کد خبر: 54599 A

توضیحات بهروز افخمی درباره نامه عجیبش به وزیر بهداشت/ جلوگیری از کرونا در ایران امکان‌پذیر نیست/ محدودیت‌ها هیچ سودی ندارند/ پزشکان نباید جای سیاستمداران بنشینند

توضیحات بهروز افخمی درباره نامه عجیبش به وزیر بهداشت/ جلوگیری از کرونا در ایران امکان‌پذیر نیست/ محدودیت‌ها هیچ سودی ندارند/ پزشکان نباید جای سیاستمداران بنشینند

کارگردان سینما و تلویزیون می‌گوید: با توجه به این‌که نیمی از مردم ایران تا الان کرونا گرفته‌ و مصون شده‌اند، شما نمی‌توانید محدودیت ایجاد و همه‌جا را تعطیل کنید. نمی‌توانید کسانی را که به کرونا مبتلا شده و آن را رد کرده‌اند، مجبور کنید ماسک بزنند.

ایران آرت: مهدی یاورمنش در خبرآنلاین نوشت: بهروز افخمی، در سال‌های گذشته، صحبت‌های جنجالی بسیاری داشته است؛ از جشنواره کن گرفته تا صادق هدایت. ولی نامه او به وزیر بهداشت و درمان در مخالفت با برقراری محدودیت‌های کرونایی، این‌بار، شوکه‌کننده و خطرساز هم است.

این نامه هشت صفحه‌ای، بهانه‌ای شد تا با او که این روزها در استان گلستان در حال فیلمبرداری سریال «رعد و برق» با موضوع سیل اسفند ۹۶ و فروردین ۹۷ است، گفت‌وگویی تلفنی و طولانی داشته باشیم. در این گفت‌وگو، من بر عقیده خودم که موافق برقراری محدودیت و رعایت سفت و سخت شیوه‌نامه‌های بهداشتی و پیشگیری است، تاکید کردم و افخمی هم استدلال خود را در مخالفت با تعطیلی توضیح داد.

این کارگردان سرشناس سینمای کشورمان، هم در نامه به وزیر بهداشت و درمان پزشکی و هم در این گفت‌وگو بر دو ادعا پای فشرد؛ نخست این‌که بر اساس تحلیل آمار (که بخشی از آن متکی به سایت ورلدمیتر «worldometer») است، تاکید کرد بعد از رسیدن مرگ و میر به یک هزارم جمعیت ایران که همان یک‌درصد جمعیت سالمندان است و حدود ۸۵ هزار نفر خواهد شد، شیوع کرونا در کشور کامل و مصونیت همگانی، ایجاد می‌شود. دوم این‌که، الان برای جلوگیری از شیوع این بیماری و رعایت اصول پیشگیری دیر است و همه مردم کشور کرونا خواهند گرفت.

البته من در مقام گفت‌وگو کننده، هر دو ادعای بالا را به چالش کشیدم و در رد و مخالفت با آن‌ها گفتم؛ هرچند به رسم هر مصاحبه‌ای، فرصت بیشتری را به مهمان‌مان دادیم تا بتواند نظرش را توضیح و تبیین کند. برای اطلاع از جزییات این بحث، لازم است گفت‌وگوی بلند زیر را بخوانید:

به نظر من، نامه شما به دکتر نمکی، وزیر بهداشت و درمان، خطرناک است، چون مردم را به جدی نگرفتن پروتکل‌های بهداشتی ترغیب می‌کند؛ آن‌هم برای یک بیماری واگیردار که نه واکسن دارد و نه دارویی قطعی.

قید کرده‌ام که بر اساس آمار و تجربه جهانی، جلوگیری از شیوع کرونا در ایران، دیگر امکان‌پذیر نیست. الان ما از مرگ و میر نیم در هزار جمعیت گذشته‌ایم. بنا به تخمین‌ها هم، بیش از ۵۰ میلیون نفر، کرونا گرفته‌ و الان خوب شده‌اند و در بدن‌شان پادتن ساخته شده است.

