گفت و گو با پوران رخشنده؛
فرهاد اصلانی جزو برگزیدهها است/ ظرفیت جامعه برای گفتن و شنیدن بیشتر شده
پوران درخشنده درباره فیلم «زیر سقف دودی» گفت: همه بازیگرهای این فیلم را میپسندم، اما به این هم اذعان دارم که فرهاد اصلانی سختترین بازی را داشت، آن هم به این دلیل که باید دو بازی کاملا متضاد را ارایه میکرد.
دغدغهای که به ساخت فیلم «زیر سقف دودی» منتج شد چه بود؟
اولش قصدم بر این بود که در مورد طلاق فیلم بسازم، اما وقتی که وارد مرحله تحقیقات شدم، دیدم جامعه چندین و چند گام از من فیلمساز جلو افتاده و دیگر طلاق رسمی یکی از مسائل حاد اجتماعی ما نیست، بلکه از آن بدتر طلاق عاطفی است که بیاینکه زن و شوهر به طلاق رسمی اقدام کنند، درواقع راهشان مدتهاست که از هم جدا شده و هرکدام برای خودشان زندگی میکنند. چند سال پیش داشتم روی فیلمنامهای درباره طلاق کار میکردم. هرچه جلوتر رفتم، دیدم نمیشود و همانطور که گفتم جامعه را جلوتر از خودمان دیدم؛ با اینکه خیلی زحمت کشیده بودیم و حتی چهاربار فیلمنامه را با چهار همکار مختلف نوشته بودیم، اما درنهایت شرایط جامعه و اتفاقات مرا به ساخت زیر سقف دودی کشاند. میدانید، یک آمار تکاندهندهای میگوید که ۹۰درصد جامعه ما در طلاق عاطفی هستند و این دردناک است.
پس قرار بود با پرداخت به این موضوع نیز عدهای حساس و هشیار شوند؟
قطعا؛ طلاق عاطفی پدیده بسیار خطرناکی است که خانواده را هدف قرار داده و از بین میبرد. در حقیقت در این فیلم من از جامعه و مردم سفارش ساخت این فیلم را گرفتم تا شاید با نشان دادن سستی بنیان خانواده و اعمال و رفتاری که این سستی را باعث میشود، نقشی در هشیاری مردم و درنهایت حفظ بنیان خانواده داشته باشم.
از این نظر که جامعه سفارش ساخت این فیلم را داده، فکر میکنم حق با شماست. طلاق عاطفی خیلی سال است که مطرح میشود، اما دو، سه سالی میشود که رسانهها و مطبوعات روی آن زوم کردهاند.
بگذارید اینگونه بگویم که پنجسال قبل اگر چنین موضوعی به ذهنم میرسید شاید در ساخت آن تردید میکردم؛ چون هنوز جامعه آماده شنیدن چنین مواردی نبود.
الان چه؟
طبیعی است که امروزه ظرفیت جامعه برای گفتن و شنیدن بیشتر شده، درحالیکه تا پیش از این حرفی زده نمیشد. درواقع این هم خواست روشنفکران و مردم بود؛ درحالیکه بسیاری از آقایان جلوی باز شدن این مسائل ایستاده و نمیخواستند چیزی نشان داده شود، ولی شد! نکته دیگر هم این است که بحران را تا یک زمان محدود میتوان فراموش کرد یا حتی با نگاهی بدبینانهتر آن را زیر فرش قایم کرد. این نوع رفتار با مسائل و معضلات اجتماعی چون با انسان و روابط انسانی و اجتماعی سر و کار دارد، ممکن است سرنگونی بهبار آورد.
به نظرتان چرا باید در مورد مسائلی از این دست تا این حد حساسیت بیخودی وجود داشته باشد؟
یکسری از مسائل عرفی را نمیشود به یکباره زیر سوال برد. فرهنگی که در گذر زمانی چند قرنی به شکلی خاص درآمده، زیر سوال بردنش نه عاقلانه است و نه اینکه تأثیر مطلوب میگذارد. چنان رفتاری که به ساختارشکنی نزدیک است، بیش از اینکه به نفع اجتماع باشد، باعث ایجاد حساسیت میشود و در نتیجه من فیلمساز اجتماعی را از گفتن این مقدار هم که توانش را دارم، دور میکند. این درحالی است که ما که در عصر گذار از سنت به مدرنیته زندگی میکنیم، پیش از هر چیز و هر زمان دیگری نیاز به آموزش داریم. آموزش در چنین مواردی هم یعنی که با نگاهی منطقی، کارشناسانه و اصولی روابط میان زن و مرد را به بحث گذاشته و در مورد آن آگاهی ایجاد کنیم.
