سانسور تلویزیون از آباژور تا جایگاه شیردهی گرگ! / این فاجعه را جدی بگیریم
هر جور میخواهم بیخیال ماجرای سانسور جایگاه شیردهی گرگ در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران بشوم، نمیشود که نمیشود.
ایران آرت: حتماً در روزهای گذشته خبر و عکسهای سانسور عجیب شبکه 3 را دادهاید که چه اتفاقی برای لوگو تیم فوتبال رم افتاد و این سانسور تیتر خیلی از رسانهها شد.
به گزارش ایران آرت، سید عبدالجواد موسوی، شاعر و ترانهسرا یادداشتی در این زمینه در روزنامه اعتدال نوشته است که در ادامه میخوانید.
"هر جور میخواهم بیخیال ماجرای سانسور جایگاه شیردهی گرگ در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران بشوم، نمیشود که نمیشود. هنوز هم متحیرم که چنین اتفاقی در صدا و سیما افتاده. یعنی چه؟ چند روز اول که اصلا باور نمیکردم. خیلی دوست داشتم ماجرا از بیخ و بن شایعه باشد یا محصول شیطنت رسانههای بیماری که بام تا شام سعی میکنند اخبار زشت و کثیف به خورد مخاطبانشان بدهند و مردم این سرزمین را هر روز نا امیدتر کنند. اما متاسفانه داستان عینا همان چیزی بود که شنیده بودم. حالا یقین پیدا کردهام آن همه قصه باورنکردنی که درباره سانسور شنیدهام درست بوده. این روزها دوستان و همکاران من به اندازه کافی درباره این موضوع نوشتهاند و من حرف تازهای ندارم جز اینکه به قول آن دوست قدیمی وقتی طرف در موبایلش میتواند بیست و چهار ساعته به هر چیزی که فکرش را میکنی دسترسی داشته باشد پس حذف و سانسور دو معنا بیشتر ندارد. یا طرف کلا فاقد درک است یا اینکه مامور است و معذور که البته در هر دو صورت نتیجه یکسان است. ای کاش به جای مسخره کردن برای یک بار هم شده درست و حسابی پیگیر ماجرا شویم تا بفهمیم ریشه این فعل شنیع به کجا میرسد. اگر صرفا یک کجسلیقگی شخصی است چنان کنیم که دیگر هیچ ممیزی به خود جرات ندهد نظر شخصیاش را بدون آنکه هزینهای بپردازد بر همگان تحمیل کند. اگر همچنین شاهکاری محصول تصمیم جمعی است و برآیند یک فکر و اندیشه، باید صاحبان آن فکر بیمار به ما توضیح بدهند بر اساس کدام شریعت و قانون ما را مضحکه عالم و آدم کردهاند تا ما تکلیف خودمان را با آنها بدانیم. نمیشود در نظر با افراطیترین گروههای مذهبی مرزبندی داشت اما در عمل درست جا پای آنان گذاشت. من با دست انداختن این کار زشت، مخالفتی ندارم اما گاهی مواجهه طنزآمیز با برخی فجایع، از قبح آن فاجعه میکاهد. این فاجعه را جدی بگیریم."