در این شرایط، زندانی کردن مردم در خانه، مشکلی را حل نمی‌کند؛ با تاکید بر این‌که در بین اعضای خانواده هم باید فاصله اجتماعی رعایت شود. خود دکتر حریرچی در یکی از مصاحبه‌های تلویزیونی‌اش گفت اگر در یک اتاق، شش نفر باشند و یکی مبتلا به کرونا باشد، جمع را بیمار خواهد کرد؛ همین حرف نشان می‌دهد عملا جلوگیری از شیوع امکان‌پذیر نیست.

ولی در بسیاری از کشورها از جمله چین که نقطه آغاز پیدایش این ویروس بود، محدودیت‌ها و قرنطینه، شیوع کرونا را مهار کرد.

در کشورهایی مثل چین که همان آغاز پیدا شدن کووید ۱۹، با استفاده از روش‌های سرکوب، بیماری را کنترل کردند، هنوز ویروس از بین نرفته است. در این کشورها هم در واقع خطر از بین نرفته و مشکل به سال آینده منتقل شده است.

دست‌کم زمان خریده‌اند و با پایین نگاه داشتن میزان مرگ و میر، منتظر وقتی هستند که واکسن کشف و تزریق سراسری انجام شود.

فرض کنیم اگر واکسن کرونا براساس ادعای اثبات نشده، حتی ۹۰ درصد مصونیت ایجاد کند؛ در کشوری پُرجمعیت مثل چین، چه فایده‌ای دارد؟ اگر همه مردم آن کشور واکسن هم بزنند، باز حدود ۱۵۰ میلیون نفر می‌مانند که مصون نمی‌شوند. همین جمعیت می‌شوند ناقل و حدود یک در هزار تلفات خواهند داد که می‌شود مرگ ۱۵۰ هزار نفر. اما اگر واکسن چینی، مثل واکسن بقیه آنفلوانزاها، ۵۰ درصد مصونیت ایجاد کند که واویلا. در این صورت، ۸۰۰ میلیون نفر از مردم چین که واکسن هم زده‌اند، سال آینده باز ممکن است کرونا بگیرند و یک درصد سالمندان‌شان که می‌شود نزدیک به یک میلیون نفر، ممکن است بمیرند. کشورهایی که با سرکوب تا الان جلوی شیوع را گرفته‌اند، مثل این می‌مانند که درِ یک دیگ بخار را محکم نگه داشته‌اند.

بهروز افخمی

شما در نامه‌تان به دکتر نمکی، بارها بر نسبت «یک در هزار» تکیه کرده‌اید؛ یعنی که اگر یک در هزار جمعیت کشور (حدود ۸۵ هزار نفر) بر اثر کرونا جان بسپارند، به معنای شیوع کامل و بیمار و مصون شدن همه مردم ایران است و ویروس برای مدتی طولانی دست از سر ما برخواهد داشت.  ولی این‌جا یک مسئله، حساب و کتاب شما را به هم می‌زند. وقتی دکتر حریرچی، معاون وزیر بهداشت و دکتر مردانی، عضو ستاد مقابله با کرونا، صریحا می‌گویند میزان واقعی مرگ و میر ناشی از کرونا در کشور، دو برابرِ آمار رسمی اعلام شده است، یعنی تا الان بیش از ۸۸ هزار نفر از مردم ایران بر اثر کووید ۱۹ جان سپرده‌اند و ما از آن سقف ادعایی شما (یک در هزار جمعیت) رد شده و بیش از ۸۵ هزار کشته داده‌ایم. این آمار، به طور کامل فرضیه شما را رد می‌کند.

من نمی‌دانم دکتر حریرچی و دکتر مردانی روی چه حسابی این حرف را زده‌اند، ولی می‌دانم آمار آمریکا قابل اعتماد است، چون به طور مستقل از دولت تهیه می‌شود و دموکرات‌ها با استفاده سیاسی از آن، قصد ضربه زدن به ترامپ را داشتند. آن‌جا هیچ جسدی از قلم نیفتاده و تعداد کشته‌های کرونا، دقیق است.

