مهسا امینی، کتایون ریاحی، مهران مدیری، علی کریمی، رضا کیانیان،
گزارش عجیب جام جم: ۷۰ سلبریتی پس از مرحوم مهسا امینی چه نوشتند؟/ همه برای ویزای EB1
روزنامه صدا و سیما در گزارشی عجیب نوشته های حدود ۷۰ سلبریتی ایرانی پس از مرحوم مهسا امینی را رصد و منتشر کرده است.
ایران آرت: روزنامه جام جم در گزارش دو صفحه ای زیر تیتر: « جایزه بگیران اغتشاش » نوشته است:
خروج سلبریتیها از کشور و حضور در شبکههای خارجی در این روزها نشان داد این افراد چگونه با سوءاستفاده از احساسات عمومی بهدنبال نمدی برای کلاه خود هستند. شاید تصور شود حرکت این افراد نوعی از واکنشهای انفرادی و احساسی عدهای هنرمند باشد، اما واقعیت این است که در اغتشاشات جدید نوعی حرکت جامع، برنامهمحور و هماهنگ در دستورکار این افراد قرار گرفته است که صدالبته اجرای دقیق و گام به گام برنامه از سوی سفارشدهنده، بیپاداش نمیماند.
رسوایی احسان کرمی که پیشتر با ادعای اندوهگین بودن برای فاجعه سقوط متروپل در عروسی ساسی مانکن، خواننده بیاخلاق شرکت کرده و با این اقدام آبرویی برای خود باقی نگذاشته بود این روزها وجوه آشکارتری از فرصتطلبی این جریان را نمایان ساخت. او که تمام شهرتش را مدیون رسانهملی است و در سالهای اخیر بهدلیل تخلفات کوچک و بزرگ از حضور بر صفحه تلویزیون محروم مانده بود با دمیدن بر آتش اغتشاشات مسیر خود را برای حضور در شبکه منوتو باز کرد. مسیری که این روزها، بسیاری از سلبریتیهای پرحاشیه آشکارا بهصورت یک اپیدمی طی میکنند. به همین بهانه گوشهای از پشتپرده فعالیت برخی سلبریتیها را مرور میکنیم و بر اقدامات روزهای اخیر آنها نظر میاندازیم.
زمانی برای افزایش امتیاز
رخدادهای متعددی که با موجسواری رسانههای معاند تبدیل به دومینوی نارضایتی شد در روزهای گذشته بهسرعت از قالب اعتراضات تبدیل به اغتشاشات شد. رسانهها با تمرکز بر ایجاد و تقویت دوقطبی حجاب و بیحجابی مرگ مهسا امینی را دستاویز بحرانسازی کردند. در این میان نوجوانان در نبود آموزش و نبود اطلاعرسانی بهموقع و جامع تحت بمباران محصولات بصری هدفمند رسانههای معاند قرار گرفتند و گروهی از سلبریتیها نیز از این آب گلآلود به خیال خود ماهیهای درشت صید کردند.
ویزای EB ۱
ویزایی که آمریکا بهعنوان ویزای نخبگی و نابغهها مطرح کرد و سلبریتیها برای بهدست آوردن آن به هرکاری دست زدند. به ظاهر هنرمندان برای اینکه بتوانند این ویزا را دریافت کنند باید دارای رزومه خوبی در فرهنگ و ورزش کشور خود باشند و بعد از کسب ویزا ضروری است هر سال اظهارنظر سیاسی علیه حاکمیت و دولت خود داشته باشند تا این ویزا تمدید شود. این افراد برای تمدید ویزا منافع ملی و تمامیتارضی وطن خود را زیر پا میگذارند و اینگونه ویزای مورد نظر دستاویزی میشود برای آمریکایی شدن افراد به ظاهر ایرانی.
