کد خبر: 9037 A

خلاصه‌ای از گفت‌وگوی رسانه‌های مختلف با کریستوفر نولان که با «دانکرک» دوباره سینمای جهان را هیجان‌زده کرده

خلاصه‌ای از گفت‌وگوی رسانه‌های مختلف با کریستوفر نولان که با «دانکرک» دوباره سینمای جهان را هیجان‌زده کرده

زمان انتخاب استایلز در این فکر بودم که دارم نقشی را به او می‌دهم، که تماشاگران تا قبل از این او را در چنان نقش و حال و هوایی ندیده‌اند. در مقام یک کارگردان، همیشه به دنبال این هستید که چیز تازه و متفاوتی به تماشاچی خود بدهید.

 

ایران‌آرت: «دانکرک» ساخته تازه کریستوفر نولان، همزمان با تحسین و استقبال منتقدان و تماشاگران قرار گرفته است. فروش این درام جنگی در سطح جهانی بالای 300 میلیون دلار شده و منتقدان از آن، به عنوان یکی از امیدهای اصلی اسکار پیش رو اسم می‌برند.
 

داستان فیلم ماجرای واقعی تخلیه نیروهای ارتش بریتانیا، فرانسه و بلژیک در شهر دانکرک در دوران جنگ جهانی دوم را تعریف می‌کند. در جریان این عملیات، بیش از 800 قایق نظامی انگلیسی جان بیش از 300 هزار سرباز انگلیسی و فرانسوی گرفتار در محاصره ارتش آلمان هیتلری را نجات دادند. نولان در چند گفت‌وگو درباره جنبه‌های مختلف فیلم صحبت کرد، که برخی از آن پرسش‌ها را کیکاوس زیاری ترجمه و در روزنامه جام جم منتشر کرده است. این گفت وگو را می‌خوانید:

 

به فیلم لقب یک کار حماسی شخصی و درونی داده‌اید. کار روی چنین پروژه ای، چالش بسیاری به همراه داشت؟ تعریف داستان دانکرک در یک لحن بیانی شخصی، چندان ساده و راحت نیست.

تنش بین داستانی پرپیچ و خم در دل یک کار عظیم و پرخرج، چالش همیشگی فیلم‌هایم بوده است. این موضوع را در دیگر فیلم‌هایم هم می‌بینید. در اینجا هم با یک واقعیت تاریخی سروکار داشتم و این چیزی است که تا قبل از این، تجربه‌اش نکرده بودم. به همین دلیل، واقعا می‌خواستم آن آدم‌ها و آن ساحل را به همان شکلی که بود به تصویر بکشم. هدفم این بود که تماشاگران احساس کنند واقعا در آنجا حضور دارند. در همان حال، به دنبال آن بودم که آنها دقیقا بفهمند که این چه داستان بزرگ و باورنکردنی است. نمی‌خواستم ژنرال‌هایی را نشان دهم که در اتاق عملیات روی نقشه‌ها خم شده و دارند درباره کارشان صحبت می‌کنند. برای همین، به‌دنبال آن رفتم که ساحل، دریا و فضای آزاد محل اصلی رخدادها باشد. می‌خواستم ماجراها را از نقاط دید مختلف به نمایش بگذارم. هر جا که سربازان هستند، تماشاچی هم در کنارشان است و سرنوشت آنها را تجربه می‌کند.

 

رویکردتان در زمان تدوین فیلم چه بود؟ این چیزی است که برای هر فیلمسازی اهمیت زیادی دارد. اما داستان‌های شما به گونه‌ای بی همتا و یگانه است که کار تدوین را بسیار خاص می‌کند. کار تدوین را همزمان با فیلمبرداری انجام می‌دهید؟

تدوینگری بزرگ به نام لی اسمیت دارم، که سال‌هاست با او کار می‌کنم. او کار تدوین را همزمان با ادامه فیلمبرداری انجام می‌دهد. فیلم را سرهم کرده و گرد می‌آورد. معمولا به کاری که کرده، نگاه نمی‌کنم. در زمان فیلمبرداری کات‌ها را انجام نمی‌دهم. خب، سخت مشغول کار فیلمبرداری‌ام و نمی‌توانم حواسم را به جای دیگری معطوف کنم. اگر در کار اشکالی باشد، اسمیت متوجه شده و به من می‌گوید. اما به صورت معمول، فقط زمانی کار تدوین شده او را نگاه می‌کنم، که از کار فیلمبرداری فارغ شده و دیگر سر صحنه فیلمبرداری نمی‌رویم. شاید لازم باشد یک بازنگری کلی در کاری که اسمیت کرده انجام دهیم.

