یادداشت هوشنگ چالنگی در پنجمین سالمرگ شاعر عجیب دهه چهل شعر فارسی
قضیه صادق هدایت، یدالله رویایی، پرویز اسلامپور و پاریس
او میدانست که چه میکند و در واقع به کاری که میکرد و بعدها در جایی که در حوزه شعر ایستاد محق و آشنا بود
ایرانآرت، هوشنگ چالنگی/شاعر: من چند سال با پرویز اسلامپور دمخور و البته در مؤسسه فرانکلین همکار بودم. او میدانست که چه میکند و در واقع به کاری که میکرد و بعدها در جایی که در حوزه شعر ایستاد محق و آشنا بود. اگر چه نمیتوان گفت همه کارهایی که او نوشت شعرهایی درجه یک بودند، اما همانطور که گفته شد شعرهای بسیار خوب و حتی بینظیری در حافظه من و حتماً ادبیات و شعر ایران از او به جا مانده است. بین سالهای 45 تا 48 گاهی به خانهاش در پیچ شمیران میرفتم و با او و همسرش گپ و گفتهایی داشتم تا اینکه بعدها از ایران رفت و یکی دوبار تنها تلفنی با هم گفتوگو کردیم. اسلامپور از آن دسته شاعرانی بود که باید کارهایش را در کنار هم دید و درباره اش قضاوت کرد. این بررسی به ما نشان میدهد که او شعرهای قدرتمند و البته ضعیفی توامان در کارنامه خود دارد و نمیتوانم بگویم که او واقف به این نقطه قوتها و ضعفها نبود. گاه شعرهای بلندی دارد به قدرت و انسجامی درجه یک و بینظیر و گاه آثاری دارد بسیار بیبهره از هر گونه زیباشناسی شعری؛ اما بهدلیل شعرهای درجه یک و جایگاهش در ادبیات میتوان گفت او بیمناسبت مورد بازخوانی و پذیرش نسل شعرخوان امروز قرار نگرفته است. اسلامپور اگر در هر مملکت دیگری هم زندگی میکرد و همچنان شاعر بود، حتماً در جای متفاوتی میایستاد؛ همانطور که در شعر مملکت خودش هم این اتفاق افتاد و او را بهعنوان یکی از مهمترین شاعران ادبیات امروز معرفی کرد. اگر چه بسیاری معتقدند که او رگههایی از عرفان را در خود و شعرش داشت ولی من معتقدم اسلامپور بشدت سویههای مدرنیستی داشت و اگر بشود عرفان و مدرنیته را با هم در آمیخت این بحث دیگری است که من آنچنان اعتقادی به این مسأله ندارم. به هر روی پرویز اسلامپور امروز در کنار چهرههایی مانند بیژن الهی و بهرام اردبیلی و... مورد تأیید زمانه خود قرار گرفته و نقشی مهم در شعر امروز ایران دارد. او هم به فرانسه رفت و همانجا هم از دنیا رفت؛ برخی میپرسند چرا برخی شاعران مهاجرت کردند، آنهم به فرانسه؟ شاید بتوان این جواب را به این سؤال داد که طبیعتاً آن زمان هر چه ادبیات بود، آنجا بود و برخی نیز بهدنبال همین به فرانسه مهاجرت کردند. از هدایت تا اسلامپور و رویایی. نکتهای که به خاطرم میآید این است که منوچهر آتشی در گفتوگویی که با او در مجله «تماشا» آن زمان انجام داد از این تیتر استفاده کرد: «شاعر پرشهای تند از اعماق.» شاید همین تیتر درباره اسلامپور گویای خیلی نکتهها درباره شعر او نیز باشد.
[این یادداشت هفتم دی ماه، در روزنامه «ایران» منتشر شده است.]