پشت میز تحلیل ایرانآرت با بهمن کیارستمی، همایون شجریان و پزشکان معالج پدرانشان
کاری که فرزند کیارستمی برای شجریان در بیمارستان جم کرد
دیروز در ایرانآرت و لابهلای بحثهایی که سر پزشک معالج مشترک کیارستمی و شجریان شکل گرفته بود از امیدواری به بهبودی عاجل خسروی آواز ایران نوشتیم، حالا قدردانی از بهمن و احمد کیارستمی را هم به آن میافزاییم...
ایرانآرت، صابر محمدی: آن شب که همایون شجریان با ظاهری آشفته و پوششی یکدست سیاه از در بیمارستان جم بیرون آمد تا به همراه پزشک معالج پدرش، با چندصدنفری که آنجا تجمع کرده بودند حرف بزند، چند کیلومتر آنسوتر، در دل بهمن کیارستمی چه میگذشت؟ من آن شب به این فکر کردم.
همایون با دکتر مهرداد بهلولی جلوی جمعیتی ایستاده بود که به نظر میرسید بیش از اینکه از حال ناخوش استاد ناراحت باشند، از حدس و گمانهایی که شایعات نیز آنها را تقویت میکرد عصبانی بودند. عصبانی از اینکه نکند حقیقت پشت درهای بسته آن بیمارستان، آن چیزی نباشد که همایون و بهلولی ادعا میکنند. البته که این بیاعتمادی عجیب و سرکش که آن شب حتی تا اینجا پیش رفت که یکی از هواداران شجریان به همایون بگوید از کجا بدانیم راستش را میگویید؟! محصول خیلی ناملایمتیهای پیشین بود... اما... اما... آن شب در دل بهمن کیارستمی چه میگذشت؟ من آن شب به این فکر کردم. لابد نشسته بود پای این ویدیوها و به روزهایی از نوروز سال نودوپنج فکر میکرد که عباس کیارستمی در همین بیمارستان بستری بود و پزشک معالجش سفر نوروزی را به شرکت در عمل جراحی آقای کارگردان ترجیح داد و بعد هم که خب میدانید چه ماجراها پیش آمد.
مسیری که کیارستمی برای شجریان هموار کرد
فردای آن روز، بهمن متنی را روی خروجی کانال تلگرامیاش فرستاد تا مطمئن شوم او ناظر دقیق آن صحنههای شبانه در بیمارستان جم بوده است؛ همانجایی که پدرش، عباس کیارستمی، چند عمل جراحی صورت داد و به زعم گزارشهای نیمبند از پرونده پزشکیاش، به خاطر خطای پزشکی، چندی بعد دچار مشکلات متعددی شد و در فرانسه درگذشت. آنها که از تیرماه تلخ هزاروسیصدونودوپنج، ماجراهای پرونده عباس کیارستمی را پیگیری کردهاند، میدانند که همین بهمنخان چهطور یک داغ خانوادگی را به عرصه عمومی کشاند و به جای مرثیهسرایی، پگیری چرایی خطای پزشکی در پرونده پدرش را به مطالبهای مدنی تبدیل کرد تا در این میان، ماجرا فراتر از این برود و در گفتمانهایی چون پاسخگوترشدن پزشکان و نظام پزشکی قابل رصد باشد. او و خانوادهاش به جای خوردن نان غم مرگ پدر، آن پرونده را مستمسک قرار دادند تا راهی باز کنند به روشنایی کوچکی که در آن وقتی بیمار، مقابل پزشک مینشیند هیچ دغدغهای جز درمان نداشته باشد.