تا الان، آمریکا حدود ۲۵۰ هزار کشته کرونایی داشته و تا آخر زمستان، به تلفاتی بین ۳۵۰ تا ۴۰۰ هزار نفر خواهد رسید. این با آن آمار و محاسبه‌ای که گفتم، کاملا منطبق است؛ یعنی این ویروس حدود یک صدم سالمندان و یک هزارم جمعیت کل هر کشور را خواهد کشت تا به شیوع کامل و مصونیت برسد. البته در آمریکا ممکن است این نسبت بیش از «یک به هزار» جمعیت باشد، چون تعداد سالمندان‌شان از ایران بیشتر است. انگلستان هم همین نسبت است.

از روی آمار آمریکا و البته انگلستان است که من این ادعا را مطرح می‌کنم. در انگلستان هم، این حساب و کتاب دست سازمان ملی آمار است که با دولت نه تنها همراه نیست، بلکه زاویه هم دارد. در آن کشور، حتی عدد کشته شده‌های کرونایی که سازمان ملی آمار اعلام می‌کند، ۱۰ تا ۱۲ هزار نفر بیشتر از میزان منتشر شده از طرف دولت است.

بر این اساس، چون جمعیت سالمندان آمریکا و انگلستان بیشتر از ایران است، در آن دو کشور، یک درصد مرگ و میر در بین سالمندان، بین یک تا یک و نیم در هزار جمعیت خواهد شد. با توجه به این آمار، چون ویروس کووید ۱۹ در ایران همانی است که در آن دو کشور شیوع دارد و پزشکی کشورمان هم از آمریکا و انگلستان چندان عقب‌تر نیست، درصد مرگ و میر ما به دلیل جمعیت کم‌تر سالمندان، همان یک در هزار جمعیت خواهد بود. برای همین با آن تخمین دکتر حریرچی و دکتر مردانی موافق نیستم.

آغاز بیماری کرونا در آمریکا، حدود سه ماه دیگر، یک‌ساله خواهد شد. با توجه به تلفات در این کشور و آمار و پیش‌بینی شما، ۵ ماه دیگر، همه مردم آمریکا به‌طور طبیعی مبتلا شده و مصونیت پیدا خواهند کرد. پس چرا این قدر دارند روی تولید واکسن و عرضه آن تلاش می‌کنند که در خوش‌بینانه‌ترین حالت، تزریق همگانی‌اش تا یک سال طول خواهد کشید؟

اتفاقا همین کوشش برای تولید واکسن، یک ادعای دیگر پزشکان را باطل می‌کند. برخی از پزشکان می‌گویند فرد اگر کرونا هم گرفته باشد، مصونیت‌اش چند ماه بیشتر دوام نخواهد آورد. خب در این صورت، واکسن هم مصونیت طولانی مدت نخواهد داد و فایده ندارد.

چون آن‌ها فرض شما را درباره این‌که مرگ یک هزارم جمعیت، پایان همه‌گیری است، قبول ندارند.

اتفاقا قبول دارند. من براساس آمار خودشان این نتیجه را گرفته‌ام. در آمریکا که الان موج دوم کرونا است، هر روز به طور متوسط، نزدیک به ۲۰۰ هزار نفر، مورد بستری پیدا می‌شود و کم‌تر از یک درصدشان می‌میرند. اگر فرض کنیم، چند برابر کسانی که بستری می‌شوند، بیماران دیگری با علائم خفیف یا بدون علامت و بدون آن‌که تست شوند، کرونا را از سرمی‌گذرانند، به این نتیجه می‌رسیم که هر روز، حدود دو میلیون نفر کرونا می‌گیرند و یک در هزارشان می‌میرند و این‌طوری تا صد روز دیگر، ۲۰۰ میلیون نفر در آمریکا اگر تا حالا کرونا نگرفته باشند، می‌گیرند و شیوع کامل می‌شود.
 

وقتی واکسن را به همه جمعیت تزریق کنند، دست‌کم برای چند ماه، مصونیت کامل ایجاد خواهد شد، بدون آن‌که مجبور باشند هر روز تعداد جسدهای حاصل از همه‌گیری کرونا را بشمرند. حتی خودشان را آماده خواهند کرد که اگر مصونیت ایجاد شده از واکسن، کم‌تر از یک سال بود، چون واکسن آنفلوانزا، هر سال آن را تجدید کنند. به هر حال این نشان می‌دهد آمریکایی‌ها و انگلیسی‌ها که منبع آماری شما هستند، فرضیه‌تان مبنی بر مرگ «یک در هزار» جمعیت و سپس مصونیت کامل را قبول ندارند.