عرصه تاخت و تاز
بعد از فوت مرحوم مهسا امینی، لشکر سلبریتیهای طالب ویزای نخبگی دست به کار شدند. آنها بهزعم خود آماده براندازی بودند و نظام را در آستانه سقوط میدیدند! به همین دلیل در فرصت سقوط متروپل عجولانه بهصرافت تکرار هشتگ تفنگت را زمین بگذار افتادند. اینگونه سلبریتیهای با سابقه ذوقزدگی، همسو با تجزیه طلبان کومله و... یک موج خبری علیه نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایجاد کردند و برخی نیز نادانسته در زمین دشمن قرار گرفته و با اظهارات جوگیرانه باعث شعلهورتر شدن اغتشاشات اخیر شدند.
سلبریتیهای صف اول
در این روزها افرادی که پیشتر در قالب دلسوزیهای اجتماعی و با انتشار استوری و پیامهای تند کیسه امتیازات خود را پر میکردند این بار تمام قد و به شکلی هماهنگ با سرهای شعلهور به میدان آمدند. افرادی، چون کتایون ریاحی، امیر جعفری، حامد بهداد، محمود شهریاری، ارژنگ امیرفضلی سروش صحت، زانیار خسروی، مهران مدیری، فاطمه معتمدآریا، رضا کیانیان حمید فرخنژاد، اصغر فرهادی، رسول خادم، علی کریمی، نوید محمدزاده زینب موسوی (استندآپ کمدین)، محمدرضا حیاتی، مانی حقیقی، پرستو صالحی، باران کوثری، شهاب حسینی، کامبیز دیرباز، امیرمهدی ژوله، رامبد جوان، هانیه توسلی، پوران درخشنده، شبنم فرشادجو، پژمان جمشیدی مریم بوبانی، متین ستوده، امیر آقایی، آناهیتا نعمتی، علی شادمان، شیوا ابراهیمی، حمیدرضا آذرنگ، احترام برومند، لیلی رشیدی، الهام کرد، سجاد افشاریان، تهمینه میلانی، الهام پاوهنژاد، گوهر خیراندیش، هوتن شکیبا، شبنم مقدمی، الناز شاکردوست، سحر دولتشاهی، امیرحسین رستمی، امیر جدیدی، احسان کرمی، سیامک انصاری، مسعود کیمیایی داریوش مهرجویی، فرشته حسینی، محسن تنابنده، مسیح و آرش ایپی، شیلا خداداد، پگاه آهنگرانی، مریم سلطانی، پریناز ایزدیار، شقایق دهقان، تینا پاکروان، هنگامه قاضیانی، مهراب قاسمخانی، ویشکا آسایش، شهره سلطانی و حتی آبان عسکری (با یک مورد نقشآفرینی!) با انتشار پست و استوری در این دایره قرار گرفتند.
لیدرهای سلبریتی در زمین دشمن
کتایون ریاحی، علی کریمی، پرستو صالحی، رسول خادم و پرویز پرستویی با پست و استوری و فعالیتهایی در اینستاگرام و توییتر مردم را علیه نظام و حکومت تهییج کردند و آنها را به اعتراض فراخواندند. گروههای مختلف مانند شکستخوردگان سیاسی نیز وارد این معادلات شدند و در ماجرای فوت مهسا امینی آتش را شعلهورتر کردند.
اتهامزنی هدفمند طبق برنامه
کتایون ریاحی که بهدلیل ترک عرصه بازیگری چند سال است در فیلم و سریالها دیده نشده با شبکههای خارجی و گروه میتو مرتبط به یکی از معاندان به نام شقایق نوروزی که سابقه توهین و تهمت به شهیدان و رزمندگان دفاعمقدس را در پرونده خود دارد، ارتباط گرفت و در مرحله اول موجی را علیه سعید پورصمیمی، بازیگر مرد نامآشنا و پیشکسوت سینمای ایران ایجاد کردند.
