روایتی متفاوت از جشنواره فیلم برلین ۲۰۲۰ ؛ مسیری بر خلاف دولت آلمان
مهرداد ابوالقاسمی_آلمان: به عنوان مثال فیلم «شیطان وجود ندارد» که موفق به دریافت جایزه بهترین فیلم میشود اما در سایر رشتهها چون کارگردانی، بازیگری، فیلمنامه و ... جایزهای را دریافت نمیکند.
ایران آرت: سینمای ایران ید طولایی در تاریخ 70 ساله جشنواره فیلم برلین دارد. در دهههای گذشته هنرمندان ایرانی زیادی در بخشهایی چون بهترین فیلم، کارگردانی، بازیگری و ... موفق به دریافت خرسهای نقرهای و طلایی و جوایزی در بخشهای فرعی جشنواره فیلم برلین شدهاند. این جوایز گاهی با هیاهوی بسیار در داخل و خارج از ایران همراه بوده و گاهی مانند امسال در سکوت خبری و در میان انواع حدس و گمانهها.
از سال 2011 به بعد که قریب به یک دهه از آن میگذرد، سهم سینمای ایران در جشنواره فیلم برلین کاهش یافته است. بزرگترین دلیل این کاهش را نه در کیفیت آثار سینمایی، بلکه در رویکرد انتخاب هیات انتخاب فیلم جشنواره برلین باید جستجو کرد.
تردیدی نیست که جشنواره فیلم برلین، در یک دهه گذشته رویکردی سیاسی در انتخاب آثار و به خصوص در بخش مسابقه جشنواره در پیش گرفته است. این رویکردی است که در سالهای آخر حضور دیتر کاسلیک رئیس سابق جشنواره هویدا بود و انتقادات زیادی را هم برانگیخت. سرانجام این انتقادات، به جایگزینی تیم جدید مدیریتی بعد از 19 سال ریاست کاسلیک بر جشنواره فیلم برلین منجر شد.
تیم جدید در جشنواره سال 2020 ثابت کرد نه تنها ادامهدهنده راه اوست، بلکه رویکردشان در انتخاب آثار کمترین جنبه هنری و بیشترین جنبه سیاسی را در خود نهفته دارد.
در جشنواره امسال سهم سینمای ایران در مجموعه هفت فیلم بلند و کوتاه از مجموع 360 فیلم حاضر در جشنواره بود. فیلمهایی که اتفاقا در کسب جوایز درخشیدند و با دست پر پایتخت آلمان را ترک کردند.
اما در واقع نباید این هفت فیلم را به طور کامل به سینمای ایران نسبت داد؛ چرا که فیلمهایی مانند «پری» و «نامو» خارج از ایران تولید شده و دورترین نسبت را با شرایط رایج سینمای ایران دارد. از انتخاب موضوع گرفته تا نوع رعایت پوشش و موازین اسلامی مورد نظر وزارت ارشاد اسلامی. با این حال برای تماشاگر بیخبر از سیاستهای رایج در سینمای ایران و آلمان این دست فیلمها هم ایرانی محسوب میشوند؛ هر چند که در داخل ایران اجازه پخش نخواهند داشت و البته که تهیهکنندگانشان هم اغلب ثابت کردهاند ترجیح میدهند که نمایشی در ایران نداشته باشند و با عدم امکان نمایش فیلم برای ایرانیان در داخل کشور؛ در صف اپوزیسیون سینمایی- فرهنگی قرار بگیرند.
تغییر رویکرد جشنواره فیلم برلین در انتخاب آثار به ویژه در حوزه سینمای ایران از سال 2011 و با انتخاب فیلم «من عصبانی نیستم» نشان داد که مقولاتی سیاسی نقش و جایگاه ویژهای از این پس در سینمای ایران خواهد داشت. چه آنکه پیش از آن فیلمهایی از کارگردانانی چون سهراب شهید ثالث، اصغر فرهادی، جعفر پناهی، مجید مجیدی و سایرین با رویکردی اجتماعی یا به عبارت بهتر غیرسیاسی و انتقادی، در بخشهای مختلف و به خصوص رقابتی جشنواره حاضر شده بودند و خرسهای نقرهای و طلایی رنگارنگی را هم با خود به خانه برده بودند.
