واکنش هنرمندان به گران شدن بنزین/ از نوید محمدزاده تا شیلا خداداد
سهمیهبندی و افزایش قیمت بنزین با واکنش تعدادی از هنرمندان سرشناس کشور همراه شد.
ایران آرت: بنابر اطلاعیه شرکت ملی پخش فرآورده های نفتی، از ساعت صفر روز 24 ماه آبان سهمیه بندی بنزین برای تمام وسایل نقلیه بنزین سوز آغاز شد. بر این اساس، قیمت بنزین سهمیهای 1500 تومان و بنزین آزاد 3000 تومان شد.
به گزارش ایرانآرت، این اتفاق با واکنش برخی از هنرمندان و چهرههای شناخته شده کشور از جمله نوید محمدزاده، پرویز پرستویی، محسن تنابنده، شیلا خداداد، بهرام رادان و سعید روستایی همراه شد.
پرویز پرستویی با انتشار پستی در صفحه اینستاگرامش نوشت: "آقای روحانی
من نه کارشناس اقتصادی هستم ونه تحلیل گر مسائل سیاسی
ولی فقط یه چیزی رو میفهمم ،اون هم بخاطر اینکه وقتی بیرون هستم عینک دودی نمیزنم که خوب همه جارو ببینم وچشم در چشم مردم شریف باشم و باهاشون ارتباط برقرار کنم
نمیدونم الان در این شرایط که مردم با گرانی های مختلف دست و پنجه نرم میکنند و با سیلی هم نمیتونن صورتشون و سرخ نگهدارند گرون کردن بنزین چه مشکلی رو قراره حل کنه ؟
به فرض که همه تصمیمات درسته و مصلحت در گرانی بنزینه ،آیا فکری به حال پیک موتوری ها و مسافر کش ها و... کردید ؟
بخدا حق این مردم این نیست!"
شیلا خداداد، بازیگر سینما و تلویزیون نیز در صفحه شخصی خود نوشت: "نگران نباشید،عادت میکنیم
الان یه سری از دوستان میان مینویسن تو به جناب روحانی رأی دادی اینطوری شد،به جون دوتا بچه هام منم مثل بقیه آدمها به امید بهتر زندگی کردن رأی دادم"
نوید محمدزاده نیز به افزایش قیمت بنزین واکنش داد و در بخش استوری اینستاگرامش نوشت: "دیگه قراره چه بلایی سرمون بیاد؟"
محسن تنابنده، بازیگر و کارگردان سینما و تلویزیون نیز به این شکل انتقاد خود را مطرح کرد:
سعید روستایی، کارگردان فیلمهای "ابد و یک روز" و "متری شیش و نیم" نیز نوشت: "حکایت آن صوفی که از مرد نادانی پس گردنی خورده بود را شنیدهاید؟ شنیدهاید که وقتی شکایت پیش قاضی برد چه حالی داشت؟
شنیدهاید که قاضی از شدت ضربه، محل اصابت و علت نزاع پرسید و مرد نادان شروع کرد به دلیل آوردن که من نبودم و اختیار دست با من نیست؟
شنیدهاید که قاضی و مرد ساعتها بحث کردند، از جبر و اختیار گفتند و از تاوان خطا که باید فیالفور اعاده شود یا حواله شود به جهانی دیگر؟
فریاد آن صوفی را شنیدهاید که در جواب بحث و فحص آنان چه گفت؟
شنیدهاید که فریاد زد این همه گفتگو از آن روست که درد ندارید.
حکایت ما حکایت آن صوفی ست که از درد به خود میپیچد و از این همه تحلیل و بحث به جان آمده.
ما نمیدانیم آنچه بر اقتصاد ایران میرود نامش شوک درمانی ست، ریاضت مالی ست، اقتضائات اقتصاد نئولیبرال است یا هر اصطلاح دیگر، ما تنها عوارضش را میکشیم، در سفرههایمان، در زندگیمان.
حکایت ما حکایت آن مرد است که درد میکشید، به خود میپیچید و به تنگ آمده بود"
بهرام رادان هم این پست را در صفحه شخصی خود منتشر کرد.