با شعرهای روز جهان در ایرانآرت؛ سه شعر از بهترین شاعران انگلیسی زبان در سال 2017
تام پیکارد، مگان اُرورکه، و بیل نات جزو شاعرانی هستند که هفتهی گذشته در فهرست 10 گانهی شاعران برتر 2017 انگلیسی زبان در گزارش نیویورک تایمز حضور داشتند.
ایران آرت: اکنون قریب به 7 ماه است در ایران آرت شعرهایی از شاعران روز جهان ترجمه و منتشر میکنیم. این شعرها از آن شاعرانی هستند که یا کاملا درایران ناشناخته به حساب میآیند، یا تقریبا مخاطب فارسی زبان از آن شاعر چیزی نخوانده است. برای مروری اجمالی روی این آثار میتوانید به لینکهای مرتبط پایان این مطلب رجوع کنید. همچنین چندی پیش در ایران آرت گزارشی منتشر کردیم از 10 کتاب برتر شعر در سال 2017 که توسط نیویورک تایمز پیشنهاد شده بود. ای.آر. آمونز، دبلیو. اس. مروین، بیل نات، لارنس جوزف، آگوست کلاین زاهلر، الساندرا لینچ، مگان اوروکه، کیکی پتروسینو، تام پیکارد، کرگ مورگان تیچر و وندی خو شاعران این فهرست بودند.
ای.آر. آمونز (2001-1926) شاعر شناخته شده آمریکایی در دوسال 1973 و 1993 توانست جایزه معتبر کتاب سال آمریکا در حوزه شعر را به دست بیاورد. از او تا به امروز بیش از 30 کتاب منتشر شده است. کلیات شعر او (The Complete Poems of A. R. Ammons) اولین اتخاب نیویورک تایمز برای 10 اثر برتر شعر سال 2017 است.
امر بنیادین دابلیو اس ماروین (The Essential W. S. Merwin) دومین مجموعه شعر انتخابی نیویورک تایمز است. ویلیام استنلی مروین در سال ۱۹۲۷ در نیویورک سیتی متولد شد. او را شاعری ضدجنگ و گاه سیاسی میخوانند. او سابقا رئیس آکادمی شعر آمریکا بوده است. نیویورک تایمز پیشتر کتاب "مهاجرت" او را در فهرست صد اثر برتر سال قرار داده بود. دابلیو اس ماروین سال 2005 جایزه کتاب ملی آمریکا را از آن خود کرد.
بیل نات (Bill Knott) متولد 1940 و متوفی به سال 2014 دیگر شاعر آمریکایی این بسته پیشنهادی نیویورک تایمز است. کتاب پیشنهادی این رسانه گزیده اشعار این شاعر است که دربرگیرنده شعرهای او از سال 1960 تا 2014 است. کتابی با عنوان " در درونم پرواز میکنم" (I Am Flying Into Myself). لارنس جوزف (1948) نویسنده، مقاله نویس، حقوقدان و شاعر آمریکایی با کتاب "پس کجا هستیم" (So Where Are We?)به این فهرست راه پیدا کرده است. از او تا به امروز نزدیک به 10 کتاب منتشر شده است. آگوست کلاین زاهلر (August Kleinzahler) متولد 1949 است. او در کارنامه کاری خود جوایزی نظیر جایزه برلین و جایزه منتقدان کتاب را دارد و تا سال 2017 12 مجموعه شعر منتشر کرده است. گزیده اشعار این شاعر با عنوان “Before Dawn on Bluff Road“ در فهرست دهگانه نیویورک تایمز قرار گرفته است.
الساندرا لینچ دیگر شاعر فهرست نیویورک تایمز است. از او کتابی با عنوان "زنبقی که لحظه خطرناک میخوانیمش" (Daylily Called It a Dangerous Moment) انتخاب شده است. مگان اوروکه شاعر جوان این لیست است. این شاعر که متولد 1976 است، در عین حال نویسنده و منتقد شناختهای شدهای هم به حساب میآید. کتاب او در لیست ده تایی نیویورک تایمز "آفتابِ روزها" (Sun in Days) است. "زن جادوگر" (Witch Wife) عنوان هفتمین کتاب شعری است که در این لیست قرار گرفته. اثری از کیکی پتروسینو (Kiki Petrosino). تام پیکارد شاعر و فیلمساز انگلیسی متولد 1946 با کتاب Fiends Fell هشتمین گزینه نیویورک تایمز در این لیست است. کرگ مورگان تیچر (Craig Morgan Teicher) شاعر 38 ساله آمریکایی با مجموعه شعر "پاسخهای لرزان" (The Trembling Answers) نهمین انتخاب نیویورک تایمز در لیست 10 کتاب شعر 2017 قرار دارد. وندی خو (Wendy Xu) تنها شاعر چینی آمریکایی این فهرست است. او متولد سال 1987 و جوانترین شاعر لیست نیویورک تایمز است. کتاب او Phrasis نام دارد.
اکنون سه شعر از تام پیکارد، مگان اُرورکه، و بیل نات میخوانیم.
شعر نخست از تام پیکارد با عنوان "دریا"ست:
دریا
خیابان جان را بالا میروم
در فکرِ تو.
شکافی در دریا میبینم
در میان خانهها
و احساس میکنم –مثل همیشه
که حوصلهی کاری نیست، یا من ندارم دست کم
آنگونه که فکر میکنم، آن
خواستگاه زبان بود
و زبان
خواستگاهِ من.
