآلودترین لذتی که از خواندن کتابها دارید؟
از بازخوانی کتابها احساس گناه میکنم وقتی میبینم انبوه کتابهای نخوانده یک گوشه ماندهاند. با این حال، هیچچیز نمیتواند مرا از دوباره خواندن کتابها بازدارد. هر وقت فرصتی دست میدهد، دوباره و دوباره به کتابهای پت بارکر و کیت اتکینسن بازمیگردم.