این موج در مقابل حضور پورصمیمی در جشنواره کن صورت گرفت. حضوری که میرفت تا تمرکر اخبار را از ترانه علیدوستی و گروه فیلم «برادران لیلی» بردارد. گروهی که قرار بود با لیدری ترانه علیدوستی با پوشیدن لباسی دفرمه به رنگ طیف خاصی از رنگ صورتی و گفتن حرفهای بیاساس و تاریخ گذشته، دانه فریبنده یک انقلاب جعلی زنانه در ایران را بکارد و با ایجاد فرصت میدانی برای موجسواری و بهرهبرداری رسانههای معاند جرقه بروز حرکت اغتشاشگران را در آینده بر محور ظلم به زنان بزند. همان جرقهای که امروز بر امنیت اجتماعیمان آتش زده.
کتایون ریاحی این ماموریت را به درستی انجام داد و با اتهام تجاوز به سعید پورصمیمی باعث شد رسانهها از توجه به نخستین حضور این بازیگر در کن منصرف شوند و نگاهها بار دیگر به سوی علیدوستی برگردد. او همچنین در روز اول فوت مهسا امینی به شکلی شتابزده ضمن کشف حجاب، مردم را به اغتشاش دعوت کرد و با مصاحبه با شبکه معاند ایران اینترنشنال رفتارهای حکومت را دروغ خواند و گفت از ابتدا اصلا اعتقادی به حجاب نداشته که حالا کشف حجاب کند!
دانههایی که یک به یک کاشته شد
وحید جلیلوند با فیلم «شب داخلی دیوار» قبل از آغاز اغتشاشات، رمز این اتفاقات را به جشنوارههای خارجی برد وزمینهای فراهم کرد تا گشت ارشاد تبدیل به رمزی برای اغتشاشات جدید شود. جلیلوند در مصاحبهای در زمان اغتشاشات اعلام کرد که دیگر حاضر نیست در ایران فیلم بسازد، کسی که از رادیو و تلویزیون همین ایران تبدیل به یک چهره و سلبریتی شد و الان برای ساختن اثر بر مردم منت میگذارد. او در این مسیر تنها نبود، بلکه این روند پیشتر با طرح شعار «زن، زندگی، آزادی» در فیلمهای «درخت گردو» و «دختران خورشید» در ذهن مخاطب داخلی و خارجی زمینهسازی شده بود.
تصویرسازی زنجیرهای
انتقال این پیام درقالب فیلمهای تولید داخل و نمایش آنها در جشنوارههای خارجی به مخاطب خاص، زمینه واکنش سلبریتیهای خارجی از هنرمند تا ورزشکار را زمینهسازی کرد. کاری که همزمان با تصویرسازیهای متعدد از خشونت در برخورد با بدحجابان، ضجههای مادری که دخترش به دلیل تخلف و کشف حجاب بازداشت شده بود، ضرب و شتم بانوان محجبه توسط مخالفان حجاب و... دست به دست هم داد تا جریان اغتشاش جامعه مخاطب خود را به آستانه و نقطه انفجار برساند و ناگهان فوت «مهسا امینی» بهانه انفجار این پرونده جنگ روانی و مدیریت ذهن رسانهای شد.
تهدید احلام و تحریم تیم ملی از جام جهانی
این فرصتسازی در روزهای ابتدایی با اقبال چندانی روبهرو نشد. چنانچه همفکران اغتشاش به اعمال فشار بر چهرهها رو آوردند تا آتش اغتشاش روندی احساسی پیدا کند و شعلهورتر شود. تهدیدها رفتهرفته بر محور پروندههای اخلاقی از پیش ایجادشده شدت گرفت؛ تا جایی که «احلام» خواننده زن معلومالحال، بیپروا بازیکنان فوتبال را تهدید به افشاگری علیه آنان کرد و گفت اگر کسی استوری حمایتی نگذارد دایرکت اینستاگرامش با آنها را منتشر میکند.