من از موقعی که قصد نوشتن این نامه را کردم، علاوه بر تحلیل آمار سایت ورلدمیتر، مطالعه مقاله‌های منتشر شده در سایت‌های علمی و سازمان بهداشت جهانی، با پزشکان زیادی هم صحبت و مشورت کردم. خیلی از پزشکان گفته‌اند این که کرونا بر می‌گردد و یک فرد مبتلا، ممکن است تنها چند ماه بعد دوباره بیمار شود، بی‌اساس است؛ چون در صورت پذیرفتن چنین فرضی، اصلا نباید واکسن ساخته می‌شد.

با توجه به این‌که نیمی از مردم ایران تا الان کرونا گرفته‌ و مصون شده‌اند، شما نمی‌توانید محدودیت ایجاد و همه‌جا را تعطیل کنید. نمی‌توانید کسانی را که به کرونا مبتلا شده و آن را رد کرده‌اند، مجبور کنید ماسک بزنند.

در ایران، تعطیلی و قرنطینه کامل، هیچ‌گاه اعمال نشده است. آن‌چه هم از شنبه اول آذر آغاز شده، تنها محدودیت است. حالا شما مخالف انجام همین‌قدر محدودیت و حتی اجبار ماسک زدن هستید و کسانی مثل من، از دولت انتقاد می‌کنند چرا تعطیلی‌ها و قرنطینه را سفت و سخت‌تر نمی‌کند. این دو دستگی که افزون بر من و شما، شاید در مقام‌های بالاتر کشور هم وجود داشته باشد، تنها باعث می‌شود دولت نتواند تصمیم قاطعانه بگیرد و شیوع کرونا را مهار کند.

هر محدودیتی، فقط یک تاخیر کوتاه در همه‌گیری ایجاد می‌کند و آن را به تعویق می‌اندازد که هیچ سودی ندارد.

بهروز افخمی

زدن ماسک و رعایت پروتکل‌ها، کم‌ترین سودش، این است که سیستم درمان و پزشکی، پس از کاهش مبتلاها، در یک بازه زمانی، با مراجعه کم‌تر بیماران روبه رو می‌شود و شاید یک ماهی بتواند نفسی تازه کند. واقعا با روند افزایشی مبتلاها، وضعیت بیمارستان‌ها بحرانی‌تر خواهد شد.

اجازه دهید باز بر اساس آمار صحبت کنیم. در آمریکا، روز پنجشنبه ۲۹ آبان، تست ۲۰۰ هزار آمریکایی مثبت شده است. قطعا بسیاری از مردم هم بدون علامت مبتلا شده و حتی خودشان خبر ندارند. شما این مردمی را که کرونا دارند بی آن‌که خبر داشته باشند، چند برابر کسانی می‌دانید که تست‌شان مثبت شده است؟ 

من اصلا محاسبه‌ای ندارم.

در آمریکا، هر روز حدود یک میلیون نفر که بیشترشان مشکوک به ابتلا هستند، تست می‌شوند و تست ۲۰۰ هزار نفر مثبت درمی‌آید. حالا شما بگویید در برابر این ۲۰۰ هزار نفر که علائم بارز بیماری را دارند، چه جمعیتی خفیف یا بدون علامت کرونا گرفته‎اند؟ هر رقمی که سلیقه شماست بگویید.

چون فکر می‌کنم این مسئله سلیقه‌ای نیست، هیچ حدس و تخمینی نمی‌زنم. این حوزه، چون بسیار حساس است، من اظهارنظری نمی‌کنم.

به نظرم شما دارید طفره می‌روید. اگر سه برابر حساب کنیم، خوب است؟

من عددی را حدس نمی‌زنم. به عنوان یکی از اهالی رسانه، تنها و تنها می‌توانم بگویم در فلان روز در آمریکا، یک میلیون تست کرونا انجام شده است و ۲۰۰ هزار نفر مبتلا بوده‌اند. هیچ چیز قطعی دیگری وجود ندارد.

