پرویز پرستویی: واگذاری نمایش خانگی به صداوسیما یعنی سونامی ممنوع‌الکاری هنرمندان | می‌گویند یا هنرمندان دوباره به تلویزیون برگردند یا حسابشان با کرام‌ الکاتیان است

خبر واگذاری مسئولیت شبکه نمایش خانگی به صدا و سیما با موجی از واکنش‌های اعتراضی از سوی هنرمندان همراه شده است.

ایران آرت: در هفته جاری اعلام شد که بر اساس مصوبه امروز شورای‌عالی انقلاب فرهنگی، وظیفه نظارت در حوزه سکوهای صوت و تصویر فراگیر و شبکه نمایش خانگی طبق قانون اساسی و قوانین موضوعه، بر عهده سازمان صدا و سیما قرار گرفته است. این خبر موجی از واکنش‌ها را از سوی هنرمندان به همراه داشت.

پرویز پرستویی بازیگر پیشکسوت سینما که در سال‌های اخیر در چند سریال شبکه نمایش خانگی ایفای نقش کرده است، درباره خبر منتشر شده نوشت: پایان نمایش خانگی، نمایش خانگی هم دست صدا و سیما افتاد واین یعنی سونامی ممنوع الکاری هنرمندان و پایان سرگرمی های مردم!!!

او در ادامه نوشت: «یادمه بعد از تعطیلات عید نوروز ۱۴۰۲ رئیس صدا و سیما، آقای پیمان جبلی به خاطر برنامه های نوروزی که برای مردم تدارک دیده بودند فرمودند: «خدارو شکر جلوی مردم روسفید شدیم» البته نمیدونم این روسپیدی برای کدام برنامه ها بود؟ شاید به خاطر حضور آقای مهران رجبی بود که یک تنه جور همه مجری هارو کشید. یه دسته کلید داده بودند بهش و گفته بودند: «آقا جون این شما و این تلویزیون ،ایشون هم که دلسوز فرهنک و مردم ،حتی در ایام عید  خونه هم نرفت» والان هم با این اتفاق لابد اظهار خوشحالی خواهند کرد که دیگه پیروز میدان شدیم همه چی دست خودمونه، بالاخره شنبه به نوروز افتاد. دیگه ریش و قیچی دست خودمونه. حالا همه هنرمندانی که با تلویزیون قطع ارتباط کردند باید برای ساخت نمایش خانگی از ما مجوز بگیرند ،ماهم که قرار نیست به رقیب هامون مجوز بدیم. قداره رو میزنیم سر گذر ، میگیم هرکی جرات داره بیاداز اینجا ردشه. خلاصه کاری میکنیم که یا دوباره برگردند تلویزیون مثل بچه های حرف گوش کن، سرشون و بندازن پایین کارشون بکنند،یا اینکه حسابشون با کرام والکاتبینه»

پرویز پرستویی نوشته است: «جسارتا بنده کوچکترین که از۱۴ سال پیش با تلویزیون خدا حافظی کردم ودیگه هم نخواهم برگشت ،از دید بنده بعضی موقع ها مرغ یه پا داره...میمونه حضور در نمایش خانگی که اگه کارمناسبی بود که در شآن مردم باشه کار میکنم وگرنه میرم سینما یا تئاتر ، اگر هیچ کدوم اینا هم نشد ،بقیه اش و بعدا میگم...خلاصه که چی فکر می‌کردیم، چی شد»