تصویر می‌خواستم تماشاگران احساس کنند واقعا آنجا هستند

 

آیا سکانس خاصی در فیلم بود که تدوینش چالش خاصی به همراه داشت؟

سکانس‌های هوایی بسیار چالش‌برانگیز بودند.

 

موسیقی متن فیلم‌هایتان همیشه خاطره‌انگیز و در یادماندنی بوده‌اند. کار با هانس زیمر چگونه بود؟

فیلمنامه براساس اصول اولیه موسیقی نوشته شده است. ابتدای کار نواری برای هانس فرستادم، که در آن نوع موسیقی موردنظرم را توضیح می‌داد. دقیقا می‌دانست چه می‌خواهم.

 

سال‌هاست لقب یک فیلمساز مولف را گرفته‌اید. در همان حال، چند تا از مجموعه فیلم‌های هالیوودی را هم کارگردانی کرده‌اید که بلاک باستر شده‌اند. فکر می‌کنید صدای فیلمسازان در هیاهوی بلاک باسترها گم شده است؟ به نظر می‌رسد تعداد معدودی تهیه‌کننده مثل کاتلین کندی در لوکاس فیلم و کوین فیگ در شرکت مارول، سازنده تمام فیلم‌های خلاقه هستند.

تصورم این است که ماشین هالیوود در حال حرکت در یک پروسه صنعتی شدن است. همیشه بین سینمای هنری و شیوه فیلمسازی هالیوودی تنش و اختلاف بوده است. برای همین، این ماشین خودش به فکر راه‌هایی برای فردیت زدایی کردن این پروسه است. تلاش این است که یک مدل اقتصادی خوب و قابل حدس زدن خلق شود. اما خوشبختانه این مدل برای فیلمسازان کارکردی ندارد. واقعیت این است که کارگردان نزدیک‌ترین فرد به کلیت کار و روح فیلم است. شما به یک تمرکز هنرمندانه نیاز دارید و این کاری نیست که بقیه اعضای گروه سازنده فیلم بتوانند بکنند. در پایان یک روز کاری، براحتی متوجه این نکته می‌شوید که کارگردان بوده که توانسته تمام این پروسه خلاقانه کار را هدایت کند.

 

انتخاب هری استایلز برای نقش اصلی فیلم، واکنش‌های متفاوت و منفی به همراه داشت. اما حالا خیلی‌ها از کشف یک استعداد جدید خبر می‌دهند. انتخاب خودتان بود یا کارگزار هنری؟

(می‌خندد) انتخاب من بود. اگر هم زمانی انتخاب اشتباهی داشته باشم، صادقانه اعتراف و قبول می‌کنم. زمانی هم که هیث لجر را برای نقش ژوکر فیلم بتمن انتخاب کردم، ابروی بعضی‌ها پایین آمد و اخم کردند. انتخاب بازیگر مسئولیت من است و باید کسانی را انتخاب کنم که به درد آن نقش‌ها می‌خورند. در عین حال، به دنبال قرار دادن بازیگران در موقعیت‌هایی هستم که تا قبل از آن، آن را انجام نداده‌اند. زمان انتخاب استایلز در این فکر بودم که دارم نقشی را به او می‌دهم، که تماشاگران تا قبل از این او را در چنان نقش و حال و هوایی ندیده‌اند. در مقام یک کارگردان، همیشه به دنبال این هستید که چیز تازه و متفاوتی به تماشاچی خود بدهید. پس به استعداد بازیگران نگاه می‌کنید و به این فکر می‌کنید که چگونه می‌توان آن را مورد استفاده قرار داد.

 

خیلی زیاد به تماشای فیلم‌های سینمایی می‌روید؟ سعی دارید که در این رابطه چیزی را از دست ندهید؟

وقتی مشغول کار نیستم، فیلم زیاد می‌بینم. بستگی به میزان کاری دارد که مشغول انجامش هستم. در یک سال گذشته، سخت درگیر کار بودم. اما سعی داشتم خیلی هم از دنیای سینما و فیلم‌ها دور نباشم.

 

آخرین باری که هنگام تماشای یک فیلم خیلی زیاد و بی اختیار خندیدید، کدام فیلم بود؟

(مکث) چه بگویم؟!

 

کریستوفر نولان هری استایلز فیلم دانکرک
ارسال نظر

آخرین اخبار

پربیننده ترین