پول های کثیف در هنر و پاسخ وزیر فرهنگ/ کل بودجه سینما چند آپارتمان در خیابان فرشته تهران است
به خاطر داشته باشیم دهههای ۶۰ تا ۸۰ را که بخش خصوصی برای ورود در بخش فرهنگ و هنر هیچگونه رغبتی نداشت. در کنار این بی رغبتی، دولت هم امکانات محدودتری داشت و گرفتار شرایط به مراتب سخت بودیم اما امروزه با ورود بخش خصوصی، سرمایهگذاری به آرامش بیشتری رسیده است. بنابراین ما باید از ورود بخش خصوصی حمایت کنیم..
ایران آرت: روزنامه تلویزیون، جام جم، با وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی مصاحبه اختصاصی داشته ، در مطلع این گفتگو خبرنگار نوشته است: صالحی سوالات را جواب نمیدهد. این را خیلی از روزنامهنگاران میگویند و نگاهشان این است که سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی اهل صریح حرف زدن و شفاف پاسخ دادن نیست، خودم هم نسبت به عملکرد رسانهای وزارت ارشاد در چند سال گذشته حرف و نکته دارم و همه اینها آمادهام میکند که بخواهم به چالش با وزیر فرهنگ و ارشاد بروم، چالشی که البته بسیاری گفتهاند بینتیجه خواهد بود. مواجهه با صالحی اما متفاوت بود از حرفها و تجربههایی که گفته بودند و در این سطور نوشتهایم، او تمام تلاش خود را به کار گرفت تا سوالات را شفاف پاسخ دهد و ابهامی باقی نگذارد. هر چند باید اعتراف کنم بهعنوان یک روزنامهنگار حین انجام مصاحبه من هم میتوانستم این ذهنیت را داشته باشم که اگر نخواهد جواب دهد، به سادگی و بی هیچ دشواری ای از کنار سوالات میگذرد... با این حال میتوانم بگویم نگذشت و پاسخ داد. با همه حرفها و سوالات صریحی که انتقاداتی را نسبت به دولت و دوران وزارت او مطرح کردم با سعه صدر برخورد کرده و تلاش کرد در برابر آنها پاسخگو باشد.
شما وزیر فرهنگ و ارشاد دولت دوازدهم هستید، دولتی که در امر فرهنگ و هنر، پویایی لازم را نداشته است. تا حدی که هنرمندان بسیاری میگویند مقوله فرهنگ و هنر اولویت دولت نیست و نسبت به آن بیتوجه است. نظرتان را درباره این موضوع بفرمایید. شما تا چه حد این دیدگاهها را میپذیرید؟
در مورد ارزیابی هر دورهای باید با زبان آمار و شاخصها صحبت و نتیجهگیری کنیم، در گذر از این مسیر است که میتوان دید راهی که طی این چند سال طی شده رو به جلو بوده، توقف محسوب میشود یا حتی عقبگرد. اگر بخواهیم به آمار نگاهی بیندازیم شرایط آنطور که شما میگویید یا برخی القا میکنند نیست، بلکه برعکس در همه بخشهای حوزه فرهنگ و هنر مسیری را طی کردهایم که شتاب نسبی هم داشته و دارد.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در ادامه گفت:
تلاش بر این است که بخش خصوصی در حوزه فرهنگ و هنر فعالیت جدیتر داشته باشد، چرا که این اتفاق، منافع قابل توجهی برای جامعه دارد. نگاهی به اصل ۴۴ و سیاستهای حاکم بر نظام و نقطه نظرات مقام معظم رهبری هم که داشته باشیم، میبینیم همگی بر این تاکید دارند که حضور بخش خصوصی مختص اقتصاد نیست و باید سرمایهگذاریها در حوزه فرهنگ بیشتر شود. بنابراین این حضور، رویکردی قابل دفاع دارد اما مثل هر پدیده دیگری باید از آن مراقبت و صیانت کرد. وقتی هر کاری شروع میشود و کمکم شکل جدیتری به خود میگیرد، به مرور آسیبهایش هم بیشتر خود را نشان میدهد، در این میان باید در صدد اصلاح بود نه حذف. مثلا در حوزه سینما اکنون مسوولان سازمان سینمایی به این سمت حرکت میکنند که تهیهکنندگان پروانه مالکیت پیدا کنند و در کنارش منابع مالیشان هم مشخص باشد. طبیعتا با چنین تمهیداتی میتوان کمکم شرایط را اصلاح کرده و کنترل بیشتری را هم بر آن اعمال کرد.
به خاطر داشته باشیم دهههای ۶۰ تا ۸۰ را که بخش خصوصی برای ورود در بخش فرهنگ و هنر هیچگونه رغبتی نداشت. در کنار این بی رغبتی، دولت هم امکانات محدودتری داشت و گرفتار شرایط به مراتب سخت بودیم اما امروزه با ورود بخش خصوصی، سرمایهگذاری به آرامش بیشتری رسیده است. بنابراین ما باید از ورود بخش خصوصی حمایت کنیم، اما به همان میزان هم مراقب باشیم پول سالم وارد چرخه اقتصاد فرهنگ و هنر شود تا بتوان از آنچه پیش میآید حمایت کرد و شرایط بهتری را برای امروز و آینده این حوزه رقم زد.
