محدودیتهای عجیب و غریب حجاب، گوهر خیراندیش را از تلویزیون فراری داده بود!
زمانی که دوربین روبرو بود، می گفتند حالت قوز کرده راه برو و وقتی قرار بود نمای پشت سر را ضبط کنند، می گفتند حالت کمان به خودت بگیر
ایرانآرت: گوهر خیراندیش که به عنوان گوهر سینمای ایران تاکنون بیش از ده ها فیلم و سریال را در کارنامه کاری خود دارد، مدتی است که بعد از وقفه چند ساله اش در تلویزیون، با سریال «دیوار به دیوار» باز هم در قاب جعبه جادو حاضر شده است. از او در مصاحبهای که در مجله بانی فیلم انجام شده درباره این دوری سوال شده است؛
به فاصله تان از تلویزیون بپردازیم؛ شما بعد از مجموعه نوروزی «ما فرشته نیستیم» فلورا سام در اواخر سال ۹۲ دیگر در تلویزیون حضور نداشتید، این در حالی است که پیش از این مجموعه نیز ما کارهای به یادماندنی و جذابی از شما دیده بودیم. بگویید چه شد که این وقفه کاری برای شما رقم خورد؟ و در این سال ها کار نکردید؟
– حقیقت این است که من مقداری در حوزه انتخاب پوشش خانم ها در تلویزیون به مشکل برخوردم، گاهی سایه روسری من آن هم در لحظه ای که مشغول بازی لحظه حساس و اوج یک کار بودم، باعث می شد کار را قطع کنند. چرا که شبیه به مو دیده شده بود، یا در مورد لباس ها نیز، گاهی اصرار به پوشیدن لباس های گشاد و یا فرم های خاصی که من را آزار می داد، مثلاً زمانی که دوربین روبرو بود، می گفتند حالت قوز کرده راه برو و وقتی قرار بود نمای پشت سر را ضبط کنند، می گفتند حالت کمان به خودت بگیر. به همین جهت به من سخت می گذشت و در مجموعه های مناسبتی، مثل سریالهای ماه رمضان ناظران محترم، می خواستند همان روز که کار در حال انجام است، نقطه نظراتشان را اعلام کنند و این من را عصبانی می کرد. در سوی دیگر بحث مالی کار وجود داشت. مثلاً در یک مجموعه که آقای مجید اوجی تهیه کننده کار بود، ایشان پول بچه ها را از جیب خودشان پرداخت کردند و بعد از مدتی ما متوجه شدیم که آقای اوجی هنوز پولشان را نگرفته اند، این مسائل باعث می شد من حتی با تلویزیون تماس بگیرم و گلایه کنم که کی پول او را می دهند. من خیلی رنجیده بودم که چرا باید برای تلویزیون فرقی نکند که یک تهیه کننده با فروش زمین و خانه اش، دستمزد بچه ها را داده و قدر او دانسته نمی شود. بعدها ما متوجه شدیم که ایشان آنقدر از نظر عاطفی و روانی تحت فشار بودند که آسیب جسمی دیده اند. بنابراین وقتی می دیدم مدیران مربوطه به چنین افرادی اهمیت نمی دهند و کمکی نمی کنند، خیلی غصه دار می شدم، به همین جهت ترجیح دادم مدتی کار نکنم و در تلویزیون حاضر نباشم.
خود شما بعد از این همه سال تجربه و علاقه ای که دارید، به فکر برنامه سازی و یا کارگردانی نیفتادید؟
– بارها برای تولید یک برنامه و اداره آن به من پیشنهاد شد، اینکه در جمعی که یک گروه اتاق فکر، نویسنده و طراح دارد حاضر شوم، اما من کمی ترسیدم و با خودم فکر کردم که لازمه این کار این است که من تمام وقت در اختیار پروژه باشم. از سوی دیگر زمانی که من آقایان رامبد جوان و مهران مدیری را دیدم و در جریان استرس ها و نگرانی هایشان قرار گرفتم، می ترسیدم که من هم درگیر این اضطراب ها شوم و از زندگی شخصی خودم و دخترانم فاصله بگیرم وگرنه ما تا پای عقد قرارداد هم پیش رفتیم اما همانطور که گفتم ترسیدم و دیدم که من نمی توانم در این حد زمان بگذارم، چرا که یکی از دخترهای من آلمان و دیگری آمریکا است، به همین جهت مقدور نبود که چنین وقتی برای یک کار بگذارم.
در حوزه کارگردانی چطور؟
من بارها سناریوها و طرح هایی داشته ام که حتی آن را به تلویزیون فروخته ام. الان هم کارهایی را می نویسم و بدون اسم به گروه های سینمایی و تلویزیون می دهم، اما زمان ساخت آنها را نداشته ام.
چرا بدون اسم آنها را ارائه می دهید؟
گاهی آدم مجبور می شود به خاطر دستمزد کاری را انجام دهد. وقتی که کاری هم سفارشی است فقط می نویسم و به اسم خود گروه، آن را عرضه می کنم، در این مواقع خودم آگاهانه انتخاب می کنم کار را با اسم سفارش دهندگان بنویسم. بارها شده که خواسته ام کارگردانی کنم، اما وقتی مشکلات کارگردانی مثل گذشتن از مرحله گرفتن مجوز، پخش، ممیزی ها و موارد این چنینی را در همکارانم می بینم، جداً می ترسم نزدیک این کار بروم و نگران می شوم که نتوانم یک تنه از عهده این روند و طی مراحل آن برآیم.