همچنین کامبیز دیرباز و... با انتشار استوری بازیکنان تیم ملی را به آشوب تشویق کرد تا استوری حمایتی برای اغتشاشگران بگذارند. اوخطاب به فوتبالیستها گفته بود اگر شما را کنار گذاشتند از چه میترسید بگذارید نیروهای مسلح به جام جهانی برود! تهدیدها حتی لایههای پنهانی پیدا کرد. از جمله مهران مدیری در اقدامی عجیب بهعنوان یکی از چهرههایی که با تلویزیون ایران تبدیل به سلبریتی شده و به پول و شهرت رسید، بعد از دریافت دستمزد ۳۰ میلیارد تومانی خود با انتشار ویدئویی گفت که به دلیل اتفاقات اخیر حاضر نیست برنامه دورهمی از تلویزیون پخش شود!
آب که سربالا برود …
در میانه سربالارفتن آب، برخی چهرههایی که طی سالهای گذشته از هیچ زشتکاری برای جلب دنبالکننده در فضای مجازی و کسب درآمدهای نامشروع دریغ نکردهاند هم به شلوغکاری پرداختند. پرستو صالحی، بازیگر درجه ۳ سریالها که در همان سالهای ابتدای فعالیت به دلیل عملکرد غیرحرفهای کنار گذاشته شد هم به جمع مشوقهای آشوب پیوست. همچنان که گفته شد او مدت زیادی با رفتارهایی ناپسند و غیراخلاقی و توهین به همه مفاهیم به دنبال جلب توجه وامتیازگیری بود و در نهایت هدف واقعیاش با انجام مهاجرت به روشنی آشکار شد. پرستو صالحی در روزهای اول که هنوز نه اعتراضی وجود داشت و نه اغتشاشی؛ مانند سلطنتطلبان برگه «نه به جمهوری اسلامی» را بالابرد.
محمود شهریاری بهعنوان یک لیدر اغتشاش عمل کرد و به مخاطبان صفحه خود آموزش تهیه کوکتلمولوتف داد که با دستگیری این مجری سابق سلبریتی همراه بود.
پگاه آهنگرانی که در فتنه ۸۸ سردمدار سلبریتیهای فتنهگر بود، امسال نیز با کشف حجاب، حضورش را در فتنه جدید اعلام کرد. او با وجود رفعتی که نظام نشان داد، فرصت پیدا کرد پس از ابراز پشیمانی در فیلمهای تازهای نیز حضور پیدا کند، ولی باز به مسیر خود برگشت و نشان داد مثل همفکرانش «ویزای نخبگی» برایش از همه چیز مهمتر است.
و، اما فوتبالیست کاخنشین
علی کریمی، بازیکن سابق تیم ملی فوتبال و پرسپولیس، نامزد ریاست فدراسیون فوتبال! که حتی تا یک سال قبل فعالیت خاصی نداشت اینک ارتباطات او باعث شد استوریهای مختلف گذاشته و به توهین به نذر و اعتقادات مذهبی مردم بپردازد. او سپس بار سفر بست و ایران را ترک کرد. خبری از کریمی نبود تا اینکه روز درگذشت مهسا امینی با پست و استوری در اینستاگرام و در توییتر فعالیت خود را با شتاب مضاعفی آغاز کرد و لیدری این جریانات را به عهده گرفت.
جالب اینکه علی کریمی فقط بهواسطه کپی توییتها و استوری توسط دیگران (بخوانید لشکر رباتهای توییتر) ریتوییت میشود. کریمی، نوجوانان را به خیابان فراخواند تا اعتراضها به اغتشاش خونخواهی و انتقام و براندازی بینجامد.
حمایت کور یا عقدهگشایی
متأسفانه افرادی نیز به انگیزههای مختلف در قالب حمایت صنفی از علی کریمی پشتیبانی کردند که به یقین گذشت زمان انگیزههای آنها را نیز آشکار خواهد کرد مانند کریم باقری که خود را نمکگیر این فرد میدانستند و نادانسته از فردی برانداز حمایت کردند.