تحلیل خودتان درباره موضوع فیلمتان چیست؟ فکر میکنید چرا اینقدر طلاق عاطفی زیاد شده است؟
این هم ریشه در خیلی چیزها دارد. شاید به این دلیل که زن اگر بخواهد طلاق بگیرد، نمیداند باید کجا زندگی کند. زن مطلقه نمیداند آیا کسی پذیرای او خواهد بود؟ آیا خانوادهای که یاد گرفته فقط و فقط بگوید دختر باید با لباس سفید از خانه بخت برگردد، این آرامش را در دخترش ایجاد میکند که آزادانه و منطقی تصمیم بگیرد؟! در فرهنگی که از زن فقط تحمل میخواهد چنین معضلی طبیعی است. دختر از روزی که چشم باز میکند، دختر فلانی میشود، بعد همسر فلانی، بعد مادر فلانی و این قصه ادامه دارد. اما خود آن دختر چه؟ خودش کجای بازی است؟ اینجا جایی است که یک زن آن را دردناک مییابد. اینجاست که مثلا طلاق عاطفی رخ میدهد. آن زن که سن و سالی هم ازش گذشته، سالهایی جبراننشدنی را از دست داده و آیندهای برای خود نمیبیند.
مثل فیلمهای اخیرتان زیر سقف دودی هم بازیهای خوبی دارد. چگونه با بازیگران کار میکنید؟
خب این درباره هر فیلم و هر بازیگری شکل بهخصوصی دارد اما در کل در کارهایم متن را همراه با بازیگرها گام به گام جلو میبرم؛ یعنی یک جورهایی مانند تمرینهای تئاتر.
از بازی کدامیک از هنرپیشههای زیر سقف دودی بیشتر راضی هستید؟
این هم از آن موارد است که حرفزدن دربارهاش راحت نیست. یعنی درواقع وقتی من بهعنوان کارگردان یک پلانی را میگیرم و رضایت میدهم که سراغ پلان بعدی برویم به این معناست که از هر چه در آن پلان است و بهخصوص از بازیها راضی هستم. به این دلیل کارگردانانی که ضعف فیلمشان را گردن بازیها میاندازند، درک نمیکنم. تمام بازیهای فیلم روی پرده قبلا از زیر دست کارگردان رد شدهاند.
اما به هر حال یکسری نقشهای مهمتر و دشوارتر هم وجود دارد دیگر...
این مسأله دیگری است. بله؛ از این نظر باید بگویم با اینکه بازی همه بازیگرهای این فیلم را میپسندم، اما به این هم اذعان دارم که فرهاد اصلانی سختترین بازی را داشت، آن هم به این دلیل که باید دو بازی کاملا متضاد را ارایه میکرد.
خب هم از پس این دوگانگی شخصیتی برآمده است...
آقای فرهاد اصلانی در دنیای بازیگری ما جزو برگزیدهها هستند. خودمانیاش میشود که بگویم در کارشان تک هستند. اصلانی نهتنها خیلی خیلی خلاق است؛ بلکه در کنار این ویژگی اهمیت زیادی هم برای پروژه قایل است.
مریلا زارعی چه؟
من قبلا با مریلا زارعی در هیس! دخترها فریاد نمیزنند کار کرده بودم. او یکی از آنهایی است که میشود دربارهشان گفت به معنای واقعی بازیگر است. اگر یادتان باشد در جشنواره هم درباره مریلا گفتم که خلاقیت دارد، به فیلمنامه اهمیت میدهد و با آن زندگی میکند.
و البته دو بازیگر جوانی که معرفیشان کردید در این فیلم. راضی بودید از آنها؟
اول اینکه وظیفه ماست که از نسل جوان و جدیدی که میخواهند وارد دنیای سینما و بازیگری شوند، حمایت کنیم. نسل جدید باید بیایند، بازی کنند، ضعف و قدرتشان را به نمایش گذارند و دیده شوند. این یک روند طبیعی است که نمیشود جلویش را گرفت. درباره این فیلم اما باید بگویم که جوانان بازیگر نقشهای پسر و دختر زیر سقف دودی از طریق فراخوان از میان علاقهمندان پرشماری انتخاب شدند؛ و خوشحالم که ابوالفضل میری و لاله مرزبان را انتخاب کردیم، چون کارشان واقعا خوب بود.