سحر دولتشاهی| پیمان معادی| سریال افعی تهران
چرا رابطه سحر دولتشاهی و پیمان معادی ایراد دارد؟/ انتقاد به آرایش غلیظ سحر دولتشاهی در سریال افعی تهران
دو روانشناس بالینی و رواندرمانگر به انتقاد از سریال افعی تهران و رابطه عاشقانهای که در این سریال میان رواندرمانگر (سحر دولتشاهی) و درمانجو (پیمان معادی) اتفاق میافتد پرداختند.
ایران آرت: شقایق عرفینژاد به میان سریالهایی که از شبکه نمایش خانگی در حال پخش هستند، افعی تهران تماشاگران زیادی دارد. نخستین ساخته سامان مقدم برای شبکه نمایش خانگی داستان یک منتقد سینماست که سعی دارد نخستین فیلمش را درباره یک قاتل سریالی که تمام قربانیانش کودکآزار هستند، بسازد.
او خودش کودکی سختی داشته و تروماهای زیادی از ارتباطش با پدرش دارد و حالا برای درمان به یک رواندرمانگر مراجعه میکند. در طول قسمتهای گذشته این سریال بارقههایی از شروع ارتباط عاطفی بین او و خانم درمانگر دیده میشود. با وجود اینکه به دلایل حرفهای رواندرمانگر از هر ارتباطی خارج از حوزه درمان با او خودداری میکند و حتی به او اجازه نمیدهد برایش موسیقی بفرستد یا کتابی بیاورد، اما در قسمت گذشته این دو همدیگر را در خیابان ملاقات میکنند و خانم درمانگر هم به این رابطه مشتاق میشود؛ هرچند میگوید تا کامل شدن پروسه درمان باید برای هر رابطه جدی صبور باشند.
این موضوع واکنشهای زیادی را در میان مخاطبان به دنبال داشت. بسیاری این حرکت را خلاف عادات حرفهای یک درمانگر عنوان کردند و آن را نکتهای منفی برای این سریال دانستند. این دسته از مخاطبان که در میانشان روانشناسان و روانپزشکان هم هستند، معتقدند شکلگیری رابطه عاطفی بین مراجعهکننده و درمانگر یک اشتباه فاحش حرفهای است و این سریال نباید چنین چیزی را نمایش میداد.
سریال باید مشاور روانشناسی داشته باشد
علی میوهچیان، روانشناس بالینی و رواندرمانگر که افعی تهران را از نخستین قسمت دنبال کرده درباره سریال و اتفاقی که در آن افتاده میگوید: «بهدلیل اینکه تراپی یکی از موضوعات این سریال است، آن را دنبال میکنم. در حرفه رواندرمانی مسائل تخصصی وجود دارد که در روال درمان و مؤثر بودن آن بسیار تأثیرگذار است. در این سریال هم نکات خوبی درباره درمان وجود دارد؛ مثلا روانشناس نکات تخصصی و جالبی را در مورد شخصیتی که پیمان معادی نقش او را بازی میکند، مطرح میکند؛ نکاتی که شاید یک کارگردان یا بازیگر آنها را نداند؛ مگر اینکه خودش تجربه درمان داشته باشد یا تیم سریال مشاور روانشناسی داشته باشند؛ به همین دلیل خوشحال بودم که بعد از سالها بالاخره سریالی ساخته شده که مسئله درمان روحی در آن مطرح شده و مدام به گذشته آدمها ارجاع میدهد که چطور میتواند در زندگی امروز آنها تأثیر جدی داشته باشد.»
در کنار این، اما میوهنژاد اعتقاد دارد چند نکته غیرحرفهای درباره اتاق درمانی که در سریال تصویر شده، وجود دارد: «اول از همه نحوه نشستن درمانگر و درمانجو در اتاق درمان بسیار مهم است. در این سریال هر بار جای نشستن رواندرمانگر و درمانجو تغییر میکند. یکبار روانشناس را پشت میزش میبینیم؛ درحالیکه مراجعش روی کاناپهای که در کنار میز است، نشسته است. یکبار دیگر هم روی کاناپه کنار هم مینشینند که هیچکدام از این دو موقعیت در اتاق درمان، حرفهای نیست. در درجه اول هیچوقت یک درمانگر نباید کنار درمانجو روی یک مبل بنشیند. بهترین حالت نشستن رواندرمانگر قرار گرفتن روی صندلی و کاملا مقابل اوست؛ آن هم در صندلیهایی که از نظر ارتفاع با هم برابر باشند؛ در این سریال این اتفاق نیفتاده است. یک نکته دیگر شکل نگاه کردن این خانم روانشناس به درمانجو است.
در قسمتهای اول میبینیم که این خانم نگاه خیره و مبهوتی به درمانجوی خودش دارد؛ این هم درست نیست. درمانگر باید مراقب ارتباط چشمیاش با درمانجو باشد؛ یعنی اینکه نه از تماس چشمی خودداری و اطراف را نگاه کند و نه اینکه به چشمهای مراجع خیره شود.»
او مشکل اصلی را اما شکل گرفتن رابطه عاطفی بین روانشناس و مراجع میداند: «در قسمت آخر شاهد شروع یک رابطه عاطفی بین این دو شخصیت بودیم. از طرف درمانجو مشکلی وجود ندارد. او ممکن است روابط و قوانین حرفهای اتاق درمان را نشناسد، اما چیزی که در این سریال ناامیدکننده به نظر میرسد، شکلگیری این ارتباط از سمت روانشناس بود. واکنش رواندرمانگر در این سریال اینطور بود که کاملا پذیرای این اتفاق بود؛ بهخصوص که درمانگر به او میگوید: «ما هر رابطه دیگری هم داشته باشیم، تو نباید درمانت را متوقف کنی.» درصورتی که یک روانشناس به هیچ عنوان نباید رابطه عاطفی با مراجعش داشته باشد؛ چون درصورت چنین اتفاقی دیگر نمیتواند درمان مؤثری برای مراجعش داشته باشد.»
آرایش غلیظ
سحر منصوری، روانشناس بالینی و رواندرمانگر هم میگوید: «یکی از اشتباهات این سریال در بخش اتاق درمان، آرایش غلیظ درمانگر است. ما بهعنوان درمانگر اصلا اجازه نداریم در اتاق درمان آرایش زیاد داشته باشیم. مسئله دیگر نگاههای مستقیم درمانگر به مراجع است و همینطور نحوه نشستن او و مراجعش که بسیار غلط است. از همه بدتر ارتباط غیرکاری و خارج از اتاق درمان با مراجع است. روانشناسان به همین دلیل حتی اجازه مشاوره با فامیل درجه یک خودشان را ندارند. ارتباط خارج از اتاق درمان اشتباه بسیار بدی است؛ حتی اگر جنس موافق هم باشند، نباید با هم دوست شوند و همدیگر را جایی خارج از اتاق درمان ببینند؛ چون درمان خاصیتش را از دست میدهد.»
منصوری میگوید: «فقط در مواقع ضروری و بسیار مهم است که مراجع اجازه دارد با شماره مشاورش که فقط هم تلفن کاری است، تماس بگیرد؛ یعنی در زمانی که افکار خودکشی یا دیگرکشی دارد. »
نکته دیگری که منصوری به آن اشاره میکند، هدیه گرفتن و هدیه دادن بین رواندرمانگر و مراجع است: «این موضوع در سریال بهخوبی رعایت شده بود، ولی یکباره با اظهار علاقه مراجع و پس نزدن روانشناس، همهچیز عوض شد.»