قمار اعتبار با پوشال
رسول خادم در پیج اینستاگرامی خود به نام «قمارباز» دست به قمار بزرگی زد تا براندازی نظام را تقویت کند. او در سالهای اخیر با افرادی مختلف در قالب خیریه خود به قسمتهای محروم سر میزند. یک اقدام انساندوستانه با هدف اینکه دایره نفوذ خود را بالا ببرد تا اینکه اتفاقات سیستان و بلوچستان رخ داد و رسول خادم به حمایت از اغتشاشگران و علی کریمی پرداخت و در پستی گفت که بلوچستان کمترین سهم از نظام را دارد و با مردم مدارا کنید، درصورتیکه گروهک جیشالظلم مسئولیت این اتفاقات را برعهدهگرفته بود، ولی او هیچ سخنی از این قضایا ننوشته بود. ردگیری این نوع خیریهها میتواند خیلی از پازلهای این سلبریتیها را حل کند.
پرویز پرستویی که در سالهای قبل منتسب به جریان انقلاب بود و از زمان تهیهکنندگی بازی در فیلم «دو» به روشنی رویه تازهای پیش گرفته بود و در پستهای اینستاگرامی خود به منتقد بیمنطق همه رخدادهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی تبدیل شده است، در اتفاقات اخیر به طرفداری از علیکریمی پرداخت و پست رسول خادم رو دوباره در پیج خود منتشر کرد که همداستانی خود را در این قضایا ادامه دهد. همچنین از هر فرصتی برای احساسی کردن فضا بهره برد.
نوازش سلبریتیهای پرحاشیه
برخورد با سلبریتیها بهگونهای بوده که همیشه بعد از جریانات مختلف با امتیازدهی و فرصتسازی بیشتر برای این سلبریتیها در سریالها و فیلمهای منتسب به جریان دولتی با بهانههای انقلابی، یکی از رویههای فسادزای مسئولان فرهنگی نابلد است؛ رویهای که باعث میشود فرصتهای ارزشمند فرهنگی به قیمت ثبت یک عکس یادگاری با بازیگر یا خواننده از دست برود. یک وجه غائله اجرای نمایش غیراخلاقی و مروج فساد «مخاطب» در سالن تئاتر ایرانشهر، که روزنامه جامجم در ماههای آغاز سال به بررسی زوایای آن پرداخت از این دست است؛ عکس یادگاری!
بازخوانی این دست توجهات در این مقطع خالی از اثر نیست؛ حسین سلیمانی، بازیگر در توییتی از علی کریمی حمایت کرد و هماکنون در حال بازی برای اثری از محصولات اوج است و این دوگانه رفتار کردنها، جریان انقلاب را آزردهخاطر میکند.
چهار بازیگر سریال یاغی که در فیلیمو پخش شد بهصورت همزمان از اغتشاشات حمایت کردند، آبان عسکری، امیر جعفری، علی شادمان و پارسا پیروزفر! لازم است بودجه، منبع فیلمنامه و... این سریال مورد بررسی قرار گیرد تا پی به واقعیت ماجرا ببریم و بفهمیم چگونه است افرادی، چون علی شادمان و پارسا پیروزفر هم در این مقطع، رفتاری غیرمنطقی از خود نشان میدهند؟ آیا منافعی در کار است یا ابزار تهدیدی.