پس شما قبول دارید پولهای کثیف وارد سینما شدهاند؟
طبیعتا در هر حوزهای میتواند وارد شود. در این مساله شکی نیست اما گاهی تصور میکنیم در حوزه سینما پول خیلی زیادی در حال جابهجایی است.
فکر میکنید کل اقتصاد سینما چقدر است؟
در خوشبینانهترین حالت به اندازه چند آپارتمان در خیابان فرشته تهران. اما مساله این است که گردش مالی سینما نسبت به سایر حوزههای فرهنگی و هنری بیشتر است و همین موجب میشود نگاهها به سمتش جلب شود.
کل اقتصاد سینمای ما با بخش خانگیاش ۵۰۰ میلیارد تومان است و ۳۰۰ میلیارد آن متعلق به فضای سینمای اکران است. حالا شما این مبلغ را به دلار حساب کنید، ببینید چقدر میشود! اصلا قابل مقایسه نیست با ارقامی که در حوزههای دیگر اقتصادی جابهجا میشود. حالا این پولشوییها و ورود پولهای کثیفی که از آن حرف زده میشود در حداکثر ۵ تا ۱۰ درصد آن ۵۰۰ میلیارد رخ میدهد، نمیخواهم بگویم این اتفاق، درست و قابل دفاع است، یک ریال پول کثیف هم نباید در کار باشد اما در همه بخشها چنین اتفاقاتی هست و نباید به شکلی به آنها پرداخت که سرمایهگذار بخش خصوصی از ورود به عرصه فرهنگ و هنر بترسد. این همه حرف و حدیث، اول از همه به ضرر خود فرهنگ و هنر تمام میشود و به افرادی که با نیتهای خیر غیراقتصادی یا اقتصادی خوب و سالم فضایی کدر نشان میدهد که از آن بگریزند، آن وقت سرمایهگذار سالم میرود کنار و سرمایهگذار ناسالم میماند وسط ماجرا.
نمونهاش را در سریال آقازاده دیدیم، چنان ارقام بالایی از فسادهای عرصه تجسمی برای مردم مطرح کرد که اهل فن متحیر مانده بودند. اما موضوع اصلی این است که تصور میشود وزارت ارشاد هیچ نظارتی بر حواشی فیلمهای سینمایی، حراجهای هنری و ... ندارد. از نظر شخص شما آیا این نظارت به میزان کافی وجود دارد؟
نظارت که هست اما حتما کافی نیست، اگر بود این سوالاتی که شما و بخشی از جامعه مطرح میکنند وجود نداشت. اما مگر در در بقیه حوزههای اقتصادی ما نظارت کافی و صد در صدی وجود دارد؟ حوزههایی که بعضا سابقهای طولانی دارد و طی همه این سالها هنوز نظارت به اندازه ای که باید نتوانسته از پس برخی فسادها برآید. ما در حال تجربهایم، همین حالا هم با تجربههایی که در گذشته پیدا کردهایم در حال تلاشیم تا تخلفات را به حداقل برسانیم.
به عنوان یک روزنامهنگار میگویم بخشی از مشکل برمیگردد به شفاف نبودن وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی. در دولت قبل که اتفاقا روزنامهنگاران زیادی هم با آن همسو نبودند میزان پاسخگویی به مراتب بیشتر بود. نشستهای خبری برگزار میشدند و روابط ارشاد با رسانهها خیلی جدیتر بود.
البته این که در دولت قبل میزان پاسخگویی بیشتر بود، صرفا ادعایی است که شما میکنید اما در مجموع، ضعف ارتباط نقص است و باید برطرفش کنیم.
راستش من این موضوع را بیشتر از اینکه نقص ببینم یک سیاست بسته میبینم، گویی ارشاد تمایل ندارد ارتباطش با رسانهها را آنطور که باید برقرار کند.
نه اینطور نیست، قصد توجیه ندارم اما تمام سعی خود را کردیم با رسانهها تعامل خلاق داشته باشیم و از نگاه رایج که پنهان کاری از سوی نهادها و مچگیری از سوی رسانههاست، برسیم به اینکه به هم نزدیک شویم و میدانهای پاسخگویی وسیعتر شود. من به تنهایی نمیتوانم مسوولیتی را که برای توسعه اجتماعی کشور دارم انجام دهم و حتما باید از رسانهها کمک بگیرم، رسانهای که هم نقدهای جامعه را به من منتقل کند و هم حرفهای من را به جامعه تا فرهنگسازی و توسعه به درستی پیش ببرد، هم من به مسیر درست هدایت شوم و هم افکار عمومی. بنابراین مسلما سیاست این نبوده و نیست، هر نکتهای که رسانهها در این زمینه و سایر زمینهها دارند منتقل کنند تا بتوانیم آن را تصحیح کنیم.