بهاره رهنما| پیمان قاسم خانی
روایت بهاره رهنما از بایکوت شدنش پس از جدایی از پیمان قاسمخانی/ درصداوسیما من را میبینند سکته میکنند!
او درباره واکنشهای منفی پرسنل صدا و سیما به حضورش در این سازمان میگوید: انگار نارنجک به خودم بستم و یکدفعه همه با هم تماس میگیرند که بهاره رهنما آمده و من دلیل این ماجرا را نمیدانم.
ایران آرت: بهاره رهنما در گفتگو با خبرآنلاین درباره فیلم تازهاش و ماجرای بایکوت شدنش در سینما و تلویزیون پس از جدایی از پیمان قاسم خانی صحبتهایی را مطرح کرد.
بخشهای مهم صحبتهای بهاره رهنما در این گفتگو را در ادامه میخوانید:
** برایم جالب است که دنبال چه چیزی هستند که آن بهاره رهنمایی که در شرق مینوشت و یازده تئاتر را کارگردانی کرده و سفیر انجمن حمایت از حقوق کودکان است را مورد حمله قرار دهند.
** یک جاهایی مخصوصا در چهار سال اخیر من در بحرانهای خیلی عجیبی قرار گرفتم که همه این کارها را انجام دادم، اگر در کنارش اتفاقاتی که در زندگی شخصیام رخ داد که نباید درباره آن صحبت میکردم یا نباید سمت و سوی تبلیغات را بیشتر میکردم.
** تا یک جایی من میتوانم سهم تقصیر خودم را بپذیرم اما اینکه چرا هیچ کدام دیده نشده را من نمیتوانم بر دوش بگیرم، به طور مثال من اولین بازیگر ایرانی بودم که وبلاگ و توییتر داشتم، یک تصویری از من ساخته شده که شباهت چندانی به واقعیت ندارد.
** یک کتاب شعر دارم که آن چیزی که در فضای مجازی میبینیم صحت ندارد و اصلا واقعیت نیست. این کتاب برای نشر نگاه است و من هیچگاه شعری درباره گوجه و املت ننوشتم و مردم اصلا نمیروند واقعیت این ماجرا را پیگیری کنند در صورتی که ناشر من بارها این کتاب را در صفحه انتشارات نگاه بارگذاری کرده است.
** گذشته من در این سالها خیلی روی زندگیام تاثیر داشت و بعد از جدایی اولم عملا از سینمای ایران کنار گذاشته شدم و هیچ دفتر فیلمسازیای از من نخواست که در فیلمی بازی کنم. اگرچه ایشان آدم محترمی بود ولی بسیاری از همکاران برای اینکه ترجیح میدادند و احتمالا هم احتیاج بیشتری داشتند که با فیلمنامههای ایشان کار کنند، ناخودآگاه من را از این فضا کنار گذاشتند.
** ببینید درباره ازدواج دومم باید بگویم که اصلا اشتباه نیست اگر آدمی ازدواج دوم انجام دهد، آن هم در سرزمینی که همکاران مرد من ازدواج پنجم و ششمشان را انجام میدهند.
** من تا قبل از ۴۰ سالگی فکر میکردم که زن بسیار باهوشی هستم، اما فضای مجازی به من نشان داد که هوش یک چیزی است که به نسبت شرایط روز باید به روز رسانی شود و اصلا نسل ما بلد نیست که با این فضا با مهارت بالایی برخورد کند.
** ببینید نکتهای که وجود داشت، هیچگاه در هیچ بخشی از زندگیام به این فکر نکردم که آدمی که برای زندگیام انتخاب میکنم باید آدم متمولی باشد، ازدواج دومم را هم با یک آدم بسیار معمولی انجام دادم که اصلا هم فکر نمیکردم که انسان متمولی است.
** بعدها توسط اطرافیان، رسانهها و افراد دیگر یک جریانی ایجاد شد که من با یک آدم مولتی تیلیاردر و جهانی وارد رابطه شدم، این هم در شرایطی است که من از نوجوانی به قدر مستقلی بود که حتی از پدرم هم پول تو جیبی نمیگرفتم.
** من همان ماجرا را بارها روی صفحهام گذاشتم و توضیح دادم و اصل جمله هم این بوده که اگر کسی بعد از سی سال کار کردن نتواند یک رفاه نسبی برای خود و خانوادهاش جور کند، به نظر من آدم بیدستوپایی است.
** من هفت سال است که در تلویزیون ایران ممنوع الفعالیت هستم و کسی هم دلیل این ماجرا را نمیداند وارد محل آفیش صداوسیما که میشوم، پرسنل سکته میکنند، انگار نارنجک به خودم بستم و یکدفعه همه با هم تماس میگیرند که بهاره رهنما آمده و من دلیل این ماجرا را نمیدانم.