میوه سیاسی بودجهها و فیلمنامههای سفارتی
پیشتر در جشنوارههای سینمایی و در نقد تولیدات پلتفرمهای فراگیر، سخن از بروز جریان بودجههای کلان بهواسطه تولید «فیلمنامههای سفارتی» و خطر آنها شده بود، اما در اغتشاشات اخیر، میوههای تازهای از این جریان برای دشمنان قسمخورده ایران پدید آمد. کمدینها و طنازانی که در گذشته با صداوسیمای ایران به شهرت رسیدهبودند بهواسطه حضور و اطلاع از مواهب جریانات فرهنگی سفارتی، فضا را برای پرش به کشورهای بیگانه و تمدید ویزا و پاسپورت خود آماده دیدند. همچنان که در بخش ویزای نخبگی! هم اشاره شد برای رسیدن به این هدف نیاز به عکسالعملهای تند ضدحکومتی بود. مسیر تا حدی روشن و توجیهپذیر است که حتی افرادی که در برنامه خندوانه و در صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران کشف استعداد و تبدیل به استندآپکمدین شدهبودند و حتی بازی فالوئریشان را با این برنامه پیش برده بودند با رفتارهای ساختارشکنانه بهدنبال جلبنظر آن طرف مرزها افتادند! افرادی مانند زینب موسوی که از قبل انتخابات، فعالیت گسترده خود را آغاز کرده بود و بهدنبال ضریب دادن به مطالبات یک قشر بود و با تمسخر چادر، رویکرد خود را ادامه داد. او در اتفاقات این روزها و بروز آشوبهای اخیر از اغتشاشگران حمایت و در آخرین پست خود، مردم را به اعتصاب عمومی دعوت کرده است. موسوی با اثبات پیچیدگی حضورش در این ماجرا، اخیرا بازداشت شد.
ایجاد شغل برای مهرههای سوخته!
احسان کرمی، مجری ــ بازیگر که چندی پیش به اتفاق برزو ارجمند، بازیگر خود را به بهانه فروریختن ساختمان متروپل عزادار خوانده بود و به دولت و... تاخته بود و سپس بدون فوت وقت در عروسی ساسی مانکن، خواننده بدنام شرکت کرده و در نگاه مردم رسوا شده بودند، در گام جدید با توهین به جمهوری اسلامی، ناگهان سر از شبکه تلویزیونی بهاییت سر درآورد و با بیشرمی، ادعای وطنپرستی کرد.
برزو ارجمند نیز در پروفایل خود پیرو سلطنتطلبها و فرقه بهاییت نام ا... را از پرچم ایران حذف کرد و شعار پکک یعنی «زن، زندگی، آزادی» را جایگزین کرده است. به معنی دیگر با این روند درمییابیم در غفلت نهادهای نظارتی، شبکههای جاسوسی بیگانه کاری عظیم در این زمینه با سلبریتیها انجام دادهاند.
پدیدههای آتش افروز
حمید آذرنگ نیز در این میان پدیدهای مثال زدنی است. او که سابقه چندین همکاری با موسسه اوج و سازمان صداوسیما را دارد، در صفحه خود بهعنوان یک معاند عمل میکند و شمشیر را از رو برای ملت بسته است و از اغتشاشگران حمایت کرده است. او از نمونههای بارز حمایتهای بیدلیل مدیران از مخالف خوانان است، چنانچه در گذشته نیز رزمندگان ایرانی را بازخواست کرده است و در دوران فتنه اخلاقی میان عراق و ایران به واسطه تخریب راهپیمایی اربعین حسینی در سخنانی در اتهام ناورای انگیزههای غیراخلاقی زائران صحه گذاشته بود. جالب اینکه او شهرتش را بهواسطه نگارش نمایشنامههای دفاعمقدس و بازی در نقش رزمندگان بهدست آورده است.
امیر جعفری در استوری خود از سطل آشغال سوزاندن آشوبگران حمایت کرد واین را حق مردم دانست وپیرو رویه قبلیاش رسما سلبریتی جریاندار اغتشاشات شد.
رضا کیانیان که سابقه حضور در مهمانی سفارت خارجی را دارد، با نظرات مختلف و دروغپراکنی درگذشته پیج خود را در سطح یک پیج زرد اینستاگرامی پایین آورد و به دنبال شعلهورسازی این اتفاقات بود. او در سالهای اخیر از هر فرصتی برای حمله به نظام فرهنگی جمهوری اسلامی ایران استفاده کرده و حتی حرمت مراسم تشییع و ختم هنرمندان را نیز نگه نداشته است. درعینحال مورد حمایت سازمانهای فرهنگی و بیربط به فرهنگ است.
