حقایقی تکاندهنده درباره خانم شاعر
دختر سیلویا پلات و تد هیوز، درباره بیماری روحی و خودکشی مادرش صحبت کرد.
ایران آرت: رمان «محفظه شیشهای» تنها اثر داستانی سیلویا پلات و یکی از تحسینشدهترین رمانهای معاصر است که خالقش یک ماه پس از انتشار کتاب، مرتکب خودکشی شد. داستان کتاب آنقدر تلخ و تاریک است که دختر این شاعر آرزو دارد به گذشته برود و کاری کند مادرش مشهورترین اثر خود را روی کاغذ نیاورد.
به گزارش اعتماد، فریدا هیوز که پدرش تد هیوز شاعر انگلیسی بنام بود، در مستند «زندگی درون محفظه شیشهای» که به تازگی درباره داستان نوشتن این رمان ساخته شده، اظهارات تکاندهندهای درباره این کتاب بیان میکند.
این کتاب شباهتهای بسیاری با زندگی نویسندهاش دارد. افسردگی و بیماری روحی شخصیت محوری داستان با تجربههای سیلویا پلات از این بیماری مطابقت دارد. شخصیت محوری رمان «استر گرینوود» زنی بلندهمت است که سعی دارد با فشارها و گرفتاریهای امریکای دهه١٩٥٠ کنار بیاید اما به ناگه افسردگی بر او غلبه میکند و درصدد خودکشی برمیآید. در واقع این رمان تلاشهای ناموفق پلات برای خودکشی و دستوپنجه نرم کردن او با بیماری روحی از جمله درمان با شوک الکتریکی را روایت میکند. پلات در نهایت فوریه ١٩٦٣ به زندگی خود پایان داد. فیلم مستند «زندگی درون محفظه شیشهای» که توسط شبکه «بیبیسی» ساخته شده، روایتهای کتاب را با اظهارات دوستان و دختر این شاعر در هم تنیده است.
در این مستند فریدا هیوز، ٥٨ ساله، برای نخستینبار جلوی دوربین درباره مادرش صحبت میکند: «فکر کنم دختر پلات بودن عالی است فقط اگر میشد به گذشته برگردم و کاری کنم این کتاب را ننویسد.» او درباره تاثیری که کتاب روی او گذاشته، میگوید: «وقتی کتاب را خواندم دوست نداشتم داستانش حقیقت داشته باشد. دلم میخواست خیالی باشد. هیچکس دوست ندارد مادرش این بدبختیها را از سر بگذراند و چنین طرز فکری داشته باشد.»
فریدا که خود شاعر و هنرمندی تمامعیار است میگوید در دوران کودکی از مشکلات روانی مادرش مطلع نبود: «نمیدانستم بیماری روحی دارد تا اینکه به سن نوجوانی رسیدم. کشف این موضوع طی گذشت سالها، بیشتر شبیه به سفری اکتشافی بود.» اما او هرگز نمیخواست نوع مرگ مادرش ارزشمندی جنبههای دیگر زندگی را تقلیل دهد: «زندگی او بعد مثبت پررنگی داشت و فکر میکنم نوع پایان زندگیاش روی این بعد سایه انداخته است.»
پلات نوشتن این رمان را نیمه تابستان ١٩٦١ تمام کرد و یک ماه پس از اتمام کتاب، خودکشی کرد. وقتی پلات سی ساله مرتکب خودکشی شد، فریدا ٢ سال داشت و با برادرش، نیکولاس، یکساله، در اتاق دیگر خانه بودند. او پیش از این در مصاحبه با «بیبیسی» گفته بود: «چند خاطره پیش از خودکشی مادرم و چند خاطره پس از آن دارم و به هیچوجه ترجیح نمیدهم اتفاقی را که در این بین افتاده به خاطر بیاورم.»
وقتی از او پرسیده شد حالا این خودکشی چه معنایی برای او دارد، گفته بود: «به این معناست که وقتی سن خیلی کمی داشتم، مادرم را از دست دادم. هیچکس این آرزو را برای هیچ کودکی نمیکند و فکر میکنم او از اینکه میخواست ما را ترک کند بهشدت ناراحت بود.»
پلات تنها رمانش را با نام مستعار «ویکتوریا لوکاس» منتشر کرد. حتی مادر این شاعر نیز آرزو داشت چاپ این کتاب متوقف شود و تد هیوز، همسر پلات، با انتشار آن موافق نبود. اما مخالفان انتشار «محفظه شیشهای» فقط به اعضای خانواده پلات محدود نمیشد؛ این کتب تا اواخر دهه ١٩٧٠ بارها در فهرست کتابهای ممنوعه امریکا جای گرفت. گفته میشد تمایل به خودکشی شخصیت محوری داستان و صحنههایی که به توصیف خودکشی میپردازند، بیشمار است و ممکن است خواننده ترغیب شود و مرتکب خودکشی شود. همچنین کتاب «محفظه شیشهای» برای واپسزنی واضح نقشی که یک زن باید به عنوان مادر و همسر ایفا کند، ممنوع اعلام شده بود.