سانسور بیرحمانه به جان "نرگس مست" افتاده/جلال الدین دری: توقیف رسمی یک پزی دارد که ما آن را هم نداریم!
ضیاء الدین دری با ناراحتی از به تعویق افتادن اکران فیلم "نرگس مست" از خفقان حاضر بر فضا و توقیف فیلمها گفت.
ایران آرت، سید جلال الدین دری کارگردان "نرگس مست" که به تازگی در جشنواره نوکوی نیویورک پذیرفته شده است، درباره آخرین وضعیت اکران این فیلم، گفت: هنوز در کش و قوس اکران این فیلم هستیم و زمان مشخصی برای آن تعیین نشده است.
او افزود: زمانی اکران "دلشدگان" و "دیگه چه خبر" همزمان شد؛ در نتیجه این همزمانی، فیلم مرحوم علی حاتمی نفروخت و فیلم خانم میلانی پرفروشترین اثر شد، اما پس از گذشت نزدیک به سی سال این "دلشدگان" است که ماندگار شده و هنوز از آن حرف میزنند؛ حتی از دیالوگها و صحنههای آن در فضای مجازی کنونی بهره برداریهای مختلفی میشود.
به گزارش باشگاه خبرنگاران، او ادامه داد: فیلم زنده یاد حاتمی در کمال فقر ساخته شد و نفروخت. البته مانند همه کارها نقص هم داشت، اما وقتی مخاطب چه آن زمان و چه الان آن را میبیند، لذت میبرد و مسحور میشود. جای چنین آثاری در سینمای کنونی خالی است.
این کارگردان گفت: فیلم سینمایی "نرگس مست" هم متشکل از عوامل، بازیگران حرفه ای، خوانندههای با آتیه و موسیقی اصیل است که اگر شرایط عادلانه اکران به آن تعلق بگیرد، در همه بخشها دیده شده و ماندگار خواهد شد. این فیلم درباره موضوع ماندگاری حرف میزند. اصولا فیلمها با حرفشان ماندگار میشوند، ولی متاسفانه تا به الان برخوردی برای اکران نشدنش کردند که نوعی سانسور بی رحمانه است. اینکه یک هنرمند را سالها درگیر یک اثر کنند، وقت او را بکشند، انگیزههای او را به دلیل متفاوت بودن از او بگیرند خیلی دردناکتر از این است که مثلا اثر او را توقیف کنند.
دری ادامه داد: متاسفانه ما دچار خفقان واقعی شده و معلق مانده ایم. هر توقیفی بد است، اما لااقل توقیف رسمی یک پزی دارد که ما آن را هم نداریم! آیا وزارت ارشاد نمیتواند قانونی وضع کند که پخش کنندهها پس از اکران چند فیلم تجاری و کمدی، اکران فیلمهای بخش کودک و فرهنگی واقعی هم در برنامه داشته باشند؟! وزارت ارشاد چه کار میکند؟ مجوز ساختی میدهد که بی ارزش است؛ مجوز پخش میدهد که بی اعتبار است؛ نظارتی هم که روی پخش و اکران ندارد؟
دری گفت: فاجعه است که از سوی برخی مدیران وزارت ارشاد به عنوان متولی اصلی سینما به من میگویند "برو و فیلمی مانند " هزارپا" یا فلان فیلم بساز تا نیایی اینجا و برای پخش فیلمت التماس کنی!" اینها نظرات برخی از مدیران فرهنگی ما است. یعنی متولی فرهنگ هنرمند را به سمت ابتذال سوق میدهد. واقعا چرا؟ آیا وظیفه سازمانهای فرهنگی کمک کردن به اقتصاد بخش خصوصی سینماست؟ خب اگر این دوستان ارشاد بروند که بخش خصوصی خیلی بهتر به اقتصاد خودشان کمک میکنند.
وی افزود: آنها به من مصرانه میگویند فیلمت نمیفروشد! یک قضاوت زود هنگام، هیچ کسی نمیگوید فیلمت آبرومند و درباره چهار تن از بزرگان ادب و موسیقی این مملکت است. انگار فقط تنها معیار فیلم خوب فروش است! من خوشحالم که "نرگس مست" را ساخته ام. باز هم از همین فیلمها میسازم؛ چون معتقدم موسیقی ما همیشه مورد ظلم واقع شده است. علی اکبر خان شیدا، عارف قزوینی، فرخی یزدی و ... ماندگارند. زمان اثبات میکند مدیران و سینما داران و پخش کنندههای ما کدام طرف ایستاده اند.
او افزود: اگر دلشدگان و یا نرگس مست نفروخت، مشکل از نحوه پخش است؛ وگرنه مردم لحظه به لحظه دلشدگان را در شبکههای اجتماعی مجازی برای هم میفرستند. تشخیص اشتباه مدیریت پخش، کم سوادی و فقر فرهنگی آنها باعث این معضلات است. اصلا همان فیلم پر فروش "هزار پا" را در سانس ده صبح و چرخشی در بیست سینما اکران کنند تا ببینیم چقدر میفروشد؟ همه چیز به فیلم برنمی گردد.
دری گفت: متاسفانه معضل اصلی ما در حوزه فرهنگ و هنر مدیریت فرهنگی است که به پخش سینما هم سرایت کرده؛ افرادی در این زمینه فعال هستند که هیچ ربطی به پخش نداشته و اصلا سواد پخش کنندگی فیلمها را ندارند و فقط به دنبال سود و منفعت هستند. البته کسی با سود کردن مشکل ندارد؛ همه این قصه تکراری پول آب، برق، کارمند را میدانیم.
این کارگردان گفت: قبلا پخش کنندگان سینما پول میدادند و محصولی را میخریدند و برای اکران آن سنگ تمام میگذاشتند. الان که اکثر کار در دست بخش خصوصی است، از شما پول میگیرند؛ کار نمیکنند و منت هم میگذارند. از آن بدتر سوابقشان را که بررسی میکنید، کارپرداز یا راننده آقایی بودند که خودش الان مافیای پخش است! این افراد چه سوادی دارند که میتوانند دفتر پخش بزنند؟! بخش به این مهمی دست افرادی افتاده که فاقد سابقه فعالیت، سواد و یک نگاه فرهنگی هستند.