افشای حقایقی جدید درباره شاهکار کافکا
سایت منتال فلوس به مناسبت تولد فرانتس کافکا حقایق جالبی درباره شاهکار ادبی نویسنده آلمانی زبان جمعآوری کرده است.
ایران آرت: «مسخ» رمان یا داستان کوتاهی از فرانتس کافکا نویسنده مشهور آلمانی است که در سال ۱۹۱۵ چاپ شد. این رمان از مهمترین آثار ادبیات فانتزی قرن بیستم است که در دانشکدهها و آموزشگاههای ادبیات سراسر جهان غرب تدریس میشود. داستان این رمان درباره فروشنده دورهگردی به نام «گرگور سامسا» است که مثل نویسنده خود در شهر پراگ اتریش زندگی میکند. او یک روز از خواب بیدار میشود و میفهمد که به حشرهای زشت تبدیل شده است و به گفته خود نویسنده مسخ شده است. دلیل مسخ سامسا در طول داستان بازگو نمیشود و خود کافکا نیز هیچگاه در مورد آن توضیحی نداد.
به گزارش ایبنا، به مناسبت سوم جولای روز تولد فرانتس کافکا حقایقی درباره این رمان تاثیرگذار جمعآوری شده است که ممکن است برای هر کسی جالب باشد:
نامههای عاشقانه انگیزه نوشتن رمان مسخ
کافکا در سال ۱۹۱۲ در خانه دوستش ماکس برود، با فلیس بوئر نماینده یک شرکت آلمانی آشنا شد. فلیس در شهر برلین زندگی میکرد و در پنج سال آشنایی نامههای زیادی بین آنها ردوبدل شد. کافکا حتی در یک روز دو یا سه نامه برای فلیس میفرستاد و میگفت تا وقتی که نامه فلیس به دستم نرسد از تختخواب بیرون نخواهم آمد. کافکا در زندگی شخصی و روابطش زیاد موفق نبود، بهطوریکه پس از دوبار نامزدی با فلیس، در سال ۱۹۱۷ رابطه آنها به پایان رسید.
کار در بیمه مسخ را کوتاه کرد و آمریکا را ناتمام
آمریکا نام نخستین رمان کافکا است که ناتمام ماند چون میخواست هرچه زودتر رمان مسخ را بنویسد. وقتی ایده نوشتن مسخ به ذهنش خطور کرد در حال نوشتن رمانی با نام «مردی که ناپدید شد» بود که بعد از مرگش ماکس برود آن را با نام «آمریکا» چاپ کرد. وقتی میخواست مسخ را تمام کند مجبور شد به طور تمام وقت برای شرکت بیمه کار کند که باعث شد مسخ کوتاه نوشته شود و آمریکا هیچ وقت تمام نشود.
ترجمههای متفاوتی از حشره مورد نظر کافکا
در اولین خطوط رمان نام حشرهای برده شده است که زبان آلمان «حشره موذی» خوانده میشود ولی ترجمههای متفاوتی از این حشره شده است که معمولترین آن سوسک حمام است که همه از آن متنفر هستند. بعضی از ترجمهها گرگور سامسا را به حشرهای تبدیل کردند که خون انسان را میمکد.
خط قرمز کافکا در چاپ جلد مسخ
در زمان حیات کافکا هیچ ناشری حق نداشت جلد کتاب مسخ را با تصویر حشره یا هرچیزی شبیه آن چاپ کنند. او اعتقاد داشت نباید از تصویر حشره استفاده شود چون این حشره شبیه هیچ حشرهای نیست. او از ناشران میخواست به جای حشره تصویر مردی شکنجه دیده نقاشی کنند که لباس بلند و ژنده را پوشیده است.
شباهت نظریات فروید با جملات رمان مسخ
خیلی از کارشناسان بسیاری از جملاتی که در رمان مسخ نوشته شده است را به نظریات روانکاوی زیگموند فروید تشبیه میکنند. خیلیها در تفسیر رمان مسخ از نظریات فروید استفاده کردند. در نظریات فروید علل اختلالات روانی و درخودماندگی به بیخوابی نسبت داده شده است که در رمان مسخ بارها به تنبلی و خواب آلودگی شخصیت اصلی داستان اشاره شده است.