نگاهی به فیلمهای تبلیغاتی انتخابات ریاست جمهوری(قسمت اول)
نخل طلای کن همزمان با مستندهای کاندیداها
بررسی دورههای هفتم و هشتم و فیلمهای مختلف کاندیداها
ایران آرت: فیلم تبلیغاتی همیشه از بازوهای کارآمد در ساز و کار میدان رقابت انتخاباتی اند؛ ساز و کاری که در شش دوره ی اول انتخابات ریاست جمهوری ایران چندان مورد توجه قرار نگرفتند. شرایط انقلاب و برگزاری سه دوره تقریبا پی در پی انتخابات ریاست جمهوری در عرض دو سال( از سال 58 تا 60) که نتیجه ی عدم کفایت سیاسی بنی صدر و شهادت رجایی بود ، از یک طرف و سال های جنگ و سازندگی که سه دوره بعد را تحت تاثیر قرار داد ، از سویی دیگر، از عوامل مهم این عدم توجه بود. ضمن اینکه در آن سال ها ، تلویزیون دو شبکه ی نصفه و نیمه و با ضریب نفوذ پایین داشت. در اواسط دهه ی 70 و دولت دوم سازندگی که ثبات سیاسی- اقتصادی منتج به افتتاح و گسترش شبکه های تلویزیونی و ضریب نفوذ شد ، جایگاه تلویزیون در زمینه تبلیغات انتخاباتی هم بالا رفت. در این جایگاه نگاهی داریم به چهار دوره ای که ساخت فیلم های تبلیغاتی و پخش آن از تلویزیون مورد توجه قرار گرفت.
دوره هفتم/1376
در سالی که نخل طلایی کن به" طعم گیلاس " عباس کیارستمی رسید، نگاه سینمایی هم وارد تبلیغات ریاست جمهوری شد. هر چهار نامزد از فرصت ساخت یک فیلم تبلیغاتی استفاده کردند. بهزاد بهزاد پور، فیلم انتخاباتی آقای ناطق نوری، رئیس مجلس را ساخت. این فیلم ، تلفیقی از زندگی نامه نامزد و همین طور تاییدیه های افراد سرشناس درباره او بود. دوربین، در برابر هر فرد شناس، حرکتی افقی از سمت راست به چپ و برعکس داشت. اگر چه نقطه ضعف آن ، جایی از خاطرات بود که آقای ناطق نوری اشاره می کرد که برای فرار از دست ماموران شاه ، عمامه ی مشکی و ردای سیدی به تن کرده که به نظر بعضی ها ، در دوره ای که نامزد رقیب روی همین نکته مانور می داد، نتیجه ای معکوس داشت.فیلم تبلیغاتی وزیر ارشاد سابق را مرحوم سیف الله داد، بهروز افخمی و تعدادی از سینما گران اصلاح طلب ساختند. روایت سینمایی و احساسی از سفرهای اتوبوسی آقای خاتمی که موسیقی حماسی و تاثیر گذاری داشت، نقش موثری در جلب آرای عمومی داشت. ضمن اینکه گپ کوتاه مهدی حجت با خاتمی که درباره مسائل شخصی او بود، فضای رسمی سیاسی کشور را تحت تاثیر قرار داد. اما فیلم آقای ری شهری با توجه به این که او، رئیس سازمان حج و زیارت بود، با نمایی از کعبه شروع می شد. یوسف مناجاتی ، حسین فرد رو، اسد الله ایمن در کنار هم مجموعه ای از تعریف ها و تمجید ها را از رئیس این سازمان ، تهیه کردندکه بیشتر به یک مستند ستایش گونه شبیه بود تا فیلم تبلیغاتی. مهجورترین فیلم این دوره را هم ستاد انتخاباتی مرحوم زواره ای ساخت. فیلم کلا نگاهی مستند وار به روستای محل تولد نامزد داشت و با تاکید بر فیلم های آرشیوی و سخن رانی ها در مجلس و ... بیشتر روی گذشته ی زواره ای مانور می داد تا برنامه های آینده. این فیلم، سازنده ی مشخصی نداشت و به دلیل نگاه کلی اش به پدیده ی انتخابات ، به تیزر های دعوت به حضور در انتخابات توسط صدا و سیما می مانست.
دوره ی هشتم/1380
یکی از پر ترافیک ترین ادوار انتخابات ریاست جمهوری ، 10 نامزد که تاثیر فیلم های تبلیغاتی را دیده بودند، همگی به ساخت فیلم، اصرار و تاکید داشتند." ایستاده ایم چو شمع " فیلم تبلیغاتی آقای خاتمی بود که احمد رضا درویش آن را ساخت. فیلمی که اشاره به این بیت داشت : " در عاشقی گریز نباشد ز سوز و ساز/ استاده ایم چو شمع ، مترسان ز آتشم" بیتی که خاتمی هنگام ثبت نام برای انتخابات ، در حالی که اشک می ریخت، می خواند. فیلم درویش، دو نیمه داشت. نیمه ی اول نیمه نقد چهار سال ریاست جمهوری بود و کراهت خاتمی برای ثبت نام مجدد،اما نیمه ی دوم ریتمی تند داشت که تهییج و تشویق بود برای ادامه دادن مسیر. روند اعتراضی احمد توکلی به فیلمش هم سرایت کرد. در افتتاحیه فیلم این نماینده مجلس، ناگهان دختری جوان به نقد اوضاع می پردازد و گریه می کند. ضیاالدین دری در ادامه فیلمی که برای توکلی ساخت، او را در برابر اکبر نبوی ، منتقد سینمایی قرار داد تا گفت و گویی در نقد دولت اول اصلاحات شکل بگیرد. اما این، تنها فیلم دری نبود. " گل آفتابگردان" ، فیلم دیگری بود که او برای نامزدی دیگر ساخت که اتفاقا جنجالی ترین فیلم آن دوره شد و در محاق توقیف قرار گرفت. در فیلم آقای فلاحیان که وزیر اطلاعات دوران آقای هاشمی بود، موضوع قتل های زنجیره ای ، دادگاه میکونوس و... روایت می شد و شراره یوسف نیا ، بازیگر جوان نه چندان مطرح، سراغ این موضوعات می رفت که البته این فیلم هیچ وقت از مجاری قانونی دیده نشد. فیلم آقای محمود کاشانی بیشتر به ماجرای ملی شدن صنعت نفت در دوران پدرش آیت الله کاشانی می پرداخت. آقای جاسبی در فیلمش سراغ محبوبیتش بین دانشجویان دانشگاه آزاد رفته بود. حسن غفوری فرد هم که در دوران آقای هاشمی ، رئیس سازمان تربیت بدنی بود، با لحجنی آرام و کند به سابقه ورزشی اش اشاره داشت. حضور آقای خاتمی در فیلم تبلیغاتی آقای شمخانی هم عجیب بود. شمخانی، وزیر دفاع کابینه اصلاحات در فیلمش ، بخش هایی از معرفی شدنش در مجلس توسط خاتمی را گذاشته بود. کاری که با توجه به نامزدی خود آقای خاتمی عجیب بود. فیلم آقای هاشمی طبا، رئیس سازمان تربیت بدنی هم به یک مستند درباره تاریخ ایران شبیه بود. فیلم های آقایان شهاب الدین صدر و منصور رضوی هم فقط مشکلات را مطرح می کردند و نوعی کپی ضعیف از فضای صمیمانه فیلم خاتمی در دوره قبلی بودند.