جشنواره فیلم برلین در این سالها ثابت کرده که نگاه ویژهای به مضامینی چون حقوق بشری و اخلاق اجتماعی دارد و چنانچه کارگردانی با این نگاه به سراغ تولید فیلمی برود، پیش از ساخت فیلم جایگاهش در برلیناله از پیش تثبیت شده است. حاکم شدن چنین نگاهی سبب شده تا فیلمهای ایرانی ارزشمند زیادی امکان حضور در جشنواره را از دست بدهند.
با بالا گرفتن تنشهای سیاسی در یک دهه گذشته، برخلاف دولت آلمان که سعی کرده محافظهکاری و بیطرفی را در عرصه سیاست در پیش گیرد، جشنواره فیلم برلین داعیهدار حمایت از اپوزیسیون شده و تلاش میکند به نوعی به فیلمهایی اجازه ورود دهد که نگاه انتقادی دارند.
این رویه را در سایر فیلمها و به خصوص آثار سینمایی کشورهایی چون روسیه، اوکراین و به خصوص بلوک شرق در شکل و شمایل متفاوتتری میتوان دید و نباید این رویکرد را تنها در انتخاب آثاری از سینمای ایران ارزیابی کرد.
انتخاب فیلم «شیطان وجود ندارد» که در سکوت خبری کامل ساخته شد؛ از همان ابتدا آشکار ساخت که به دلیل عدم امکان حضور کارگردان در جشنواره، این فیلم بخت اصلی دریافت جایزه اصلی جشنواره خواهد بود و همانگونه هم شد.
فیلم جدید رسول اف با اینکه پتانسیل بالایی دارد و از جنبههای مختلف قابل بحث و بررسی است و شاید بتوان از این حیث او را مستحق دریافت خرس طلایی جشنواره دانست؛ اما به لحاظ فیلمنامه و روایت داستانی با ضعف اساسی روبرو است.اغلب تماشاگرانی که با قوانین ایران آشنایی دارند، نتوانستند ارتباط مناسبی با این فیلم برقرار کنند و آن را فاقد منطق روایی دانستند.
در جشنواره امسال جوایز بخش مسابقه به شکل بیسابقهای تقسیم شد و به نوعی جوایز به شکل سهمیهبندی شده به فیلمها اهدا شد تا به نوعی رضایت عمومی حاصل شود.
این انتقاد سالهاست که به جشنواره فیلم برلین وارد است. به عنوان مثال فیلم «شیطان وجود ندارد» که موفق به دریافت جایزه بهترین فیلم میشود اما در سایر رشتهها چون کارگردانی، بازیگری، فیلمنامه و ... جایزهای را دریافت نمیکند. به طور قطع بهترین فیلم مجموعهای از بهترین عملکردها در شاخههای متنوع است. چگونه میتوان باور کرد فیلمی که به عنوان بهترین انتخاب شده در سایر رشتهها برگزیدهای نداشته باشد.
همین نوع تقسیم جوایز و تلاش برای به دست آوردن دل همگان در کنار رویکردهای متفاوت انتخاب فیلم سبب شده تا جشنواره برلین در رقابت با سایر همنوعانش چون ونیز و کن عقب بماند و به بیراهه برود.
جشنواره برلین سال 2020 را باید بیرمقترین و بیجلاترین جشنواره در ادوار گذشته دانست. هر چند که اغلب منتقدان این بیرمقی را به شایع شدن ویروس کرونا ربط میدهند و البته که بیارتباط با حملات نژادپرستانه پیش از شروع جشنواره هم نبود. اما در یک نگاه کلی، کیفیت فیلمهای شرکتکننده در جشنواره و در نگاهی کلیتر فرآیند انتخاب و نگاه حاکم بر انتخاب فیلمها در یک دهه گذشته، جشنواره فیلم برلین را خالی از ستارهها و شگفتیها کرده است.