شعری که از مگان اُرورکه انتخاب شده است، شعری است مطول و 10 اپیزودی با عنوان "زندگی من به مثابهی یک سوژه" که اکنون پارههایی از آن را میخوانیم:
زندگی من به مثابهی یک سوژه
یک
از آنجایی که در سرزمینی پادشاهی به دنیا آمدم
باید این را بگویم که در آن زمان آنجا شاهی داشت
شاهی ظالم
و زمانی دیگر نه.
تبرها در شبِ جاده برق میزدند
اما اگر چشمهات را ببندی
و آوازهای قدیمی بخوانی
بنشینی لب آب
در میان مردم خویشاوند
نقرهها برای رنگ باختن پیدا نمیشوند
مثل اتفاقی تصادفی
که از من آدمی دروغگو میسازد.
آیا آنها میتوانند روحم را تغییر دهند؟
وطنِ مألوف به وقت شب
صدای بوفها.
پرندهای میجنگد.
دو
ما هنوز هم ملکهایم
به سعیِ ماه.
سوژههای او
ما را در نگاه او نرم میکند.
سه
آنچه من دارم
و دیگری دارد.
طوطی ِ شکوفهها
در باغها.
و هر دختری
پنجهای مترنم دارد
مرصع به زمردهای سبز.
در امپراتوری جدید شکار میآموزیم.
پادشاه شهروندانش را دعوت میکند
تا خنجرهاشان را بفرستند
او این خنجرها را میآزماید
با پرتقالها، انارها، درختان بلوط، غانهای لطیف، جنین مرده
و محبوسین؛ آنها که از قانون تخطی میکنند.
او به آنها عادت کرده بود
به دندانهای خائنان.
چهار
وقتی غریبهها لب مرز، انبوه میشوند
درباریان بردگی را تمرین میکنند.
پشت حیاط صف میکشند
بسته؛ با ریسمان، طلا، چاقو، روشنایی
و روسپیانی با شیشههای کوچکی از پودرهای سفید
دودی در حیاط میپیچد
و ما به شکل گرسنگانی بر اندام غریبهها درمیآییم.
من از تو مطمئنم
میتوانی آنچه نیاز داریم را تصور کنی؟
اصلا چیزی هست که به تو بگویم؟
تو هم یک غریبهای
و من برای تو ریسمانی میآورم.
پنج
پس از آن،
همیشه میخوابیدم
و اجازه میدادم دلالان
بیایند پیش من
با جواهرات.
و در پایان شعر کوتاهی از بیل نات بخوانیم با نام "مرگ":
مرگ
دارم میخوابم
دستهام را روی سینهام، صلیب کردهام
به گمانم این طور به نظر میآید:
دارم در درونم پرواز میکنم.
مجتبا هوشیار محبوب
قهر کن!
قهر کن هرجور که می خواهی!
احساساتم را جریحه دار کن،
بزن گلدانها و آینه هارا بشکن!
مرا به دوست داشتنِ زنی دیگر متهم کن
هر چه می خواهی بکن
هر چه می خواهی بگو!
تو مثل بچههایی، محبوبِ من!
که دوستشان داریم،هرقدر بد باشند
قهر کن!
حتی وقتی که می خروشی هم خواستنی هستی
خشمگین شو
اگر موج نبود، دریا هم نبود
مثل رگبار، توفانی شو
قلب من همیشه تورا می بخشد
عصبانی شو!
من تلافی نمی کنم،
تو کودکی بازیگوش و مغروری
و من مانده ام چگونه از پرندگان انتقام می گیری.
اگر روزی از من خسته شدی برو
و سرنوشت را متهم کن
و مرا،
برای من همین اشک و اندوه کافی است
سکوت، دنیایی است
و اندوه نیز.
برو! اگر ماندن سخت است
که زمین، زنان را دارد
و عطر را و سیه چشمان را
هنگامی که خواستی مرا ببینی
و چون کودکان،نیازمند مهربانی ام شدی
به قلب من بازگرد
تو در زندگی من مثل هوایی
مثل زمین، مثل آسمان!
قهر کن هرجور خواستی
برو هرجور خواستی
برو هروقت خواستی
امّا سرانجام روزی برمی گردی
آن روز درمی یابی
که « وفاداری»چیست !!
#نزار_قبانی برگردان #دکتر_یدالله_گودرزی
امشب دلم گرفته تا عقدهای گشایم
دفتر کنار من باش چند بیت شعر سرایم
گیتار نوازشم کن تاری بزن برقصم
ماتم گرفته امشب آوای نغمههایم
لبهای سوختهٔ ما محتاج دود سیگار
حِسّم نکرد رهایش هرگز نکرد رهایم
تنها شدن چه سختست درماندگی چه دشوار
نسخه نپیچ طبیبا دردست فقط دوایم
رندی نکن پُرش کن ساقی شراب نابت
امشب دلی گرفته مستی بیار برایم
در بین آشنایان هستم غریبهٔ شهر
انگار با غریبان صد سالِ آشنایم
بینِ دلِ گِلِ رذل عشق ناشناس زیباست
ای عشق مرحمت کن از خود مکن جدایم
#دلگیر
#یزدان_ماماهانی
Delaramakbari695@gmail.com