دو ستاره که میخواهند قهرمان اصغر فرهادی باشند/ بازگشت به سرزمین مادری و تشکیل یک مثلث جذاب
حالا نوبت دو ستاره است. یکی ستاره سینما و دیگری ستاره تلویزیون تا به چشماندازهایی وسیعتر و دنیایی بزرگتر بیندیشند. با فرهادی و با "قهرمان".
ایران آرت: محدثه واعظیپور در ایران نوشت: مهمترین فیلمساز سینمای ایران در دهه هشتاد. کارگردانی که سینمادوستان ایرانی را به رؤیای اسکار رساند و پدیدهای منحصر به فرد که رشد و موفقیتش ربطی به حمایت نهادها و ارگانها نداشت. نه در مرحله تولید و نه در مرحله نمایش فیلمهایش. اصغر فرهادی را اگر نه محبوبترین سینماگر ایرانی یک دهه اخیر که میتوان یکی از محبوبترینها و البته شاخصترین آنها دانست. فیلمسازی که بر نسلی از کارگردانهای پس از خود تأثیر گذاشت و خونی تازه به سینمای اجتماعی تزریق کرد.
درباره فرهادی بسیار گفته و نوشته شده، کارگردانی که محبوبیتش محدود به منتقدان نیست، اعتبارش تنها مختص به ایران یا آسیا نیست. بسیاری از مردم بویژه به خاطر افتخارهایی که برای سینمای ایران آفریده او را میشناسند. فرهادی توانسته تصویر تاریک و تلخی که بعضی از فیلمسازان، از ایران برای تماشاگر فرنگی خلق کرده و میکنند تعدیل کند و تغییر بدهد. او طبقهای از مردم، بخشی از این فرهنگ و گوشهای از بحرانهای این جامعه درگیر و دار سنت و مدرنیته را به مخاطب غربی شناسانده که مغفول و پنهان مانده بود و در تصاویر کارت پستالی از جغرافیای کمتر دیده شده ایران یا فیلمهایی که بدویت و فقر را غلو شده به نمایش میگذاشتند از آنها اثری نبود.
"رقص در غبار" تا اسکار
فرهادی با نخستین فیلمش "رقص در غبار" نظر منتقدان را جلب کرد. این موفقیت در سطحی گستردهتر برای "شهر زیبا" و "چهارشنبه سوری" هم تکرار شد. او با سه فیلم به چهرهای مطرح تبدیل شده بود که فیلم به فیلم بهتر میشد و انتظارها از او بالاتر میرفت. نقطه عطف کارنامه او اما "درباره الی" بود. فیلمی که خرس طلایی بهترین کارگردانی جشنواره برلین را برای سازندهاش به ارمغان آورد و بستر دیده شدن "جدایی نادر از سیمین" را فراهم کرد. فیلمی که پدیده بیست و نهمین جشنواره فجر بود و نوار درخشش تا اسکار رسید و سینمای ایران را صاحب جایزهای کرد که همواره از آن دریغ شده بود.
با "اسکار" و "جدایی" فصلی تازه در زندگی حرفهای فرهادی آغاز شد. حالا او فیلمسازی بود که تهیهکنندگان خارجی مایل بودند با او در پروژههایی متفاوتتر از آنچه در ایران تجربه کرده بود، همکاری کنند. "گذشته" یک اتفاق در کارنامه فرهادی نبود، اما تصویری که از زندگی و روابط در غرب ارائه میداد، شبیه اغلب تصاویری نبود که فیلمسازان شرقی بویژه ایرانی محتاطانه و گاهی مرعوب شده برایمان ساخته بودند. او آنجا هم تنهایی انسان، پیچیدگی روابط و شکستها و ناکامیهای انسان امروز را دنبال کرده و به تصویر کشیده بود. با "فروشنده" فرهادی به سینمای ایران بازگشت. بازگشتی که موفقیت "درباره الی" یا "جدایی" را برایش تکرار نکرد اما این فیلم هم دوستداران فراوانی داشت.
بویژه مضمون ملتهب فیلم و فضایی که برای تماشاگر درباره قضاوت کردن یا بخشیدن ایجاد میکرد به عنصر برجسته و چالش برانگیز فیلم تبدیل شد. "همه میدانند" دومین فیلمی که فرهادی خارج از ایران کارگردانی کرد، اثری متوسط با تعلیق و گرهآفرینیهایی بود که پیش از آن در بهترین فیلمهایش به بهترین شکل با آن روبهرو شده بودیم.
بازگشت پرافتخارترین فیلمساز ایران به سرزمین مادری
حالا و دو سال پس از "همه میدانند" پرافتخارترین فیلمساز ایران دوباره به سرزمین مادری بازگشته تا اینجا و با حضور بازیگران ایرانی فیلم بسازد. از همان زمان که خبر تولید فیلم شنیده شد، گمانه زنیها هم آغاز شد. فرهادی فیلمسازی مهم است و نمیتوان به سادگی از خبر تولید فیلم تازهاش گذشت و نسبت به ترکیب بازیگران و عواملش بیتفاوت بود.
نخست شنیده شد نوید محمدزاده نقش اصلی فیلم را بازی میکند. ستارهای که این روزها در اوج است و محبوب و پرافتخار. همکاری با فرهادی میتوانست فرصتی تازه برای درخشش او باشد اما با تکذیب حضور محمدزاده، دو نام دیگر به شکل رسمی بهعنوان بازیگران اصلی فیلم معرفی شدند. ترکیبی دور از ذهن، متفاوت اما جذاب. امیر جدیدی و محسن تنابنده. دو بازیگر با کارنامه متفاوت و ویژگیهایی دور از هم که بخت سراغشان آمده و به فرصتی دست یافتهاند که آرزوی بسیاری از بازیگران ایران و حتی جهان است. اگرچه اعتبار و جایگاه حرفهای فرهادی از بازیگران فیلمش بسیار بالاتر است، اما هریک از آنها با نقش آفرینیهای خوب استعداد و قریحهشان را نشان دادهاند. امیر جدیدی که شایسته بود به "قهرمان" برسد، چرا که در سالهای اخیر یکی از بهترینهای سینمای ایران بوده و طیفهای متنوعی از نقشها را بازی کرده و محسن تنابنده بازیگری بااستعداد است که میتواند فراتر از همه نقشآفرینیهای خوبش دیده و تحسین شود.
اغلب بازیگرانی که با فرهادی همکاری کردهاند در آثار او بالاتر از تجربههای قبلی خود دیده شدهاند، حالا نوبت دو ستاره است. یکی ستاره سینما و دیگری ستاره تلویزیون تا به چشماندازهایی وسیعتر و دنیایی بزرگتر بیندیشند. با فرهادی و با "قهرمان".