بازیگر ماه منیر: به فکر مهاجرت نیستم/ ماجرای جالب ازدواج دریا و پویان
فاطمه گودرزی گفت: من علاقهای به مهاجرت ندارم. شغل من به نحوی نیست که جای دیگر پذیرایش باشد. منم و این آب و خاک و زبان و گویش.
ایران آرت: سیدعلی ضیا شنبه شب در برنامه «فرمول یک» میزبان فاطمه گودرزی بازیگر سینما و تلویزیون، پویان گنجی پسر و دریا مرادی دشت عروس او بود.
گفتوگوی ضیا و گودرزی با مسائل روز آغاز شد و بازیگر "ماه منیر" در ابتدا در پاسخ به ضیا که به گلایههای یک شهروند که با حقوق حداقلی، ناچار است چند برابر برای رفت و آمد هزینه کند، گفت: بخشی از بحث مشکلات امروز مردم به بنزین برمیگردد که اخیرا اتفاق افتاده اما قبلش هم مشکل داشتیم. واقعا چه زمانی مردم به رفاه نسبی میرسند؟ دغدغه مردمی که کمک میخواهند همیشه در ذهن من است.
وی افزود: برای سیل لرستان که به منطقه رفته بودم با مدرسهای مواجه شدم که از بین رفته بود و گرچه ما تلاش کردیم آن را دوباره راهاندازی کنیم اما آنقدر مراحل اداری در کشور ما طول میکشد که بچهها نمیتوانند به مدرسه بروند.
گودرزی ادامه داد: ما مشکلات تحریم را میپذیریم در صورتی که برخی پولهایمان جای دیگری نرود! اگر این اتفاق نیفتد میتوانیم به خوبی مقاومت کنیم.
در ادامه پویان گنجی نیز درباره نحوه ازدواج با همسرش توضیح داد: من و خانمم 10 سال است همدیگر را میشناسیم و با آشنایی کامل خانواده ها ازدواج کردیم. سر کار هم با هم آشنا شدیم. من آدم استرسی نیستم اما قبل از خواستگاری به خانمم میگفتم من استرس گرفتهام و نمیدانم چه بگویم. رفتیم و در جلسه بیشتر مامانم و مامانش صحبت کردند.
دریا مرادی دشت هم درباره شب خواستگاری و اینکه آیا شرطی گذاشته بوده، گفت: من استرس نداشتم و تا 9 و نیم شب سرکار بودم. شرط هم نگذاشتم. دیگر اینقدر در این چند سال با هم صحبت کردیم کنار آمدیم و مشکلی نداشتیم.
در ادامه بحث به دوران جنگ تحمیلی کشید و گودرزی درباره روزهای بمباران تهران گفت: آن زمان خیلیها جمع میشدند و به کرج خانه اقوامشان میرفتند. من هم در کرج قوم و خویش داشتم اما پدر خانواده در حال کار و سر فیلمبرداری بود بنا بر این ترجیح میدادم خانواده را تنها نگذارم و بمانم. خانه ما طبقه پایین بود و همه میآمدند خانه ما و پذیرای آنها بودیم و اصلا هم بد نگذشت. فقط گهگاه صدای انفجار را میشنیدیم که دو کوچه آن ور تر خورده بود.
وی تصریح کرد: من پولدار نیستم. من هم مثل بقیه کار میکنم و مخارجی دارم. به هر حال هرکداممان مشکلات مالی و اقتصادی خودمان را داریم نه برجی داریم نه ساختمان اضافهای داریم همانی است که در آن زندگی می کنیم به هر حال باید زندگی کرد. برخی هم جمع می کنند تا به آن طرف آب بروند. من خودم علاقهای به مهاجرت ندارم جوان ها شاید این قدرت را داشته باشند بروند آن طرف و از صفر شروع کنند اما شغل من به نحوی نیست که جای دیگر پذیرایش باشد. منم و این آب و خاک و زبان و گویش.