روایت پرستویی از زندگی یک ورزشکار ملی
مستند «آیدین» که به تازگی اکران خود را در گروه هنر و تجربه آغاز کرده است، اولین مستند ورزشی درباره رشته بستکتبال در ایران است که به زندگی آیدین نیکخواه بهرامی کاپیتان فقید تیم ملی بسکتبال پرداخته است.
ایران آرت: مستند «آیدین» به کارگردانی اشکان مهریار و تهیهکنندگی مهدی برجیان از شهریور در گروه هنروتجربه اکران شده است. این مستند، روایتگر زندگی حرفهای آیدین نیکخواه بهرامی، قهرمان تیم ملی در رشته ورزشی بسکتبال است. پرویز پرستویی داستان زندگی این بازیکن که در سال ۱۳۸۶ و در یک سانحه رانندگی جان خود را از دست داده است را روایت میکند.
به گزارش مهر، با اشکان مهریار که مستند «آیدین» نخستین تجربه او در حوزه مستندسازی است، درباره مشکلات ساخت مستند ورزشی در ایران و همچنین تولیدات کم در این حوزه به گفتگو نشستیم که در ادامه میتوانید آن را بخوانید:
چطور شد که سراغ ساختن مستندی از دنیای ورزش رفتید که کاراکتر اصلی آن سالها پیش فوت کرده؟ خط اصلی داستان چگونه شکل گرفت؟
سالهای پیش، در نوجوانی، بسکتبال بازی میکردم و پس از آن به دنبال عکاسی در این حوزه رفتم. آیدین نیکخواه بهرامی از همان دوران، بازیکن مورد علاقه من بود و همواره دغدغه او را داشتم. به عقیده من داستان مرگ «آیدین»، جزو غمانگیزترین مرگهای ورزشکاران در تاریخ ایران است و احساس میکردم که ساختن آن میتواند قصهای جذاب، آموزنده و در عین حال حرکتی برای زنده نگه داشتن یاد او باشد. من به دلیل اینکه از نزدیک با تیم ملی بستکبال به عنوان عکاس همراه بودم، همیشه در جریان برخی مسائل پشت صحنه تیم بودم که شاید خیلی از مردم از آنها آگاه نبودند. همین موضوعات و داستانها باعث شدند تا از مدتها پیش به ساخت مستندی درباره آیدین باشم. وقتی کار را آغاز کردم کمک و همراهی دستانم و خانواده او در همان زمان تحقیق پژوهش خیلی به من کمک کرد و باعث شد تا انگیزه زیادی پیدا کنم. به هر حال ساخت مستند درباره قهرمان ورزشکاری که از دنیا رفته است به نوعی غائب محسوب میشود به مراتب سختتر از پرداختن به سوژهای است که در قید حیات است و شما میتوانید به راحتی با او گفتگو کنید.
از زمان نوشتن ایده تا شروع به ساخت و رسیدن به نقطه اوج چه مدت طول کشید؟
حدود ۶ سال پیش به یک دید درونی رسیدم و نوشتن متن آن را آغاز کردم. برای ساخت مستند پرتره، ما نیاز به شناختی عمیق از کاراکترها داریم و در آن زمان، من تنها یک شناخت سطحی به او داشتم؛ به همین دلیل به تحقیق و پژوهش درباره «آیدین» پرداختم. متاسفانه در ایران دچار فقر آرشیو هستیم -حتی در فوتبال که رشته ورزشی فراگیرتری نسبت به بسکتبال است نیز این مشکل را داریم- و همین موضوع موجب شد که ۳ سال را صرف جمعآوری آرشیو از فدراسیونهای دیگر کشورها مانند قطر کنم. کمبود تصاویر با کیفیت مخصوصا در حزه بسکتبال کمی ما را دچار دردسر کرده بود. پس از تکمیل متن هم به سراغ انتخاب راوی، ساخت مجموعه، تدوین و… رفتم. من شخصا تصاویری از برخی بازیها و رویدادها داشتم اما برای سیر رواتی که در فکرم بود نیاز به تصاویر اختصاصی از آیدین و بازیهای تیم ملی داشتم. فیلم ما بیشتر بر پایه تصاویر مستد و آرشیوی بنا نهاده شده است که در کنار آن مصاحبهها و فیلمهای شخصی و خانوادگی نیز استفاده شده است. خوشبختانه از ظرف خانواده نیکخواه نیز همکاری خیلی خوبی انجام گرفت مخصوصا اینکه صمد نیکخواه بهرامی برادر آیدین نیز همیشه همراه ما در تمام زمان تولید بود.