اما بهمن کیارستمی در کانال تلگرامیاش چه نوشت؟
از بهمن به همایون
بهمن کیارستمی در واکنش به ویدیوهایی که در آغازین ساعات بامداد شنبه از همایون شجریان جلوی در بیمارستان جم منتشر شد، جایی که محمدرضا شجریان از پنجشنبه در آنجا بستری بوده است، نوشت:
«شجریان رو فقط یکبار دیدم، سال ۸۸ که مستندی دربارهی خیام میساختیم و با او مصاحبه کردیم. همایون رو هم چندبار بیشتر ندیدم و اونقدر باهاش ندار نیستم که ازش بپرسم چرا باباش رو برده بیمارستان جم. اما دکتر مهرداد بهلولی، پزشک معالج شجریان در بیمارستان جم رو در چند هفتهای که کیارستمی اونجا بستری بود بارها دیدم؛ اساسا پزشکها عادت ندارن خودش رو به بیمار یا همراهش معرفی کنن و برای همین اسمش رو دیرتر فهمیدیم ولی ظاهرش با بقیه متمایز بود، خوشتیپ بود و کلاه جراحی طرحدار یا باندانا به سرش میبست و بین ما ساکنین راهپلهی بیمارستان جم به دکتر باندانا مشهور بود. در تعطیلات نوروز ۹۵ وقتی کیارستمی در جم بستری بود و احمد میر، پزشک معالج او در تعطیلات بود و مسئولیت تیم پزشکی بر عهدهی دکتر ناصریِ جوان بود، دکتر مهرداد بهلولی پزشک سایه بود. یعنی به طور مرتب ابوی ما رو ویزیت میکرد و کاملا در جریان روند درمان بود اما طبعا چون پزشک معالج نبود کلمهای در شرح احوال بیمار نمیگفت. هفتهی دوم فروردین که شرایط بحرانی شد و قرار شد در غیاب دکتر میر جراحی سوم انجام بشه، دکتر بهلولی یکی از جراحها بود. جراحی بعد از نزدیک چهار ساعت بالاخره تموم شد و وقتی جراحان خسته و کوفته از اتاق عمل اومدن بیرون، دکتر ناصری که یک لیوان استیل حاوی یک کیسهی صفرای سیاه دستش بود پیروزمندانه گفت مشکل همین بود، صفرا عفونی شده بود و خدا رو شکر با تشخیص بههنگام از بدن بیمار خارج شد و همه چیز درست شد و از این حرفها... بعدا فهمیدیم در همون عمل جراحی، خطای دکتر میر یعنی پارگی لولهی حالب در عمل دوم تشخیص داده شده و ترمیم هم انجام شده اما تیم پزشکی که میدونه بدن آدمیزاد جعبهی سیاه نداره که اسرار مگوی نقصهای فنی و خطاهای انسانی رو هویدا کنه تصمیم گرفت حرفی دراینباره نزنه. دکتر ناصری جوان ولی هنوز ناشیتر و شاید صادقتر از اون بود که بتونه راحت لولهی حالب رو زیر کیسهی صفرا پنهان کنه و وقتی صفرا رو توی لیوان استیل پیچ و تاب میداد معلوم بود یهچیزی هست که نمیگه. من هم ملتمسانه به دکتر بهلولی خیره شده بودم که ای حاذقِ خوشتیپ، ای پزشک سایه، اگه وضع خرابه تو بگو. اما طبق معمول دکتر بهلولی درحال شمردن موزاییکهای کف راهروی بیمارستان بود و لام تا کام حرف نمیزد. دیشب اگر من هم جای همایون بودم و میدیدم دکتر خوشتیپِ بابام نصفشب میاد دم در بیمارستان کنارم میایسته و به همه توضیح میده، در راهروی بیمارستان با خبرگزاریها مصاحبه میکنه و فقط دربارهی اسرار پزشکی حرف نمیزنه، جواب تلفنش رو میده و متخصص بیهوشی رو که فقط میشه روی پیامگیرش پیغام گذاشت مسئول اطلاعرسانی نکرده، بابام رو با خیال راحت تا آخر توی بیمارستان جم نگه میداشتم. شاید الان دیگه بیمارستان جم جای بدی نباشه».
کار کیارستمیها برای شجریانها
شاید لحن بهمن کیارستمی باعث شده که حالا یکی از رسانهها برای این متن تیتر بزند کنایه بهمن کیارستمی به همایون شجریان، اما واضح است که اشارهی تلویحیِ او به چیست. اگر هم طعنهای در کار است، بهتر است بیشتر به حسرتی ناتمام تعبیرش کنیم که البته مرجعش همایون نیست؛ حسرت روزهایی که این پزشکها و مسوولان بیمارستان، رفتاری دیگر در قبال پرونده پزشکی عباس کیارستمی در پیش گرفته بودند و حالا شاید از آن روزها تجربهای کسب کردهاند و روند بهتری را در اطلاعرسانی به خانواده و دوستداران شجریان طی میکنند.
دیروز در همین ایرانآرت نوشتیم که: «با مطرحشدن ماجراهای پردامنهی خطای پزشکی در پرونده عباس کیارستمی و حالا که پزشکان او، پزشکان معالج شجریان هم شدهاند، عدهای آن روزها را یادآوری و ابراز نگرانی میکنند. ایرانآرت امیدوار بهبودی عاجل خسروی آواز ایران است و با توجه به تفاوت در رویکردهای رسانهای پزشکان پروندهی او، که حتما این تغییر رویکرد محصول تلاشهای پیگیرانه خانواده کیارستمی نیز هست، مطمئن است که پزشکان هر آنچه ازشان برمیآید برای استاد خواهند کرد». باز هم این امیدواری را تکرار میکنیم و قدردانی از بهمن و احمد کیارستمی را هم به آن میافزاییم که در مسیر پرسنگلاخی که به لحاظ قضایی شاید بینتیجه بود اما حالا بدیهی است که به لحاظ تاثیرگذاری بر جامعه پزشکی مطلقا بیتاثیر نبوده است.
[تصویر اصلی گزارش (پلاکارد کیارستمی رفت، شجریان هست)، مربوط به مراسم تشییع پیکر عباس کیارستمی در تیرماه هزاروسیصدونودوپنج است؛ آن روز نیز چون امروز، محمدرضا شجریان در بستر بیماری بود.]