علی ملاقلی پور ، بیکاری هنرمندان، هنرمندان ممنوع الکار، بازداشت هنرمندان
هنرمندان پیک موتوری شده اند/ افشاگری فیلمسازی که سه سال است ممنوع الکار است و پدرش بهترین فیلم های دفاع مقدس را ساخته
هنرمند بند پذیر نیست ... تندی و گفتمان تهاجمی یا خواهش و التماس هر دو بی اثر است. اگر دولت واقعا باور فرهنگی داشته باشد باید مدام با اهل هنر در گفتگو باشد و خوب بشنود.
ایران آرت: علی ملاقلی پور، فرزند زنده یاد رسول ملاقلیپور، فیلمساز جوان و خوش فکری است؛ اما به گفته خودش سه سالی است که بعد از توقیف سریال« کتونی زرنگی» از فعالیت در تلویزیون و نمایش خانگی (ساترا) منع شد و به همین دلیل زمانی که سریال «نجلا» ساخته می شد به عنوان کارگردان دوم در بخش زندان کار کرده اما به دلیل ممنوع الکاری اسمی از حضور او در تیتراژ این سریال نبوده است.
این در حالی ست که علی فرزند رسول ملاقلیپور است که شماری از بهترین فیلم های دفاع مقدس را ساخته است.
پریسا ساسانی در خبرانلاین نوشت :»این فیلمساز که فیلم «قندون جهیزیه» به عنوان آخرین فعالیت سینمایی او به شمار می رود ضمن گله از شرایط موجود در سینمای ایران گفت: «در حال حاضر گاهی فیلم کوتاه، گاهی تیزر تبلیغاتی و نماهنگ و گاهی هم فیلم مستند می سازم و البته پیشنهاد ساخت فیلم سینمایی از بخش های دولتی داشته ام. ولی حقیقت این است تا زمانی که به کاری اعتقاد نداشته باشم و یا نسبتی با میانگین مردم زمانه ام نداشته باشد، کار نمی کنم.»
گزیده گفته های علی ملاقلی پور را بخوانید:
_ تا زمانی که وضعیت زندگی و معیشت مردم گران است هیچ تهیه کننده ای در بخش خصوصی برای سینما سرمایه گذاری نمی کند.
_ هنرمند مدام باید بین عقل و احساس در رفت آمد باشد تا اثری را تولید کند و محصول نهایی یک هنرمند ناگزیر است که جذاب، متفاوت و همخوان با روح جامعه باشد.
_ چرا یک هنرمند نباید واکنش نشان بدهند؟ مگر می شود یکی از حساس ترین انواع بشر در شرایط حساس بدون واکنش باقی بماند؟ مگر می شود از هنرمندی که مدام قرار است متفاوت و متنوع بنگرد بخواهیم ظرف پذیر باشد؟ متفاوت دیدن ذات هنر و خلاقیت است وگرنه با دستگاه و کلیشه و ماشین کپی روبرو خواهیم بود. گاه شرایط جامعه ( که بخش عمده ای از مواد اولیه فکر هنرمند را تشکیل می دهد) آنقدر در هم می پیچد که هر هنرمندی به این سوال و ندای درونی خود پاسخ می دهد که من اول انسان هستم یا هنرمند؟ یعنی همه وجود من را هنر و حرفه ام تشکیل می دهد؟ در این شرایط می توانم اثر مناسب تولید کنم؟ به هر جوابی برسد عکس العمل او را می سازد. مثلا برخی دست به اعتراض می زنند مثل بسیاری از مردم، معترض به مسیر یا شرایط روزگار می شوند و خواستار تغییر یا بهبود هست. برخی تصمیم می گیرند در این تلاطم کار نکنند و مثل بسیاری از هنرمندان برای رهایی از غم نان به مشاغل دیگر رو می آورند پیک موتور و رانندگی و غیره. که این انتخاب هم خود نوعی واکنش محسوب می شود.
_ هنرمند بند پذیر نیست و خود کمان کِش خود است... چون تندی و گفتمان تهاجمی با تحکم یا فرمان و یا خواهش و التماس هر دو بی اثر است یا حتی ضد اثر گذاری بر هنرمند است. اگر دولت ها یا بخشی از دولت واقعا باور هنری و فرهنگی داشته باشد باید مدام با اهل هنر در گفتگو باشد و خوب بشنود.
_هنر کارخانه نیست که با آمار تولیدی بتوان خیال راحت داشت. اینجا محصولات باید شیمی درستی داشته باشند وگرنه در بازار خریدار پیدا نمی کند و مشتری هم دیگر هر خوراکی را نمی پذیرد. چون خریدار و خواهان کالای فرهنگی انسان است و ذاتا انتخاب گر آفریده شده است. از همین رو تصمیم گیران در این حوزه باید بدانند اگر در کنار دیگر حوزه های اقتصادی ، سیاسی و امنیتی دولت ها می نشینند نباید مثل آنها فکر کنند. اگر اقتصادی فکر کنند در بحران ها ورشکسته می شوند اگر سیاسی نگاه کنند دنبال یارگیری و تفکیک خودی و غیرخودی خواهند بود ، اگر امنیتی نگاه کنند به هر هنرمند نگاه خطرناک ، بی اثر یا همسو خواهند داشت.
... اگر امروز تصمیم نگیریم که خوب بشنویم و حرف بزنیم کمتر کسی همراه خواهد شد.