کد خبر: 5119 A

ده‌نمکی: فیلم‌های اپوزیسیون با بودجه نهادهای عمومی ساخته شده/عسگرپور: امروز حتی پارسال خودمان را هم نفی می‌کنیم

ده‌نمکی: فیلم‌های اپوزیسیون با بودجه نهادهای عمومی ساخته شده/عسگرپور: امروز حتی پارسال خودمان را هم نفی می‌کنیم

مناظره عسگرپور و ده‌نمکی درباره سینما و سیاست را بخوانید.

ایران آرت: محمدمهدی عسگرپور و مسعود ده‌نمکی در یک مناظره درباره مدیریت فرهنگی و وضعیت سینما در سال‌های اخیر، رابطه سیاست با سینما و سینماگران و برخی وعده‌های انتخاباتی کاندیداها بحث و گفت‌و‌گو کردند. ما از میان حرف‌های مفصل آنها چند نکته خواندنی و جالب را برای شما گزینش کردیم که در ادامه می‌خوانید:

ده‌نمکی: پیاده‌نظام٬ کسی است که به فرموده به میدان می‌آید. پیشرو نیست بلکه پیرو است. علیرغم همه نقدی که می‌توانیم به سینمای غرب داشته باشیم جریان روشنفکری هالیوود از سیاستمداران آن‌ها جلوتر است. فیلم‌های ضدجنگی که علیه جنگ ویتنام ساخته می‌شود نشان می‌دهد که آن‌ها از سیاستمداران‌شان بصیرت بیشتری دارند.

عسگرپور: از نظر فرهنگی می‌بینید که یک نفر ناگهان شکل‌وشمایلی کاملا متفاوت به خود می‌گیرد. این در هر دو جهت روی می‌دهد چه کسی که تا دیروز بی‌حجاب بوده و ناگهان امروز با شمایلی تازه در حرم عکس می‌گیرد و یا برعکس. این القای عدم تعادل است. یعنی شما با خانواده‌ای مواجه‌اید که تعادل درست و حسابی ندارند.

ده‌نمکی: مسئله دیگر درباره سیاسی شدن چهره‌های سینمایی، ناآشنا بودن برخی از آن‌ها با حوزه سیاست است. سیاست‌مداران آگاهند که میز بازی سیاسی میز شطرنج است و رینگ بوکس نیست. ولی در سینما عکس این موضوع صادق است و گمان می‌کنند همانند رینگ بوکس باید آنقدر همدیگر را بزنند که یکی ناک‌اوت شود. سیاست‌مداران بعد از تکان دادن یک مهره‌ در شطرنج٬ با هم دیزی هم می‌خورند. سینمایی‌ها گارد خود را قبل و بعد از انتخابات حفظ می‌کنند.

عسگرپور: ما پدیده‌ای داشتیم که در آن رییس‌جمهور این مملکت پرسیده تمام این نخبگان تعدادشان چقدر است؟‌ چون برای یک انتخاب بحث جمع‌آوری آرا بوده است. در پاسخ گفته‌اند که شاید در کل کشور ۱۰ تا ۱۵ هزار نفر باشند و او در واکنش خندیده و گفته است من در فلان روستا ۲۰ هزار رای دارم. یعنی برای او فردی که می‌تواند نقش مرجعیت در جامعه داشته باشد با فرد دیگر هیچ فرقی نداشته است.

 ده‌نمکی: وقتی اقتصاد سینما بیمار شد، وقتی جریان مهندسی فرهنگی کشور نتوانست یک اقتصاد سالم را برای سینما پایه‌ریزی کند که سینماگر بتواند با منابع مشروع فیلمش را بسازد و به چرخه سالم اکران برساند، آنوقت دستش جلوی آقازاده و غیره دراز می‌شود و از سوی دیگر زبانش بسته می‌شود و در نتیجه هیچگاه فیلمی در نقد جریان قدرت ساخته نخواهد شد. این اتفاق زمانی می‌افتد که سینماگر ما درگیر مناسبات غیرضروری شود.

عسگرپور: در درگیری که با وزارت ارشاد قبلی داشتیم‌، آقای جوانی بود که یک جوری درباره آرمان‌ها و انقلاب و امام صحبت می‌کرد همه ما تعجب می کردیم و فکر می‌کردیم رسما همه‌مان از خارج آمدیم. بلافاصله بعدش هم گفتند اختلاس کرده و برای دوست دخترش در کانادا پول فرستاده و این ماجراها. این جریان به نظر من این مدل را می سازد، این جریان ماجرای بانک ملی را می‌سازد. این مدل آقای ب.ز را می‌سازد

ده‌نمکی: اگر به تیتراژ فیلم‌هایی که بیش از همه پز اپوزیسیون می‌دهند نگاه کنید، متوجه می‌شوید اتفاقا خیلی از آن‌ها با بودجه همین نهادهای عمومی ساخته شده‌اند. چه فیلمی که اسکار گرفت یا خرس طلایی٬٬ بدون اجازه حاکمیت نمی‌توانست این پول‌ها را جذب کند. حتی خیلی از فیلم‌هایی که پز توقیف را می‌دادند نیز فیلم‌های سفارشی برخی جاها بودند. حتی اسم بسیاری از فیلم‌های جنجالی را مسئولان و وزرا انتخاب کرده‌اند. این همان بازی عالم سیاست است که فلانی اجازه دارد این حرف را بزند ما اجازه نداریم. شما نه تنها اجازه داشتید بلکه بخش‌نامه‌ای به شما گفتند که درباره این موضوع فیلم بسازید. الان در مملکت ما از شهرداری گرفته تا حوزه هنری و آستان قدس  و سپاه و نهادهای دیگر همه در حوزه فرهنگی کار می‌کنند و خیلی از فیلم‌ها چه با شناسنامه و چه بدون شناسنامه محصول تعامل این نهادها با هم است.