سحر دولتشاهی با مجموعه طنز مسافران دیده شد و در سریال و فیلمهای سینمایی دیگر نیز حضور پیدا کرد. او با استوریهای ساختارشکنانه شروع به فعالیت مجازی کرد که در روزهای آشوب از زنان بدون روسری در آتش پستگذاشت و از آنها حمایت کرد و رسما مردم را به اغتشاش دعوت کرد.
باران کوثری که با مجموعه صاحبدلان به شهرت رسید، در فتنه ۸۸ حضوری پررنگ داشت و فعالیتهای این سلبریتی و فعالیتهای مشکوک او تا امروز ادامه پیدا کرد. او جزو کست فیلمهای مسألهدار بسیاری است. در فیلم عرقسرد فعالیتهای فمینیستی خود را آشکار کرد، ولی هیچ برخوردی با دروغ پراکنی اینگونه فیلمها صورت نگرفت تا امروز که در پست خود میگوید: «افتخار میکنم که اغتشاشگر هستم.»
امیرحسین رستمی، آناهیتا نعمتی، الهام پاوهنژاد، ارژنگ امیرفضلی، پژمان جمشیدی، هوتن شکیبا، احترام برومند و سیامک انصاری ازجمله سلبریتیهای طنزی هستند که از اغتشاشگران حمایت کردهاند و پستی حمایتی برای آنها گذاشتهاند و اغتشاشگران را الگوی زندگی خود معرفیکردند.
از خود بپرسیم چرا این همکاریها و حمایتهای حرفهای و مالی در سطح کلان ادامه داشته باشد تا منبع ارتزاق این سلبریتیها باشد تا بعد از آن به مردم خود پشت کنند؟
شکایت برای به خطر انداختن سرمایه
بازیگرانی که برای تبلیغات صداوسیما از طرف شرکتها ازجمله شرکتهای دولتی میلیاردها تومان پول دریافت میکنند و در اغتشاشات در کنار اغتشاشگران و تجزیهطلبان هستند نیز در این میان به دنبال منافع خاص هستند. سیامک انصاری، پژمان جمشیدی و مهران مدیری و...، اما غافل از اینکه شکایت قانونی شرکتهای طرف قراردادشان این حق را دارند که بهواسطه به خطر انداختن سرمایهشان با رفتارهای غیرقانونی این سلبریتیها میتوانند علیه آنها اقامه دعوا کنند.
برخی از سلبریتیهای که تاریخ انقضایشان به سرآمد و برخی که هنوز با تلویزیون و سینما همکاری دارند شیپور اعتراض به جمهوری اسلامی نواختند و به بهانه نقد گشت ارشاد کلیت نظام جمهوری اسلامی را زیرسؤال بردند و آشوب و اغتشاش را حمایت کردهاند. نوید محمدزاده بعد از افتضاحی که در جشنواره کن به وجود آورد همراه همسر خود که تبعه افغانستان است یکبار هم در واکنش به شهادت کودکان و دختران افغان به جرم مدرسه رفتن، پست و استوری نزدند، ولی برای شعاری که پکک طرحریزی کرده بود بیشمار استوری و پست منتشر کردند.
مضحکه تجزیهطلبی
در این لیست حمایتکننده از آشوبها، عدهای از هنرپیشههای طنز نیز دیده میشود که بهصورت هماهنگ با یکدیگره واکنش پرداختند. هماهنگی این عده بهگونهای است که گویا سرویس اطلاعاتی بیگانه روی آنها سوار باشد؛ آنها حرفهای یکسانی را بیان میکنند. درگذشته نیز چتهای خصوصی با مجریان من وتو و ایران اینترنشنال از برخی از این سلبریتیها به بیرون درز کرده و موجبات رسواییشان را فراهم آورده بود.