ولی اگر یک پزشک بودید، می‌توانستید بگویید فقط و فقط در آن روز همین ۲۰۰ هزار نفر مبتلا شده بوده‌اند؟

البته این‌ تخمین زدن که شما می‌گویید، حتی کار همه پزشکان نیست؛ مگر آن‌ها که اپیدمیولوژیست هستند. اگر یک کارشناسی یا سازمانی مسوول در این زمینه تخصصی، دست به تخمین بزند، آن را معتبر می‌دانم.

آیا اظهار نظر خانم مینو محرز را قبول دارید؟

اگر به نمایندگی از ستاد مقابله با کرونا و به‌طور رسمی گفته باشد، بله قبول دارم.

دکتر مینو محرز در بهار امسال، تخمین زد به نظر او، ۱۷ تا ۲۰ میلیون نفر در ایران کرونا گرفته‌اند. اصلا بی‌خیال این شوید، شما به اطراف خودتان نگاه کنید و بگویید به نظرتان چند درصد تا حالا مبتلا شده‌اند؟ 

گفتم که من صلاحیت تخمین زدن در چنین زمینه مهم و حیاتی را ندارم. برای همین جزو کسانی هستم که اعتقاد داریم تست بیشتر باید گرفته شود تا گستره و دایره ابتلا در جامعه هرچه بهتر مشخص شود.

پزشکان باید تخمین بزنند. آن‌ها مجبورند برای تصمیم‌گیری درست، تخمین‌های درست بزنند.

من تاکنون سفارشی که از پزشکان اطراف خودم دریافت کرده‌ام، این است که روی حدس و گمان کاری نکنید. می‌گویند اگر هر علامتی ولو ساده مثل سرفه، تب و ... داشتید، خود را مشکوک به کرونا فرض و قرنطینه کنید و اگر ادامه پیدا کرد و لازم شد، به مراکز درمانی مراجعه کنید. ولی از طرف دیگر، اگر تست ندادید، اصل را بر این بگذارید که کرونا نگرفته‌اید و هر لحظه در معرض خطر هستید. این‌طوری، نه ترس و نه اطمینان کاذب به آدم دست نخواهد داد. 

به هر حال تعداد زیادی از دست تست در خواهند رفت؛ چه آن‌ها که خفیف گرفته‌اند و اصلا نفهمیده‌اند و چه آن‌ها که علائمی داشته‌اند و فقط خود را قرنطینه کرده و آزمایش نداده‌اند یا کسانی که اصلا دوست نداشته‌اند تست شوند. اگر پزشکی نتواند همه این موارد را لحاظ کند، حرفه‌ای عمل نکرده است. پزشک همه این‌ها را باید حساب کند و بفهمد که آیا می‌توان جلوی شیوع را گرفت یا نه؟

برخلاف نظر شما، جامعه پزشکی با درخواست‌های مکرر از دولت، خواستار اجرای محدویت‌های کرونایی شده چون به دنبال کاهش شتاب همه‌گیری است.

اصلا هم فکر نمی‌کنم جامعه پزشکی این نظر را داشته باشد.

آقای افخمی اگر مردم بر اساس حرف شما، بیایند و بگویند بگذار برویم به سمت مصونیت گله‌ای و بعد خدای ناکرده، مرگ و میر از آن مرز فرضی شما گذشت و به ۱۲۰ هزار نفر رسید، چه پاسخ خواهید داد؟

اگر این‌طور شود، خواهم گفت به حساب‌های آماری نباید اعتماد کرد.

شما بارها جوری از مرگ سالمندان صحبت کردید که انگار عادی است. در حالی‌که هر جانی ارزش خودش را دارد. الان هم زندگی سالمندان را با جوانان در کفه ترازو گذاشته‌اید.

من اصلا نگفتم عادی است، ولی گریزناپذیر است. از این حرف قصد و نیت بدی ندارم، چون خودم سالمند هستم.

ولی در سوگند پزشکی، جان هر فرد را بدون در نظر گرفتن سن، جنسیت و نژاد باید نجات داد.

برای همین پزشکان نباید جای سیاستمداران بنشینند و تصمیم سیاسی بگیرند.

 

 

بهروز افخمی کرونا
ارسال نظر

آخرین اخبار

پربیننده ترین