عسگرپور: بعضی فیلمسازان ما از جمله خود آقای ده‌نمکی ممکن است حرف‌هایی در فیلمش بزند که بقیه اهالی سینما نمی‌توانند بزنند. بنده هم به دلیل شباهت‌هایی که در حوزه‌هایی با ایشان دارم ممکن است بزنم اما خیلی از اهالی سینما به همین موضوع اعتراض داشتند. آیا بقیه هم می‌توانند همان حرف‌های آقای حاتمی‌کیا یا آقای ده‌نمکی را بزنند. به شکل طبیعی اهالی سینما احساس می‌کنند این اجازه را ندارند حال ممکن است واقعیت چیز دیگری باشد.

ده‌نمکی: رافت اسلامی در نظام ما همیشه برای اپوزیسیون است. یعنی تا فردی مخالف‌خوانی نکند به حرف او گوش نمی‌دهند. این اپوزیسیون‌نوازی نظام است که برخی را وادار به اپوزیسیون‌نمایی می‌کند. به سیستم حاکمیت نگاه کنید، مدیران اجرایی ما در همین مناظرات همه نقش اپوزیسیون به خود گرفته‌اند. کسانی که باید پاسخگوی وضع موجود باشند؛‌ من اصل بحث جناحی نمی‌کنم، همه کسانی که مسئول این قصه هستند؛ از روفت و روب خیابان تا پلاسکو و از آن طرف تا بانک و صندوق ذخیره فرهنگیان، شما همه پاسخگویان این قصه‌اید. اما همه مدعی شده‌اند و توپ را به زمین مردم می‌اندازند.

عسگرپور: اولین گردهمایی اهالی سینما درست در روز قدس بود. ما تشویق کردیم و گفتیم امروز روز قدس است و شما هم علی‌الاصول با اسرائیل مشکل دارید، پس بیایید همه با هم به راهپیمایی برویم. من آنجا حس بچه‌های سینما را متوجه شدم؛‌ البته از قبل هم می‌دانستم. حس آن‌ها این بود که این یک بسته است یعنی وقتی در این راهپیمایی شرکت می‌کنید، یعنی تمام ویژگی‌های بسته را پذیرفته‌اید. به نظر من همین دلیل است که برخی علاقه‌مندیشان کم است. چون ممکن است با همه آن بسته موافق نباشند و این حق شهروندی و انسانی آن‌ها است.

ده‌نمکی: فرق کیارستمی سال‌های آخر  با کیارستمی سال‌های اول در چیست؟ چرا نگاه کیارستمی برای تولید به سمت شرق می‌رود؟‌ تا شما مردم خودتان را واقعا فروشنده معرفی نکنید کسی به شما جایزه نمی‌دهد. تا با پول همان کسانی که دنبال خلیج عربی کردن خلیج فارس هستند، فیلم نسازی و همان حرفی را بزنی که آنها می‌خواستند درباره مردمت بزنند، به شما جایزه نمی‌دهند. فقط کافی است که این آقایان نگاهشان به داخل و هویت ملی ما برگردد دیگر به آن‌ها جایزه نمی‌دهند.

عسگرپور: یک زمانی فیلم «دایره» آقای جعفر پناهی را می گفتند تلخ و سیاه است و از این حرف‌ها، ما با نمایندگان و سفیر خودمان در یونسکو در پاریس جلسه‌ای داشتیم و من هم آن زمان مسئولیت فارابی را داشتم، یکی از آن آقایان گفت این فیلمی که در کشور خودمان گفتند سیاه است وقتی در اینجا اکران شد باعث شد ما بفهمیم در مواضع سیاسی چقدر درها به رویمان باز شده است. دلیلش هم این بود که احساس می‌کردند کشوری که در آن اینقدر زمینه برای فیلمسازی به این معنا وجود دارد که می‌تواند به نقد اجتماعی خودشان بپردازند کشور پیشرفته‌ای می‌تواند باشد.

ده‌نمکی: این جامعه‌ای که امروز می‌گوید چند درصدی‌ها چند درصدی‌ها، که البته من معتقدم در جامعه جدید رقم‌هایی که من می‌گویم فرق می کند، ممکن است طبقه 40 درصدی و 50 درصدی در آن شکل گرفته باشد که در مقابل یک طبقه فقیر 50-60 درصدی است. اصلا در تقابل هم قرار دادن اینها با همدیگر چه عایدی برای منافع ملی ما دارد، چه اتفاقی خواهد افتاد وقتی اینها همدیگر را رو به روی هم ببینند؟

عسگرپور: آیا این که ما نوشته بودیم «دوره ناصرالدین شاه» به معنای شاه پرست بودن ما بود؟‌ این نفی گذشته که خیلی شدید بعد از انقلاب اتفاق افتاد تا جایی ادامه پیدا کرد که ما امروز پارسال خود را نفی می‌کنیم. به همین دلیل این سرخوردگی به وجود آمده است. این خوب نیست و منافع ملی را که من گفتم ایجاد نمی‌کند. 

 

محمدمهدی عسگرپور مسعود ده نمکی
ارسال نظر

آخرین اخبار

پربیننده ترین