ژاله صامتی و محمد کاسبی پاسخ دادند: چرا مردم با سریال ها نمی خندند؟
ژاله صامتی: خندیدن تخصصی میخواهد که هر کسی از عهدهاش برنمیآید.ممکن است یک جوک بسیار خندهدار را کسی تعریف کند، اما مدل تعریفکردنش به گونهای باشد که کسی واکشنی نسبت به آن نداشته باشد، اما گاهی یک جوک معمولی توسط شخصی تعریف میشود که باعث خندهدار بودن آن میشود.
ایران آرت : فهیمه پناه آذر در همشهری نوشت : این شبها سریال «پلاک 13» آرش معیریان از شبکه سه روی آنتن میرود.
بازگشت سریالهای طنز غیرمناسبتی به تلویزیون امیدوارکننده است، اما موضوع این است که پخش سریال طنز در سالهای اخیر با اقبال بینندگان تلویزیونی روبهرو نبوده و حتی در آماری که تلویزیون از تعداد تماشاگران میدهد، معمولا سریالهای طنز در رتبههای دوم و سوم قرار میگیرند.
توجهی که به سریالهای طنز در دهه 70 و 80 میشد بیشتر از این سالها بوده. برخی معتقدند که سریالهای طنزی که ساخته میشوند، بیشتر از آنکه قصه طنز و جذاب داشته باشند، در صدد هستند به هر قیمتی مخاطبانشان را بخندانند و همین شیوه خنداندن در لحظه اتفاق میافتد؛ به همین دلیل در جذب بیننده موفق نیستند.
ژاله صامتی از بازیگران تئاتر، تلویزیون و سینماست که بازیهایش در سریالها دیده میشود. وی معتقد است که لزوما سریال طنز نباید مردم را بخنداند و خنداندن مردم هم روشی دارد که باید کاربلدش انجام دهد. صامتی که در 2 فصل «زیرخاکی» بازی کرده، به همشهری میگوید: «در تولید سریالهای طنز باید موقعیتهای خندهدار و کمیک ایجاد کرد. درست است که در سریال کمدی تلاش میشود مردم بخندند، اما همین خندیدن هم تخصصی میخواهد که هر کسی از عهدهاش برنمیآید.» وی اضافه میکند: «ژانر کمدی خیلی دشوارتر از جدی است. انرژی بیشتری می برد و آدم خودش را میخواهد؛ بنابراین در اقلیت است. خیلی ها جسارت ساخت کار طنز را ندارند و کمی ترسناک است. جسارت برای اقدام آن مرحله اساسی است و خیلی ها می ترسند.»
بازیگر سریال «آژانس دوستی» برای مثال به مدل تعریف جوک اشاره میکند:« ممکن است یک جوک بسیار خندهدار را کسی تعریف کند، اما مدل تعریفکردنش به گونهای باشد که کسی واکشنی نسبت به آن نداشته باشد، اما گاهی یک جوک معمولی توسط شخصی تعریف میشود که باعث خندهدار بودن آن میشود. مهم این است که چطور گفته است و متاسفانه خیلیها این موضوع را نمیدانند.» صامتی میگوید:«در سریالسازی به خصوص در موضوع طنز مدیریت باید شیوه خود را تغییر دهد. این سوال وجود دارد که چرا کارهای رضا عطاران جذاب بود و حالا نیست؟ مدیریت سیما باید سراغ کاربلدها برود. چرا دیگر سراغ افرادی چون مرضیه برومند نمیرود؟ به طور حتم اگر کسانی که در این کار متخصص هستند، کنار گذاشته شوند افرادی میآیند که در این حوزه تخصص ندارند و در نتیجه سریالهای طنز ما جذابیت لازم را نخواهند داشت.»
این بازیگر تئاتر و سینما با اشاره به این موضوع که ساخت سریال طنز قواعد خود را میخواهد و باید آن را رعایت کرد، اضافه میکند: « نمیتوان همه سریالهای طنزی را که در دهه اخیر ساخته شده، به لحاظ کیفی انکار کرد، اما معتقدم که متخصصهای این حوزه سر جای خود نیستند و کسانی که کار میکنند تخصص لازم را در این کار ندارند. کمتر کسی سواد دانستن این موضوع را دارد؛ از مدیران گرفته تا عوامل تولید یک سریال. آدم جدی و آدم تلخ برای ساخت تراژدی جواب میدهد نه برای ساخت سریال طنز. اما این موضوع را هم باید در نظر گرفت هر سریال طنزی که ساخته میشود لزوما نباید بخنداند. سریالهای طنزی هم هستند که برای شخصیتها، داستان واقعی افرادی را عنوان میکنند که شاید از نظر دیگران خندهدار باشند. من معتقدم کمدی شبیه رد شدن از خیابان با دستهای پر از بار است. وقتی پایی پیچ میخورد شاید آن صحنه از دور برای برخی خندهدار باشد، اما برای خود آن فرد دردناک است.» سریالهای طنز موفق، عموما در بازپخش خود نیز همچنان موفق هستند؛ موضوعی که خیلیها از آن میگویند.
محمد کاسبی، از بازیگرانی است که در چندین سریال طنز بازی کرده؛ مثل«زن بابا»، «خوشنشینها» به کارگردانی سعید آقاخانی و «سه در چهار» مجید صالحی. به عقیده این بازیگر در دورهای ساخت سریالهای طنز جدی گرفته می شد و در پروسه تولید سریالها از فیلمنامهنویسی تا بازی بازیگران، حرفهای تر کار میشد و همین حرفهایبودن تیم تولید باعث میشد که خروجی کار قابل توجه باشد.
کاسبی به همشهری میگوید:«یکی از دلایل افت سریالهای طنز چه در قصهگویی و چه در کارگردانی و بازیگری این است که به نظر دوستان، تولید سریال طنز را کار راحتی می دانند و سرسری از کنارش عبور می کنند. فکر میکنم ما در گذشته برای اینکه سریالی روی آنتن برود از دل و جان کار میکردیم، اما حالا اینطور نیست. اکثر سریالها با عجله تولید میشوند و متاسفانه جدی هم گرفته نمیشوند.»