ورزشهای مختلف در کشور ما سابقه تاریخی دارد و جزو یک ارزش برای ایرانیها به حساب میآید که از همین رو ورزشکاران شناخته شدهای هم در سطح جهان داریم. با این حال با فقدان مستندهای ورزشی که بتوانند جایگاه خودشان را در حوزه مستند ایران داشته باشند، مواجه هستیم. علت کم کار بودن مستندسازان در این حوزه را چه میدانید؟
اگر نگاهی به مستندهای یک دهه اخیر در ایران بیندازیم، مستندهای ورزشی به تعداد انگشتان دست هم نمیرسند و معروفترین آنها مانند مستندهای «صفر تا سکو»، «فرشاد آقای گل»، و «من ناصر حجازی هستم» هستند. این فقدان در نظر من چند دلیل دارد؛ اول آن که هنوز در کشور ما، تماشای مستند ورزشی جا نیفتاده است. علت دوم بحث گیشه و سرمایهگذاری است. بسیار زیاد شاهد فروش فیلمهایی پرستاره با محتوای کم هستیم در عین حال فروش یک مستند ورزشی خوب به صد میلیون هم نمیرسد. سال گذشته مستند «آخرین رقص» که درباره مایکل جردن ساخته شده بود در نتفلیکس فروش میلیون دلاری داشت. این موضوع برای سرمایهگذاران ما بسیار ریسک پذیر است و مستندسازان هم چون با سختی تامین بودجه در این راه مواجهاند، سخت میتوانند مستندهای استاندارد تولید کنند. علت آخر نیز زمانبر بودن تولید مستندهای ورزشی است؛ یک پروژه سینمایی را در چهار ماه میتوان جمع کرد اما برای مستند باید زمان بسیاری را صرف کرد و میتوانم بگویم که مستند ساختن کاری دلی است. همه این عوامل را که نام بردم دست به دست هم میدهند تا کمتر مستندسازی به سمت حوزه ورزشی برود. کمااینکه این جریان کمی رو به بهتر شدن است و در سالهای آینده، ورزش جای خودش را در فیلمسازی بازمیکند؛ همانطور که رسانه خیلی خوب به ورزش ورود کرده است.
به طور معمول ساخت مستندهای پرتره که کاراکتر اصلی هم غایب باشد دشواریهایی بیشتری دارد؛ زیرا خانواده و اطرافیان فرد میخواهند مستند با نگاهی قهرمانانه و حتی اغراقآمیز ساخته شود و این موضوع، اغلب باعث دور شدن مخاطب از اثر میشود. تعامل و ارتباط شما با خانواده آیدین نیکخواهبهرامی هنگام ساخت مستند «آیدین» چطور صورت گرفت؟
از همان ابتدای ساخت مستند، خانواده «آیدین» نگران این موضوع بودند که چه اتفاقی قرار است در مستند بیفتد و من ساعتها با خانواده او، به خصوص برادرش، جلسه گذاشتم تا توضیح دهم که اغراق در این کار منجر میشود مخاطب همذاتپنداری نکند و شکست مستند را در پی دارد. به هر حال «آیدین» در دنیا نیست و حساسیتهای بسیاری وجود داشت اما خداوند را شاکر هستم که این همکاری به خوبی شکل گرفت و ما واقعیتها را در مستند به تصویر کشیدیم؛ در عین حال که وجهه قهرمانانه او را هم حفظ کردیم تلاش شد تا واقعیتهای زدگی وی هم به تصویر کشیده شود. حتی در فیلم به این موضوع هم پرداحتیم که ششخصیت آیدین چه ویژگیهای مثبت و بعضا منفی داشته است تا هیچ اغراقی در کار صورت گیرد. البته امیدوارم از نگاه مخاطب نیز همین اتفاق هم افتاده باشد.
