تاثیر چک هایی که حمید لولایی به یوسف تیموری زد معلوم شد/ بزنم بهتخته گوله نمک است اما عجیب که پول ندارد!
انگار باید غیبت تیموری در میان بازیگران درجه یک و چهره و پولساز سینمای کمدی را مربوط به مناسبات و سازوکارهای مرسوم و حتی جاهطلب نبودن او در این زمینه بدانیم.
ایران آرت: علی رستگار در جام جم نوشت: بالاخره آن همه چکی که در نقش فولاد «زیرآسمان شهر» از دست حمید لولایی (خشایار مستوفی) خورد، کارگر افتاد و یوسف تیموری به یکی از کمدینهای همیشه حی و حاضر و بامزه تبدیل شد.
رابطه متناقض خشایار و فولاد، در زمان خودش و در یک ساحت کمیک و طنازانه، مرزهای پدر و پسری را جابهجا کرد و هرچقدر فولاد مهرش به پدر را با ادب و احترام نشان میداد، خشایار انگار با عقده ادیپ و با سیلیهای آبدار، پسر را غافلگیر میکرد و لابد با متر و معیارهای خودش، چنین ابراز عشق غریبی را مؤثرتر میدید.
اگرچه جایگاه تیموری بعد از زیر آسمان شهر در بازیگری و آثار کمدی تثبیت شد و پایش را به سینما هم باز کرد اما بهشکل عجیبی بهای چندانی به نمک و استعداد این بازیگر داده نشد و حضور او تقریبا زیر سایه چهرههای دیگر کمدی قرار گرفتهاست.
در حالی که تیموری از جمله کمدینهایی است که بهخاطر شخصیت صمیمی و مهارت نمکینش، هیچ کم از برخی بازیگران دیگر کمدی ندارد و در همین نقشهایی که پذیرفته، مخاطب را ناامید نکردهاست.
با این حساب انگار باید غیبت تیموری در میان بازیگران درجه یک و چهره و پولساز سینمای کمدی را مربوط به مناسبات و سازوکارهای مرسوم و حتی جاهطلب نبودن او در این زمینه بدانیم.
چه بسا خودش هم از این وضعیت و حضور در نقشهای مکمل، فارغ از کیفیت نقش و فیلمنامه و البته همین میزان موردقبول واقعشدن از سوی مخاطبان و محبوبیت رضایت دارد و قناعتپیشگی در بازیگری را انتخاب کرده است.
با توجه به همدلی همیشگی تماشاگران با او که از شخصیت واقعا طناز و باصفا و هنرش نشأت میگیرد، تیموری بهنوعی نسخه دیگری از امین حیایی است اما دستکم تا اینجا بخت با او یار نبوده که آن مسیر رشد و فرازهای بازیگری ــ حتی صرفا آن بخش درخشش حیایی در سینمای کمدی ــ را تجربه کند. حیایی همانقدر که قابلیت بازی در نقشهایی تلخ و جدی همچون فرید «شعلهور» و یوسف «برف آخر» را دارد، استاد تقلید و ادا درآوردن هم است و از این مهارت چه در آثار کمدی و چه محفلهای دوستانه بهخوبی بهره میبرد. یکی از درخشانترین جلوههای این هنرمندی در فیلمی اتفاقا جدی به نام «مزاحم» است که حیایی در نقش یک جوان عشق بازیگری ادای آلن دلون، جان وین و قیصر را درمیآورد و بعد هم در پاسخ به سؤال خسرو شکیبایی که از او میپرسد: «ادای منم بلدی دربیاری؟» با خنده صدای این بازیگر را تقلید میکند و با آوایی شبیهِ سوت میگوید: «شما که ادا نداری عزیز من!»
شبیه همین استعداد و بلکه فراتر را در اولین قسمت فصل چهارم «جوکر» هم دیدیم و یوسف تیموری با مهارتی تمامنشدنی، یوسف صیادی و سیدعلی صالحی حاضر در مجلس و امیر جعفری غایب را بهشکل نمکینی مجسم و بازنمایی کرد و یکتنه به ستاره ضیافت خنده تبدیل شد.
درخشش تیموری و توجهش به این همه جزئیات، تسلطش بر صدا، میمیک، بدن و اجرای جدی لحظات خندهدار، گرچه مفرح و خوشایند است و جای آفرین و بزنم بهتخته بهخاطر این همه نمک دارد اما درعین حال واجد حسرتی درباره بهره نبردن کافی سینما و تلویزیون از این فولاد آبدیده در نقشهای مهمتر و جذابتر هم.