بازگشت صمیمیترین دوستان بعد از ۱۷ سال/ تلاقی اشکها و لبخندها در اپیزود ویژه Friends
جویی، چندلر، ریچل، مانیکا، فیبی و راس پس از ۱۷ کنار هم جمع شدند؛ اینبار با چهرههای شکستهتر، بوتاکس کرده، کمی اضافه وزن و موهای بعضاً سفید و جو گندمی، اما دوستان با همان گرمی و صمیمیت برگشتند، با همان طنازی و با همان عشق و علاقهای که به یکدیگر داشتند.
ایران آرت، سجاد مالمیر: سریال "دوستان" (Friends) عجیبترین سریالی است که دیدهام. سریالی به ظاهر ساده، با ۶ بازیگر نقش اصلی که عمده سکانسهای آن در یک آپارتمان و یک کافه ضبط شده و شاید کمترین هزینه و کمترین جلوههای بصری را دارد اما به شدت تأثیرگذار است.
سریال قرار است بخنداند که در این مهم بسیار موفق است اما همه اهمیت آن در خنداندن خلاصه نمیشود و هر اپیزود آن درس زندگی میدهد. ۶ رفیق صمیمی، سه دختر و سه پسر، تا پای جان کنار هم ایستادهاند و هیچ چیز نمیتواند میان آنها فاصله بیندازد. آنها در تمام پستیها و بلندیها کنار هم هستند و حتی پس از اینکه رابطهای عاشقانه میان برخی از آنها رخ میدهد و آن رابطه پس از مدتی به جدایی میانجامد، به رفاقت خارج از رابطهشان لطمهای وارد نمیشود و هنوز بهترین دوستان برای هم هستند.
امسال این ۶ دوست پس از ۱۷ سال دوری دوباره به هم پیوستند. در اپیزود ویژهای که روز گذشته از HBO max پخش شد، بار دیگر جویی، چندلر، ریچل، مانیکا، فیبی و راس آمدند، اینبار با چهرههای شکستهتر، بوتاکس کرده، کمی اضافه وزن و موهای بعضاً سفید و جو گندمی. اما دوستان با همان گرمی و صمیمیت برگشتند، با همان طنازی و با همان عشق و علاقهای که به یکدیگر داشتند.
اپیزود ویژه "فرندز" سرشار از احساس است. مانند خود سریال، گاه از مخاطب خنده میگیرد و گاه قلب او را نشانه میگیرد و احساساتیاش میکند. درست مانند سکانس پایانی سریال که هر ۶ دوست، کلید آپارتمان را برای صاحب جدیدش گذاشتند و خانه خاطرهها را ترک کردند و احتمالاً یکی از احساسیترین سکانسهای یک سیتکام را رقم زدند، پایان "فرندز رییونین" هم احساسات مخاطب را قلقلک میدهد و او را منقلب میکند.
برای ما که "فرندز" جزئی از زندگیمان شده، گویی اعضای خانوادهمان که دوستشان داشتیم و مدتها ندیده بودیم را دوباره کنار هم دیدیم. این خاطرهبازی قشنگ، با حضور مهمانانی ویژه جذابتر هم شده است. وقتی دیوید بکهام آن گونه با شوق از فرندز سخن میگوید، آدم مملوء از شادی میشود چراکه درمییابد در این احساس زیبا به فرندز، دیوید بکهام را در تیم خودش دارد. کیت هرینگتون را هم همینطور. حضور لیدی گاگا و همخوانی او با لیسا کودرو هم سوپرایز خیلی خوبی است.
البته "فرندز رییونین" ناراحتمان هم میکند. متیو پری به نظر سلامت نمیرسد. بازیگری که در سالهای اخیر تصاویر تکاندهندهای از او منتشر شده و گفته میشود درگیر اعتیاد است. او برخلاف عکسها، برای قسمت ویژه سریال، خوشپوش و مرتب آمده، اما چهرهاش نشان میدهد که چندان سرحال نیست. شاید به همین خاطر است که به نسبت مت لهبلانک و دیوید شویمر، کمتر حرف میزند. جنیفر آنیستون هم علیرغم آنکه رسانهها از رازهای جوان ماندنش مینویسند، کمی شکسته به نظر میرسد. مت لهبلانک هنوز همان شور و شوق جوانی را دارد ولی سفید شدن موهای او در ۵۳ سالگی ناراحتمان میکند.
بعد از دیدن اپیزود ویژه، چیزی که ذهنم را درگیر کرد این بود که بازیگران سریال ۱۷ سال بعد کجا خواهند بود؟ اگر ۱۷ سال بعد دوباره تجدید دیدار کنند حتماً آن زمان هم با اشک و شوق توأمان به آنها نگاه خواهیم کرد. به همین خاطر میخواهم بگویم چه خوب بود این "فرندز رییونین". سالهاست که بحث ادامه پیدا کردن سریال تا چند فصل دیگر مطرح میشود اما عوامل سریال باهوشاند که تن به این خواستههای احساسی نمیدهند. آنها نمیخواهند به سریالی که به بهترین نحو تمام کردهاند و میلیونها میلیونها مخاطب دارد، صدمه بزنند، اما این تجدید دیدار لازم بود و خوشبختانه اپیزودی که ساخته شد هم خیلی خوب از آب درآمد.
در آخر میخواهم بگویم که همه ما دیدن سریال فرندز را به زندگیهایمان بدهکاریم! نه فقط برای خندیدن، بلکه برای اینکه یاد بگیریم چطور باید پشت کسانی که دوستشان داریم بمانیم، چطور عاشق شویم، چطور از سختیها عبور کنیم و چطور از زندگی لذت ببریم.