مستند «آیدین» در شرایطی که هنوز درگیر ویروس کرونا هستیم، اکران شد. باتوجه به چنین مسئلهای، از میزان فروش و استقبال مخاطبان رضایت دارید؟
کمبود مستند ورزشی خوب در میان آثار هنری احساس میشود و «آیدین» نخستین مستند در حوزه بسکتبال بود. ما افراد فعال و طرفداران بسیاری در حوزه ورزشی داریم که به تماشای این مستند نشستند و پیامهایی از شهرهای مختلف داشتیم که مستند را در آنجا هم اکران کنیم و ما هم تمام تلاشمان را در این مدت کردیم. تا قبل از اکران فیلم، تصور نمیکردم که مخاطبان در دوران کرونا و پس از تعطیلی سینماها از اکران فیلم مستند نیز استقبال کنند. فروش مستند «آیدین» تاکنون نشان داده که مستند ورزشی هم مخاطب خود را دارد و فکر میکنم راهی باز شود تا مستندسازان به سراغ این حوزه برای روایت قصهها بیایند. فروش مستند ما نشان داد که مستندهای ورزشی علیالخصوص با محوریت قهرمانان ملی میتواند مردم را ترغیب کند تا در سینماها روی پرده زندگی و سرگذتش آنان را دنبال کنند.
در مراحل ساخت مستند «آیدین» و گرفتن مجوز، دچار سانسور و مشکل نشدید؟
در کل «آیدین» پروژهای ورزشی بود که زندگی یک قهرمان را به تصویر کشید؛ درنتیجه جز برخی جزییات مانند استفاده از عکسهای خانوادگی که موضوع حجاب مطرح بود، دچار مشکل نشدیم. البته مثلا در بخشهایی از فیلم که از تصاویر آرشیوی مانند افتتاحیه المپیک ۲۰۰۸ استفاده شده بود یک ایراداتی وارد شد که با صحبت و تبادل نظر توانستیم از ممیزی بگریزیم!
تصمیمی برای اکران مستند در کشورهای دیگر گرفتهاید؟
بله، تصمیم داریم به زودی «آیدین» را در لسآنجلس اکران کنیم و پس از آن کشور کانادا را در نظر داریم. یک سری ارتباطاتی از طریق صمد نیکخواه بهرامی که در آمریکا زندگی میکند، گرفتیم که بتوانیم این مستند را در آنجا برای علاقمندان اکران کنیم. فکر میکنم این اتفاق که آثار با کیفیت ما بتوانند در کشورهای مختلف روی پرده بروند خیلی میتواند باعث رشد و شناساندن سینمای ایران در همه گونه ها از جمله مستندهای ورزشی به جهان باشد.
بازخوردهایی که تاکنون از ساخت و اکران اثر گرفتهاید، شما را مشتاق به ادامه مسیر در حوزه مستند ورزشی کرده است؟
«آیدین» نخستین تجربه مستندسازی من بود و تاکنون نظرات و فروش بسیار خوب بودند؛ حتی در شبکههای اجتماعی هم یک نظر منفی دریافت نکردهام. در واقع از زمانی که مراحل پایانی ساختن مستند را طی میکردیم، ایده ساخت اثری درباره حامد حدادی در ذهنام شکل گرفت؛ اما تا زمانی که به قصهای گیرا در این زمینه نرسم کار را شروع نخواهم کرد.