نفوذ جریانات انحرافی میان سلبریتیها
این روزها شاهد حضور جریانی مثل جریان انحرافی حلقه و انجمن حجتیه نیز بودهایم که سلبریتیهای منتصب به این جریانات آشکارا از اغتشاشات حمایت کردند. آبان عسکری که با بازی در سریال یاغی به شهرت رسید در اغتشاشات اخیر پرده از تفکرات خود برداشت و از همصدایی با اغتشاشات و عرفان حلقه گفت.
شایان مصلح، بازیکن سابق پرسپولیس، سپاهان و بازیکن کنونی گلگهر سیرجان در چند پست و استوری مردم را تشویق به بیحجابی و از رژیم پهلوی در پستی نیز حمایت کرد و در استوریهای خود به توهین مسئولان پرداخت. در پستهای گذشته به خوشگذرانی میپرداخت و به آمریکا و غرب توهینی نمیکرد و میگفت لعن فقط برای گذشته (به قصد تفرقهپراکنی بین شیعه و سنی) اتفاق میافتاد و لعن اصلی که امپریالیسم است را به زبان نمیآورد. در مبانی این فرقه آمده که کشوری باید ساخت تا پراز گناه باشد تا زمینه حضور امام زمان به وجود بیاید و برهنگی و زندگی لاکچری و ناراضیسازی مردم از این اهداف است.
عبرت از تجربهها
به نظر میرسد مثل تمام جوامع مدنی دیگر دنیا، موسسات مختلف ایرانی، که به تولید محتوای فرهنگی از جمله فیلم، سریال، تئاتر، موسیقی و.. میپردازند بهخصوص نهادهای دولتی و حاکمیتی مانند حوزه هنری سازمان تبلیغات، بنیاد سینمایی فارابی، مرکز گسترش سینمای تجربی، سازمان اوج، صداوسیما و .. باید روندی پیش بگیرند تا مانع توسعه اعتباری افراد بیبضاعت فرهنگی و هنری شوند. افرادی که از تریبون و فرصتهای فرهنگی ایران اسلامی بهره میبرند و عملا اعلام میکنند برای مردم و سرزمین ایران ارزشی قائل نیستند. تا دیگر شاهد یکهتازیهای بیپروا و حمایتهای این افراد از یک حرکت غیرقانونی و براندازانه نباشیم. قراردادها باید شفاف باشد و خط قرمزهایی در قرارداد گنجانده شود تا سلبریتیها اجازه توهین به امنیت ایران اسلامی را نداشته باشند. از طرفی انتظار عمومی این است که قوهقضاییه نسبت به اندازه آتشافروزی این افراد در تشویق به آشوب توسط آنها با سلبریتیها برخورد کند. این برخورد که بهخوبی این روزها آغاز شده، لازم است به نحوی پیش برود که میان آن دسته که به شکلی احساسی وارد این فتنه شدهاند با آنان که با برنامه آمدهاند و هنوز بر این عمل پافشاری میکنند، متفاوت باشد. طبق گفتوگوی رئیس قوه نیز هزینه خرابی و آشوبها باید از این افراد گرفته شود. یکبار برخورد قاطع با سلبریتیها باید انجام شود تا دیگر باعث هزینهسازی برای مردم دلسوز، همراه و همپای ایران سربلند که با تمام کارشکنیهای دشمن و نفوذی و خائن همچنان پای آرمانهای ملی و دینی خود ایستادهاند، نشوند. همچنان که گفته شد درگذشته سلبریتیها بعد از هزینهسازی با چند پروژه جدید به سر کار میآمدند، امیدواریم در رویکرد جدید برخورد قاطع برای جلوگیری این روند صورت گیرد.
پایان مطلب روزنامه جام جم