روایت جورج کلونی از بدترین لحظه زندگیاش/ در قرنطینه لباسهای همسرم را میدوزم!
جورج کلونی در گفتگویی تازه از تجربه تلخ تصادف با موتورسیکلت در سال ۲۰۱۸ و نحوه گذراندن اوقات فراغت خود در دوران قرنطینه سخن گفته است.
ایران آرت: جورج کلونی ممکن است به آینده سفر کند. این بازیگر و کارگردان که به تازگی فیلم "آسمان نیمهشب" (The Midnight Sky) را ساخته، به اقتباس تلویزیونی لجندری از "باک راجرز" قهرمان کلاسیک پیوسته است. استودیو در حال توسعهی یک مینیسریال به نویسندگی "برایان کی. وان" است و در صورت موفقیت آن یک فیلم و انیمه بر اساس آن میسازد.
"هالیوود ریپورتر" گزارش داده است که کلونی به عنوان تهیهکنندهی اجرایی به پروژه ملحق شده اما احتمال بازی او در این سریال نیز وجود دارد. دیگر تهیهکنندگان پروژه "دان مورفی" و "سوزان مانفورد" خواهند بود که سابقه تولید "ترنسفرمرها" (Transformers) را دارند.
شخصیت راجرز اولین بار در داستانی به نام "آرماگدون ۲۴۱۹" ظاهر و در سال ۱۹۲۸ منتشر شد. داستان این شخصیت به نویسندگی "فیلیپ فرانسیس نولان" در مورد مردی است که در یک معدن زغال سنگ گرفتار و ۵۰۰ سال بعد به هوش میآید. او در آینده باید در جنگی میان دار و دستههایی مشارکت کند که برای سرزمینی که پیشتر آمریکا نام داشته مشارکت کند. راجرز در سال ۱۹۲۹ به کتاب مصور تبدیل شد و سپس به محبوبیت رسید.
آخرین باری که راجرز در تلویزیون دیده شده به دههی ۱۹۷۰ برمیگردد وقتی که شبکهی NBC سریال "باک راجرز" با بازی "جیل جرارد" و "ارین گری" را ساخت. در این سریال یک شخصیت ربات به نام "توییکی" و یک کامپیوتر سخنگو به نام "دکتر تئوپلیس" معرفی شد.
به گزارش 30نما کلونی اخیراً در مصاحبه با مجلهی AARP گفته است که بدترین لحظهی زندگیاش در سال ۲۰۱۸ وقتی با موتورسیکلت تصادف کرد به "سرگرمی" تبدیل شد. این بازیگر ۵۹ ساله در ساردینیا ایتالیا دچار سانحه و به بیمارستان منتقل شده بود.
"گرنت هسلوف" نیز در این صحنه حاضر بوده است. او میگوید: "صدایش را شنیدم. صدای برخورد فلز با فلز. ترمز موتور را گرفتم و کناری رهایش کردم و دیدم که او روی زمین افتاده. فقط میتوانستم فکر کنم: "خدای من، مرده؟" بعد مردم شروع کردند به عکس گرفتن. این کار مرا عصبانی کرد."
کلونی در مورد این تصادف میگوید: "انسان بدبینی نیستم، اما تا ابد و همیشه آن لحظه را فراموش نمیکنم، چون هیچکس به خود زحمت نداد درخواست کمک کند یا خودش برای کمک اقدام کند. برای آنها، بدترین لحظهی زندگی من، مایه سرگرمی بود."
در بخش دیگری از این مصاحبه، کلونی میگوید در ماههای قرنطینه خود را با دوختن لباسهای همسر و فرزندانش الکساندر و الا سرگرم کرده است: "لباسهای بچهها را زیاد دوختهام. و لباس همسرم که چندین بار پاره شده. مدت زیادی مجرد و بیپول بودهام، [در این مواقع] باید یاد بگیرید که چطور چیزها را ترمیم کنید."
او اضافه میکند: "اگر در یک جزیره گرفتار میشدیم و باید یک نفر را برای کمک به بقا انتخاب میکردیم، من خودم را انتخاب میکردم. اگر از تمام دوستانم بپرسید آنها هم مرا انتخاب میکنند."